جامعه 10 بازدید
مروری بر مهم‌ترین آتش‌سوزی‌های ۱۰ سال اخیر در استان بوشهر؛

گیسکان تاول‌ داغ این روزهای دشتستان

بامدادجنوب – داود علیزاده

در روزهای اخیر شاهد یکی از گسترده‌ترین آتش‌سوزی‌های سال‌های اخیر در ارتفاعات گیسکان شهرستان دشتستان بودیم؛ منطقه‌ای که به خاطر داشتن پوشش مرتعی و جنگلی انبوه و جغرافیای ویژه کوهستانی، همواره جزو نقاط پرخطر و دست‌نیافتنی برای نیروهای اطفا تلقی می‌شود. در حریق اخیر نیز وزش متناوب باد گرم و شدت دمای بالا موجب پیشروی سریع آتش شد و بخش وسیعی از اکوسیستم منطقه را در معرض تخریب قرار داد. ارزیابی‌های دقیق از میزان خسارت هنوز از سوی مقامات اعلام‌نشده و قرار است پس از پایش ماهواره‌ای و بررسی میدانی میزان وسعت دچار حریق شده اعلام شود، اما شاهدان عینی از «ابعاد قابل‌توجه» آسیب‌ها حکایت می‌کنند.

البته ظهر روز جمعه بعد از چهار روز جهنمی در منطقه کوهستانی گیسکان دشتستان بالاخره مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان بوشهر اعلام کرد که آتش‌سوزی با تلاش بی‌وقفه نیروهای امدادی و محلی مهارشده است، با این حال شعله‌های سرکش چنان در این روزها عصیان خود را به رخ کشیده‌اند که تأیید پایان آتش‌سوزی همچنان نیازمند تأمل است.

پیش از این نیز در خردادماه سال جاری این منطقه دچار آتش‌سوزی شدیدی شده بود و بیم تکرار آن در روزهای گرم آینده نیز همچنان ساکنان محلی، دوستداران محیط‌زیست را نگران می‌کند.

همه این موارد باعث شد تا بامداد جنوب در گزارشی مروری بر شاخص‌ترین آتش‌سوزی‌های ۱۰ سال در استان بوشهر داشته باشد. بحرانی که هر ساله از گوشه‌ای از استان زبانه می‌کشد و پیامدهای زیست‌محیطی و اجتماعی آن‌ها کم نیست.

آغاز دوران بحران با حریق‌های پراکنده

در سال ۱۳۹۴، شاهد وقوع چند مورد آتش‌سوزی در بخش‌هایی از ارتفاعات جنوب دشتستان و مناطق بیرمی بودیم. در آن دوره، فقدان سامانه‌های یکپارچه و مدون برای ثبت حوادث، باعث شد تا داده‌های آماری دقیقی از تعداد یا مساحت دقیق این حریق‌ها در دسترس نباشد. با این حال، آنچه از گزارش‌های میدانی و تحلیل‌های اولیه برمی‌آمد، این بود که عمده رخدادها ریشه در بی‌احتیاطی گردشگران و اهالی محلی داشت که در هنگام فعالیت‌های تفریحی و سنتی، اقدام به آتش‌افروزی کرده و کنترل آن را از دست می‌دادند.

در سال ۱۳۹۵ با وجود افزایش نسبی پوشش رسانه‌ای اخبار حوادث، آمار دقیقی از آتش‌سوزی‌ها در این سال نیز ثبت نشد؛ اما چند آتش‌سوزی متوسط در نقاط مرتعی گیسکان و حوالی روستای سوک اتفاق افتاد که منجر به نابودی بخشی از مراتع فصلی و گیاهان دارویی ارزشمند منطقه شد. مدیریت بحران در این سال، با اتکا به امکانات محدود محلی، عمدتاً توسط دهیاری‌ها و آتش‌نشانی شهرهای نزدیک صورت گرفت. نبود تجهیزات تخصصی و کافی، فرایند اطفا را به‌شدت طولانی و دشوار می‌ساخت.

