نسل زدیها حرفشان با صراحت میزنند
۱۴۰۴-۰۷-۲۹
بامدادجنوب – داود علیزاده
طرح ارتقای محور پارس جنوبی به فارس، شامل مسیر عسلویه، جم، فیروزآباد، کوار و شیراز، در سال ۱۳۸۵ با افتتاح بزرگراه جم طاهری پرک توسط شرکت نفت و گاز پارس آغاز شد. همزمان، محور فیروزآباد تا جم نیز با همکاری وزارت نفت و وزارت راه ساخته شد؛ اقدامی که امیدها را برای کوتاهتر شدن مسیر جنوب به مرکز و افزایش ایمنی آن زنده کرد. با این حال، این مسیر استراتژیک که بخش عمده تبادلات صنعتی و اقتصادی جنوب کشور را پشتیبانی میکند، به ارتقای جدی نیاز داشت تا ظرفیت و ایمنی آن با رشد روزافزون تردد هماهنگ شود.
در آذر ۱۳۹۶، معاون وزیر راه و شهرسازی اعلام کرد که برنامه چهارباندهکردن کامل این محور ۳۵۰ کیلومتری بهعنوان کوتاهترین مسیر اتصال عسلویه به مرکز کشور در دستور کار قرار دارد و از آن زمان، ۱۶۰ کیلومتر از مسیر شامل مقاطع عسلویه تا جم، شیراز تا کوار، زنجیران تا سهراهی میمند و کنارگذر فیروزآباد چهارخطه شده است. با این حال، بخشهای باقیمانده، بهدلیل شرایط کوهستانی و محدودیت اعتبارات با کندی پیش میرود. هدف نهایی پروژه، تکمیل چهارباندهشدن کل مسیر شیراز تا عسلویه است، اما هنوز بخشهای کلیدی مانند فیروزآباد تا جم و کوار تا فیروزآباد ناتمام مانده و عملیات اجرایی آنها ادامه دارد.
باید توجه داشت که راه، یکی از عوامل بنیادی توسعه اجتماعی و اقتصادی محسوب میشود؛ چراکه با گسترش شبکههای ارتباطی، حملونقل آسانتر و ایمنتر میشود و حوزههای مختلف زندگی از آن منتفع میشوند. در کشورهای پیشرفته، توسعه راهها اولویت اصلی برنامهریزی زیرساختی است، اما در ایران، تکمیل و توسعه شبکه ارتباطی و راههای بینشهری اغلب با اما و اگر همراه است. این کوتاهیها باعث شده که هر سال شمار زیادی از هموطنان در جادههای ناایمن و مسیرهای نیمهتمام جان خود را از دست بدهند.
این معضل، در برخی از محورهای حیاتی کشور، بهویژه در استان بوشهر، چهرهای خطرناک و آشکار دارد. یکی از شناختهشدهترین این موارد، مسیر عسلویه تا جم و سپس ادامه راه به سمت فارس است که سالانه شاهد حوادث متعدد، از تصادفهای زنجیرهای تا برخوردهای مرگبار، است. پس از هر حادثه، رسانههای محلی از کمکاریها و بیتوجهیها میگویند، اما روند پروژه همچنان کند و بیروح ادامه دارد و مسئولان با سکوت یا اظهار کلیگویی، از پاسخگویی و تسریع کار سر باز میزنند.
این مسیر تنها یک جاده عادی نیست؛ بلکه شریان حیاتی است که اقتصاد و زندگی روزمره منطقه به آن وابسته است. این راه کارگران را به پالایشگاهها و مراکز تولید میرساند و سرمایه و تجهیزات را به زنجیره تولید و صادرات گره میزند. هر توقف در این مسیر، به معنای افت بخشی از جریان بزرگ صنعت است و هر بهبود، تضمینی برای پایداری کار، رفاه کارگران و آرامش خانوادههایی که صدها کیلومتر آنسوتر به درآمد این مسیر وابستهاند.
با این همه بهرغم نقش کلیدی این محور در اقتصاد و حملونقل جنوب، تأمین اعتبار آن به شکل قطرهچکانی پیش میرود. قطعات مختلف گاه به دلیل تعمیرات یا عملیات اجرایی، یکطرفه میشوند و همین موضوع بارها زمینهساز تصادفهای مرگبار شده است. مسیر عسلویه به جم نمونه بارز وضعیتی است که در نبود مدیریت کارآمد و تخصیص بهموقع منابع، از یک فرصت توسعهای به کانون خطر بدل شده است؛ وضعیتی که اگر اراده جدی برای تکمیل پروژه وجود نداشته باشد، همچنان قربانی خواهد گرفت و اقتصاد منطقه را با گرههای پرهزینه روبهرو خواهد کرد.
