مسقط، پل دیپلماتیک ایران و غرب
بامدادجنوب_مریم خوئینی
در روزهایی که فضای منطقه غرب آسیا بیش از همیشه از تنش و بیاعتمادی آکنده است، ایران و عمان همچنان بر مسیر همکاری و گفتوگو حرکت میکنند. سفر اخیر مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران به مسقط و تأکید او بر اینکه عمان همسایهای قابل اعتماد و شریکی اساسی برای تهران است، بار دیگر نگاهها را به این رابطهی ویژه جلب کرده است.
تخت روانچی با اشاره به سفر اخیرش به عمان در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: جلسات مفیدی با وزیر امور خارجه عمان، جناب آقای «بدرالبوسعیدی»، و معاون ایشان، جناب آقای «خلیفه الحارثی»، در مورد مسائل دوجانبه، منطقهای و بینالمللی داشتم. ما برای مشورتهای منظم با برادرانمان در عمان ارزش بسیار قائلیم.
وی نوشته است: همچنین جلسات پرباری در مورد یمن با «محمد عبدالسلام» سخنگوی انصارالله و «هانس گروندبرگ» نماینده سازمان ملل داشتم.
عمان همسایه قابل اعتماد ایران
معاون وزیر امور خارجه با بیان این که کنفرانس مطبوعاتی با رسانههای عمانی و گردهمایی دوستانه با جامعه ایرانیان مقیم عمان نیز بخشی از برنامه بود، عنوان کرد: عمان یک همسایه قابل اعتماد و یک شریک اساسی است که با آن کشور روابط عالی و پیوندهای تاریخی داریم.
بدر البوسعیدی وزیر امور خارجه سلطنت عمان هم در شبکه ایکس با ابراز خرسندی از دیدار با مجید تختروانچی معاون وزیر امور خارجه ایران، نوشت: در این دیدار درباره روابط دوجانبه و راههای گسترش آن گفتوگو کردیم. همچنین درباره تحولات منطقهای و بینالمللی تبادل نظر داشتیم و بار دیگر بر حمایت خود از حلوفصل منازعات از طریق گفتوگو و روشهای مسالمتآمیز تاکید کردیم.
وزارت خارجه عمان هم با اشاره به این دیدار در شبکه ایکس نوشت: در این دیدار، روابط موجود میان دو کشور مورد بررسی قرار گرفت؛ روابطی که بر پایه تمایل مشترک دو طرف برای توسعه زمینههای همکاری و شراکت و تقویت منافع متقابل به نفع ملتهای دو کشور استوار است. همچنین در این دیدار، آخرین تحولات و رویدادهای منطقهای و بینالمللی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت و دو طرف بر اهمیت تداوم هماهنگی و رایزنی میان خود درباره مسائل مختلف روز و بر حمایت از همه تلاشهای معطوف به حل منازعات از طریق گفتوگو و راههای مسالمتآمیز تاکید کردند؛ امری که در تحکیم پایههای امنیت و ثبات و تقویت مسیر دستیابی به صلحی عادلانه و فراگیر در منطقه نقشآفرین خواهد بود.
روابط ایران و عمان از معدود پیوندهای سیاسی در منطقه است که در طول دهههای گذشته، از فراز و فرودهای پرشتاب سیاست خاورمیانه جان سالم به در برده و حتی در بحرآنهای حساس، نقشی میانجیگرانه و سازنده ایفا کرده است. بسیاری معتقدند مسقط میتواند استثنایی در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باشد.
برای بررسی بیشتر این موضوع، با یکی از کارشناسان روابط بینالملل گفتوگو کردهایم تا از زوایای دیپلماتیک به اهمیت و چشمانداز همکاری تهران و مسقط بنگریم.
دیپلماسی، مولفه اصلی قدرت عمان
علی ودایع، کارشناس روابط بینالملل، در گفتوگو با بامداد جنوب در اینباره میگوید: برای درک این موضوع، ابتدا باید بدانیم نوع رفتاری که عمانیها در منطقه غرب آسیا دنبال میکنند، اصولاً بر پایه سیاست تنش صفر است. بهطور سنتی، آنها تلاش کردهاند با تمامی کشورهای منطقه روابطی دوستانه و متوازن برقرار کنند.