یک سال بعد حریق‌های متعددی در مناطق جنگلی محدوده‌های تنگستان و دشتستان رخ داد. شواهد و گزارش‌های محلی نشان می‌داد که عمده آتش‌سوزی‌ها منشأ انسانی داشته و اغلب در فصل گرما و با آغاز دوره کوچ عشایر، شدت می‌گرفت. دخالت دامداران برای توسعه مراتع و برداشت بی‌رویه گیاهان خودرو، یکی از چالش‌های اساسی بود که توسط اهالی منطقه مطرح شد. پیامدهای این حوادث شامل از بین رفتن پوشش گیاهی، تشدید فرسایش خاک و کاهش حاصلخیزی زمین بود.

سوختن جنگل‌های بلوط و کهور در ارتفاعات

سال ۱۳۹۷ در نقاطی از ارتفاعات بیرمی و مناطق اطراف شهر جم، چند مورد آتش‌سوزی به ثبت رسید که متأسفانه منجر به سوختن بخشی از جنگل‌های باقی‌مانده بلوط و کهور در این نواحی شد. سهل‌انگاری در روشن کردن آتش برای پخت‌وپز و یا تهیه زغال چوب، از دلایل تکرارشونده این حوادث بود. امکانات اطفاء، همچنان ناکافی و وابستگی به همکاری مردمی و حضور نیروهای منابع طبیعی، چالش اصلی مدیریت بحران باقی ماند.

سال ۱۳۹۸ شاهد وقوع آتش‌سوزی‌های جدی‌تر، به‌ویژه در نواحی بیرمی و تنگستان بودیم. اگرچه پوشش خبری افزایش یافت، اما اطلاعات دقیق از وسعت و میزان خسارات وارده همچنان نامشخص بود. گزارش‌های محلی به از بین رفتن ده‌ها هکتار مرتع در دهستان سوک و آسیب جدی به گیاهان دارویی ارزشمند مانند آویشن و کتیرا اشاره داشتند. در این سال، بحران مدیریت حریق و نیاز مبرم به بسیج نیروهای داوطلب برای مهار آتش، بیش‌ازپیش احساس شد. پس از وقوع این حوادث، تلاش‌هایی برای برگزاری دوره‌های آموزشی و کارزارهای آگاهی‌بخشی در روستاها صورت گرفت.

نقطه اوج بحران با تخریب بیش از ۳۴۰۰ هکتار

سال ۱۳۹۹ را می‌توان نقطه اوج بحران آتش‌سوزی منابع طبیعی در استان بوشهر نامید. به‌واسطه خشک‌سالی فراگیر و گرمای زودرس بهار، استان شاهد پرتکرارترین سال‌های وقوع حریق در دهه اخیر بود. به‌ویژه ارتفاعات گیسکان و بیرمی بارها طعمه آتش شدند و بخش عمده‌ای از خبرهای منتشر شده، بر خطای انسانی –شامل بی‌احتیاطی اهالی و گردشگران– و در مواردی، شائبه حریق‌های عمدی با هدف تصرف مراتع، متمرکز بود. روستاهای سوک و مناطق مجاور به شدت تحت تأثیر این حوادث قرار گرفتند. کمبود منابع آب، تجهیزات فرسوده اطفا و استقبال محدود نیروهای داوطلب، بحران‌ها را تشدید کرد. طبق آمار رسمی، در طول این سال ۶۴ مورد آتش‌سوزی در شهرستان‌های مختلف، به‌ویژه دشتستان، تنگستان، جم و دشتی رخ داد که در مجموع بیش از ۳۴۰۰ هکتار از مراتع و طبیعت استان را درگیر کرد.