در این باره یک فعال رسانه و شاغل در یکی از شرکتهای صنعتی منطقه جنوب استان به بامداد جنوب گفت: جاده عسلویه به جم؛ جم به استان فارس، یکی از مهمترین جادههای کشور است. این جاده تنها یک مسیر ترانزیت نیست؛ بلکه مسیر زندگی مردم منطقه و جامعه پیرامون نیز است، اما این سؤال پیش میآید که آیا نفت نگاه ترانزیتی به این جاده دارد و نسبت به مطالبات عمومی مردم درباره بازسازی و توسعه آن بیاعتناست؟
سجاد بهزادی با تأکید بر اینکه نگاه ترانزیتی نفت به این پروژه مهم از جنبههایی، سبب نگرانی مردم مناطق جنوب شده، افزود: مردم انتظار دارند اگر پروژهای از سوی نفت و در راستای منافع ملی اجرا میشود، مورد بیاعتنایی قرار نگیرد تا جایی که هر ماه شاهد مرگ افراد و آسیبهای شدید اجتماعی باشیم.
وی با بیان اینکه نفت در اجرای پروژههای خود همگرایی را با زیستبوم محلی باید در اولویت قرار دهد، تصریح کرد: احساس تعلق جوامع و شهرهای پیرامون با پروژههای نفت میتواند سبب اعتباربخشی بهکل دولت حتی باشد. به اعتقاد من، وزارت نفت به آنچنان بلوغی نیاز دارد که تهدیدها و فرصتهای اجرای پروژههای خود را با هزینههای عمیقتر دنبال کند. در این ارتباط تحلیل SWOT یکی از قدرتمندترین ابزارهای است که میتواند به کمک پروژههای نفت بیاید.
به گفته بهزادی، بر اساس تحلیل SWOT نقاط ضعف (Weaknesses)؛ نقاط قوت (Strengths)؛ فرصتها (Opportunities)؛ تهدیدها (Threats) پروژه مهم احداث جاده عسلویه به جم و جم به استان فارس قابل اعتناء است.
این روزنامهنگار باتجربه و دغدغهمند تأکید کرد: جوامع محلی و شهرها و حتی استانهایی که متأثر از این پروژه هستند، امروز میپرسند چرا نفت در احداث این پروژه، تنها به قوتها و فرصتهای ترانزیتی آن برای صادرات کالا و عبور کامیونهای سنگین حمل کالای خود فکر میکند و هرگز نقاط ضعف و تهدیدهای اجرای ناقص پروژه را مدنظر قرار نداد.
وی سپس به سهلانگاری وزارت راه و شهرسازی و وزارت نفت در ساخت این مسیر اشاره و تصریح کرد: اگر از ابتدا این جاده به شکل بزرگراه ساختهشده بود، چالشهای امروز را هرگز نداشت و فرصتهای اقتصادی و رفاه عمومی برای همه مردم جنوب کشور و حتی ایرانزمین فراهم میشد.
بهزادی تأکید کرد: اما چالش اساسیتری نیز وجود دارد که نمیتوان از آن غافل بود و آن چالش تعیین مرزهای مسئولیت است؛ چراکه وزارت نفت اعتقاد دارد مطابق قانون اگرچه اقدامات زیرساختی مهمی در کشور داشته است اما بسیاری از پروژههای اجرا شده وظیفه ذاتی این وزارتخانه نیست و دیگر وزارتخانهها در این زمینه کمکاری میکنند. در مورد پروژه جاده جم به استان فارس نیز دقیقاً همین وضعیت وجود دارد.
وی با بیان اینکه نفت میخواهد تمرکز اصلی و بودجههای خود را بر توسعه میادین و اکتشافات بگذارد و دغدغهای پیرامون دیگر مشکلات زیرساختی کشور نداشته باشد. افزود: در زمینه توسعه راه، به نظر میرسد وزارت راه و شهرسازی به بهانه بودجه و امکانات محدود خود نتوانسته است رضایتمندی عمومی را به دست آورد. درحالیکه این وزارتخانه با تخصص محوری که در زمینه راه وجود دارد، بایستی عملگرا بوده و با جذب بودجههای مناسب چشمانتظار دیگر وزارتخانهها نباشد.
این روزنامهنگار و فعال رسانه یادآور شد: در نهایت انتظاری که همه ذینفعان امروز از وزارت نفت و وزارت راه و شهرسازی دارند این است که با توسعه راهی ایمن و کمخطر، اجازه ندهند بیش از این شاهد از بین رفتن انسانهای بیگناه در جادهها بهخصوص این مسیر مهم و استراتژیک باشیم.
۱۴۰۴-۰۷-۲۹
۱۴۰۴-۰۶-۰۹
۱۴۰۴-۰۷-۲۰
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.