وی با بیان این موضوع که در میان کشورهای پیرامون خلیج فارس، عمان جایگاهی ویژه دارد، افزود: این کشور همواره کوشیده است تا از طریق تعامل و گفتوگو، نقش فعالی در تراکنشها و تحرکات دیپلماتیک منطقه ایفا کند و جایگاه خود را بهعنوان میانجی مورد اعتماد حفظ کند. عمان بخش اصلی قدرت خود را، یا به عبارتی مولفه اصلی قدرتش را، در عرصه دیپلماسی تعریف میکند. از نگاه مسقط، قدرت واقعی عمان در توانایی آن برای برقراری ارتباط، میانجیگری و حفظ تعادل در روابط منطقهای نهفته است.
این کارشناس روابط بینالملل بیان کرد: میتوان گفت عمان در غرب آسیا نقشی مشابه نقش سوئیس در اروپا ایفا میکند؛ کشوری که با اتخاذ سیاست بیطرفی فعال، تلاش دارد در میان قدرتهای منطقهای نقش میانجی و تسهیلگر را بر عهده بگیرد.
ودایع افزود: علیرغم تمام مناسبات سیاسی یا تحولات سیاسی، چه در دوران پهلوی و چه در دوران پس از پیروزی انقلاب، مسقط و تهران دوستان صمیمی بودند. این رفاقتی که بین تهران و مسقط وجود داشت، یک وجه تمایز برای عمانیها ایجاد کرد که در معادلات غرب آسیا یا در معادلات مربوط به روابط ما با آمریکاییها به نوعی معنا پیدا میکند. با توجه به قدرت دیپلماتیکی که عمانیها دارند، آنها تلاش کردند در میانه تنشهای ایران و آمریکا، در فراز و فرودهای روابط ایران و آمریکا و در تبادل پیامهای میان دو کشور، نقش میانجی همیشگی را برای خودشان انتخاب کنند.
وی با بیان اینکه بستر زمان، نوع جایگاه و رفتار کشورها را شکل میدهد، گفت: به شکل سنتی عمانیها نقش میانجی را بر عهده داشتهاند و به همان شکل سنتی نیز روابط خوبی با تهران برقرار کردهاند. بنابراین، عمان همچنان معبر اصلی روابط دیپلماتیک، چه آشکار و چه پنهان، بین ایران و غرب محسوب میشود. البته نکتهای که وجود دارد این است که در سالهای اخیر بازیگران دیگری هم در منطقه فعال شدهاند؛ مشخصاً میتوان از قطر نام برد که آن کشور نیز تلاش میکند نقش میانجیگرانهای را در معادلات غرب آسیا ایفا کند. همچنین مصر هم در پی آن است که در این زمینه جایگاهی برای خود تعریف کند و به تبع آن، عربستان سعودی نیز فرآیند مشابهی را دنبال میکند.
نقش فعال عمانیها در پرونده یمن
این کارشناس روابط بینالملل ادامه داد: اما نکته مهم اینجاست که با توجه به نوع ساختار پادشاهی در عمان و توانایی این کشور در کنترل جریان اطلاعات، بخش عمدهای از فرآیندهای دیپلماتیک حساس در این کشور انجام میشود. علاوه بر پرونده ایران، ما در پرونده یمن نیز شاهد هستیم که این عمانیها هستند که نقش فعال و تعیینکنندهای ایفا میکنند.
ودایع تاکید کرد: مدل بازی و رفتار دیپلماتیک عمان، یک روند مشخص و قابلتشخیص را شکل داده است؛ روندی که در نتیجه آن، مسقط عملاً به محل تبادل پیامهای دیپلماتیک میان ایران و کشورهای منطقه، و حتی میان برخی بازیگران منطقهای با قدرتهای فرامنطقهای تبدیل شده است.