آمار حریق‌ها در سال ۱۴۰۰ به طرز ملموسی افزایش یافت. در روستاهای ارتفاعات گیسکان و دشت‌های بیرمی، چندین مورد آتش‌سوزی گسترده گزارش شد. یکی از حوادث مهم در ارتفاعات این منطقه باعث شد در نیمه نخست سال بیش از ۳۰ هکتار مرتع و بخشی از درختان جنگلی به‌طور کامل بسوزد. عمده علت وقوع، سهل‌انگاری در افروختن آتش و حضور دامداران گزارش شد. سیستم مدیریت بحران استان با بسیج نیروهای منابع طبیعی و مشارکت سازمان‌های مردم‌نهاد، پس از چند روز تلاش بی‌وقفه توانست منطقه را کنترل کند. با این حال، ضعف در سامانه هشدار و کمبود خودروهای اطفا، همچنان به‌عنوان مهم‌ترین مشکل این سال مطرح بود.

در سال ۱۴۰۱، چند مورد آتش‌سوزی گسترده، به‌ویژه در نواحی سوک و ارتفاعات گیسکان رخ داد. برخلاف سال‌های قبل، برخی آتش‌سوزی‌ها با انگیزه‌هایی چون سوزاندن بقایای کشاورزی و گسترش مراتع جهت چرای دام صورت گرفت. روستاهایی مانند گیسکان و بخش‌هایی از تنگستان دچار خسارت جدی به پوشش گیاهی شدند. داده دقیق از وسعت یا تعداد کل رخدادها باز هم موجود نیست، اما برآوردهای میدانی حاکی از آسیب به بیش از ۴۰ هکتار مزرعه و مرتع بود.

سال ۱۴۰۲: کاهش نسبی، اما تداوم چالش‌ها

سال ۱۴۰۲ شاهد کاهش نسبی در تعداد حریق‌ها نسبت به سال قبل بودیم، اما همچنان برخی نقاط ازجمله بخش‌هایی از دشتستان، جم و تنگستان درگیر آتش‌سوزی‌های گسسته و پراکنده بودند. داده‌ای دقیق از ابعاد خسارت یا وسعت آتش‌سوزی‌ها در دست نیست، اما گزارش‌های میدانی تأکید داشتند که مشکل کمبود تجهیزات و مشارکت ناکافی نیروهای بحران به قوت خود باقی بوده است. بعضی از این رخدادها به تعمد دامداران برای افزایش علوفه تابستانه نسبت داده شد و در چند مورد نیز، خطای سهوی گردشگران به عنوان عامل حادثه معرفی شدند.

برخلاف انتظار و با وجود بارندگی‌های ابتدای بهار، سال ۱۴۰۳ یکی از گسترده‌ترین آتش‌سوزی‌های دهه اخیر را در ارتفاعات سوک، بیرمی و بخش‌های شرقی جم به همراه داشت. آتش‌سوزی مهمی در منطقه سوک گزارش شد که تمامی مرتع پیرامون روستا را طی چند ساعت نابود کرد و آینده دامداری و منابع زیستی محلی را به مخاطره انداخت. در این سال، بحران مدیریت آتش و نبود سامانه یکپارچه امداد، بار دیگر به‌وضوح آشکار شد. داده دقیق از مجموع وسعت و خسارت‌ها موجود نیست، اما شواهد عینی از نابودی چشمگیر پوشش گیاهی و تهدید جدی حیات‌وحش خبر می‌دادند. حضور کم‌رنگ نیروهای دولتی و مشارکت بیشتر مردم به صورت خودجوش، نشان‌دهنده نیاز مبرم به هماهنگی و تجهیزات بود.

مطابق اعلام تمامی منابع فنی و زیست‌محیطی، بیشترین آسیب ناشی از آتش‌سوزی‌ها متوجه مراتع و مناطق کوهستانی استان است. نابودی پوشش گیاهی، از بین رفتن بوته‌های ارزشمند و درختان بومی چون بنه و بادام، تهدیدی مستمر برای گونه‌های جانوری بومی و مهاجر و اختلال در کل زنجیره غذایی و اکوسیستم طبیعی منطقه محسوب می‌شود. در نتیجه، سالانه هزاران هکتار از مخازن طبیعی، خاک سالم و زیستگاه‌های جانوری، بخش عمده‌ای از کارکرد حیاتی خود را از دست می‌دهند. از دیگر پیامدهای زیست‌محیطی ناگوار، تشدید فرسایش خاک، افزایش گرد و غبار، اختلال در جریان‌های هیدرولوژیک (مانند نفوذ آب و تغذیه سفره‌های زیرزمینی) و حتی کاهش محسوس حاصل‌خیزی بلندمدت خاک است. این آسیب‌های زیست‌محیطی، تنها به زمین محدود نمی‌شوند و تأثیرات مستقیم خود را بر اقتصاد روستایی و حتی سلامت عمومی شهروندان نیز می‌گذارند.

تأثیر بر معیشت و ساختار اجتماعی جوامع محلی

دامداران و روستاییان، به عنوان اولین و اصلی‌ترین آسیب‌دیدگان این بلاهای طبیعی، خسارات جبران‌ناپذیری را متحمل می‌شوند. از بین رفتن مراتع به معنای از دست رفتن منابع اصلی چرای دام، کاهش چشمگیر تولیدات دامی و وابستگی بیشتر معیشتی به ساختارهای حمایتی دولتی یا در نهایت، مهاجرت اجباری به شهرهاست. همچنین، افزایش ذرات معلق گرد و غبار در هوا، مستقیماً سلامت عمومی جامعه را به خطر می‌اندازد و زمینه‌ساز بروز بیماری‌های تنفسی، چشمی و سایر مشکلات بهداشتی می‌شود. در گزارش‌های تحلیلی سال‌های اخیر، به تکرار اشاره شده است که حوادث آتش‌سوزی، عامل اصلی مهاجرت اجباری روستاییان، کاهش امید به زندگی در مناطق روستایی و تضعیف بنیان‌های اقتصادی خانوارها بوده است. این چالش‌های اقتصادی و اجتماعی، گاهی منجر به شکل‌گیری فقر جدید و آسیب‌های اجتماعی ناپایدار در مناطق مختلف استان بوشهر شده است.

چالش‌های عملیاتی، زیرساختی و مجوزهای اداری

یکی از مکررترین انتقادات کارشناسان و فعالان محیط زیست در سال‌های اخیر، به ضعف‌های اساسی در فرایندهای پاسخ به بحران و عملیات اطفای حریق مربوط می‌شود. مناطق عمدتاً صعب‌العبور، کمبود شدید تجهیزات تخصصی موتوری و هوایی و حتی فقدان آموزش کافی برای نیروهای داوطلب و مردمی، روند مهار آتش را به شدت دشوار می‌سازد. در موارد متعددی، نیروهای امدادی مجبور به راه‌پیمایی‌های طولانی و مهار دستی شعله‌ها با ابزارهای ابتدایی شده‌اند که علاوه بر اثربخشی پایین، مخاطرات جانی بالایی نیز برای آنان به همراه داشته است. نبود بالگردهای امدادی مجهز به سیستم اطفای حریق در لحظات بحرانی، بارها روند عملیات را کند کرده و خسارت نهایی را تشدید نموده است. بسیاری از خبرنگاران و کارشناسان محیط زیست نیز بر این نکته تأکید کرده‌اند که بخش قابل توجهی از این حوادث را می‌توان با پیش‌بینی فنی دقیق، آموزش عمومی گسترده، پایش مستمر مزارع و مراتع و همچنین اجرای قوانین بازدارنده، از ابتدا پیشگیری کرد. همچنین، بوروکراسی اداری و تأخیرهای سازمانی در تخصیص منابع و هماهنگی بین بخشی، از دیگر موانع مهمی است که کارشناسان بارها به آن اشاره کرده‌اند.