تأثیر همکاری ایران و عمان بر امنیت خلیج فارس
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به شرایط پرتنش امروز منطقه، همکاری ایران و عمان چه تأثیری میتواند بر امنیت منطقه خلیج فارس داشته باشد؟ گفت: نکتهای که وجود دارد این است که در سیستم بهشدت آنارشیک و پرالتهاب غرب آسیا، نوع واکنشها و فشارها بهصورت مستقیم بر لایههای ژئوپلیتیکی منطقه تأثیر میگذارد. در چنین شرایطی، بازخوانی سخنان اخیر آقای بدرالبوسعیدی درباره خلیج فارس میتواند اهمیت داشته باشد. وی تأکید داشت که هر اندازه تراکنشهای دیپلماتیک افزایش یابد و کشورها تلاش کنند درک بهتری از منافع و اولویتهای یکدیگر داشته باشند، سطح تنش در غرب آسیا کاهش پیدا میکند.
این کارشناس حوزه بینالملل، بیان کرد: متأسفانه قدرتهای سنتی خاورمیانه در بسیاری موارد فاقد فهم متقابل از یکدیگر بودهاند و همین مسئله یکی از دلایل افزایش تنشها در منطقه است. تعریف منافع مشترک میان کشورها فرآیندی است که میتواند به کنترل بحرانها کمک کند. در این میان، عمان و در لایه بعدی قطر، نقش فعالی در کاهش تنشها ایفا میکنند. البته باید توجه داشت که در پرونده آشتی ایران و عربستان، این چین بود که نقش میانجی را بر عهده گرفت.
ودایع افزود: با این حال، بازیگری مانند اسرائیل نیز وجود دارد که حیات و منافع خود را در بیثباتی منطقه تعریف میکند. اسرائیل برای حفظ برتری ژئوپلیتیکی خود، عمداً سطح تنشها را افزایش میدهد تا به تفاهم و توازن قدرت در غرب آسیا ضربه بزند.
وی در پاسخ به این سوال آیا مدل رابطه تهران و مسقط میتواند الگویی برای سیاست خارجی ایران در قبال دیگر همسایگان عرب باشد؟ گفت: هم میتواند و هم نمیتواند. درباره عربستان سعودی که پیشتر اشاره کردم، نکته مهم این است که سایه نگاه رقابتها و نگرشهای تنشزا، همواره بر روابط کشورهای منطقه سنگینی کرده است. شاید گام بعدی در مسیر سیاست خارجی ایران، ارتقای فهم متقابل باشد. برقراری نشستهای دیپلماتیک، یا نشستهایی شبیه همین نشست تهران که چندی پیش برگزار شد، و همچنین حضور فعال ایران در همایشهای دیپلماتیک منطقهای به شکل علنی، همراه با افزایش تراکنشهای دیپلماتیک رسانهای، فرایندهایی هستند که میتوانند به کنترل سطح تنش، بازتعریف روابط و نهایتاً تعریف منافع جدید میان ایران و کشورهای منطقه کمک کنند.
این کارشناس حوزه بینالملل تاکید کرد: انزوای دیپلماتیک تهران و فشار بر لایههایی که به دنبال توسعه روابط دیپلماتیک با ایران هستند، عملاً فضایی ایجاد میکند که به نفع اسرائیل است. ما در جریان جنگ اخیر به وضوح دیدیم که ایران تهدیدی برای کشورهای منطقه نبوده است. پارازیتهایی که برخی جریانهای سیاسی داخلی ایجاد میکنند و در مجادلات سیاسی دنبال میشوند، این فضای تنفسی را برای اسرائیل فراهم میکنند. با این حال، تجربه روابط با عربستان سعودی و مقایسه آن با جایگاه فعلی مصر نشان میدهد که حتی در مواردی که پیشتر روابط دوستانهای نداشتیم، روندهای دیپلماتیک فعال توانسته است سطح روابط را بهبود بخشد. این تجربیات نشان میدهد که با افزایش تراکنش دیپلماتیک و تعامل سازنده، میتوان به نقطه مطلوب در روابط با همسایگان عرب دست یافت.
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.