نقش پررنگ سمن‌ها و ظرفیت‌های مردمی

نکته مثبت و دلگرم‌کننده طی سال‌های اخیر، حضور و مشارکت رو به رشد مردم محلی و تشکل‌های زیست‌محیطی (سمن‌ها) در کنترل و مهار بحران آتش‌سوزی بوده است. افراد بومی و دوستداران محیط زیست، به‌رغم نبود امکانات و حمایت کافی، به صورت داوطلبانه و با انگیزه شخصی برای مقابله با بحران‌هایی چون آتش‌سوزی وارد عمل می‌شوند و حتی جان خود را به خطر می‌اندازند. این مشارکت‌های خودجوش تأکید بر اهمیت روحیه مسئولیت‌پذیری و خدمت‌رسانی دارد و تجربه سال‌های گذشته نشان داده است که بدون مشارکت جدی و فعالانه مردم محلی، بسیاری از مناطق در معرض خطر، هرگز مهار نمی‌شدند.

ریشه‌یابی علل آتش‌سوزی‌ها و تأکید بر عامل انسانی

آمار و شواهد معتبر موجود، به روشنی نشان می‌دهد که در بیش از ۹۰ درصد موارد، عامل انسانی، منشأ اصلی و دلیل وقوع آتش‌سوزی‌های گسترده در استان بوشهر بوده است. این عوامل شامل رفتار بی‌احتیاطی کشاورزان (مانند سوزاندن بقایای محصولات کشاورزی پس از برداشت)، تفریح‌گری ناآگاهانه و رها کردن آتش در طبیعت، ایجاد آتش بدون رعایت تمهیدات ایمنی لازم و یا در مواردی حتی وقوع آتش‌سوزی‌های عمدی با اهداف خاص می‌شود. اگرچه افزایش شدت گرما و خشکی مراتع نیز شرایط را برای گسترش آتش بحرانی‌تر می‌کند، اما این عوامل کمتر به عنوان منشأ اصلی حوادث شناخته شده‌اند.

ساده‌ترین، ارزان‌ترین و در عین حال اثربخش‌ترین راهکار برای مقابله با این معضل، اجرای برنامه‌های آموزش هدفمند برای روستاییان، دامداران و گردشگران و همچنین اعمال قاطعانه قوانین و جریمه‌های قانونی برای عاملان آتش‌سوزی است. تجربه کشورهای مشابه در منطقه و جهان نشان داده است که اثربخشی آموزش‌های عمومی و حضور مستمر نیروهای مراقبت و پایش، می‌تواند میزان وقوع هم‌زمان یا گستردگی آتش‌سوزی‌ها را به میزان چشمگیری کاهش دهد. نصب تابلوهای هشدار دهنده در مناطق حساس، اجرای مانتیورینگ و پایش مستمر مراتع با استفاده از فناوری‌های نوین و تشدید مجازات‌های قانونی برای مسببان آتش‌سوزی، نقش حیاتی در بازدارندگی ایفا می‌کند.

علاوه بر این، بهبود امکانات اطفای حریق زمینی و تجهیز سریع‌تر مناطق بحرانی به بالگردهای ویژه اطفای حریق و وسایل نقلیه مناسب، باید در اولویت برنامه‌های توسعه‌ای و بودجه‌ریزی قرار گیرد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که تقویت صندوق‌های ویژه جبران خسارت و ایجاد انگیزه‌های مالی و حمایتی برای سمن‌ها و نیروهای مردمی که در خط مقدم مبارزه با آتش فعالیت می‌کنند، یک سرمایه‌گذاری بلندمدت و ضروری برای نجات منابع طبیعی استان محسوب می‌شود.

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.

یک نظر

  1. شهرزاد آبادی

    محیط زیست و منابع طبیعی ایران همچنان مظلوم و بدون پشتیبان .آتشسوزی وسیع کوههای دشتستان در پنجمین روز خاموش گردید و هر آن بیم ان میرفت که برای فعالین و مردم بومی که با دست خالی به مقابله اتش رفته اند اتفاقی افتد . زاگرس ریه ای ایران زمین است و ای کاش کسی برای نجاتش اندیشه ای میکرد