جامعه 224 بازدید
جنجال‌های بی‌پایان هرس درختان خیابانی در بوشهر؛

چرا افکار عمومی اقناع نمی‌شود؟

بامداد جنوب: هرس درختان در شهر بوشهر، از یک اقدام معمول شهری برای حفظ ایمنی و سامان‌دهی مناظر شهری، به یکی از ماندگارترین منازعات میان مدیریت شهری و افکار عمومی تبدیل شده است؛ بحرانی که بیش از یک دهه، نه با تغییر شهرداران و اعضای شوراها فروکش کرده و نه با اطلاع‌رسانی رسمی و وعده‌های مکرر آرام گرفته است. این مسئله به تازگی نیز به محور پست‌های جنجالی در فضای مجازی شهروندان بوشهری مبدل شده است.

در مستندات رسانه‌ای از سال ۱۳۹۲ تا سال جاری نشان می‌دهد که مسئله نه صرفاً درباره قطع شاخه‌ها یا جابه‌جایی درختان، بلکه درباره شکاف ارتباطی عمیق بین مردم و مدیریت شهری است؛ شکافی که در آن مردم، فعالان محیط‌زیست و حتی اعضای شورای شهر بارها احساس کرده‌اند که مورد توجه واقع نمی‌شوند و کسی صدای آنها را نمی‌شوند. هرس درختان به هر بهانه‌ای چه جلوگیری از اختلال در شبکه توزیع باشد و چه مانع رصد دوربین‌های ترافیکی، چه اصولی صورت گرفته باشد و چه غیرحرفه‌ای در هر حال نمی‌توان از حواشی که بارها در افکار عمومی و در سال‌های اخیر در فضای مجازی داشته چشم‌پوشی کرد.

نخستین‌بار در سال ۱۳۹۲، موضوع قطع درختان خیابان شهید فکوری در شورای شهر بوشهر جنجال به‌پا کرد. در آن جلسه که خبرگزاری فارس آن را پوشش داد، شهروندی با صراحت از «ریشه‌کنی ۸۵ درصد درختان» سخن گفت و از پاسخ‌های نامناسب روابط عمومی شهرداری گلایه کرد. شهردار وقت، سعید آزادشهرکی، در پاسخ گفت که «دستور قطع نداده‌ام بلکه جابه‌جایی بوده»، اما همان زمان وعده داد که باید «روابط عمومی‌ام رسانه‌ای‌تر کار کند». وعده‌ای که در سال‌های بعد به یکی از محورهای تکراری گفت‌وگوهای شهری تبدیل شد: بحران ارتباط با مردم.

همان زمان، برخی اعضای شورا از جمله نصرالله اسدی با جمله‌ای نمادین درد مشترک را بیان کردند: «هر چمن بوشهر برای ما حکم طلا را دارد.» با این حال، حاشیه‌ها به همان سال ختم نشد و نشان داد مشکل در سطح تصمیم‌گیری و اطلاع‌رسانی ساختاری است.

در میانه دهه ۱۳۹۰، مناقشه‌ای میان شهرداری و اداره برق بر سر هرس درختان اوج گرفت. روزنامه بامداد جنوب در گزارشی مفصل از «تخلیه شاخه‌های بریده‌شده مقابل درِ اتفاقات برق» نوشت؛ اقدامی که یکی از مسئولان اداره برق آن را «کار خودسرانه شهرداری بدون هماهنگی» خواند. از سوی دیگر، رضا آماره، رئیس وقت اداره فضای سبز شهرداری بندر بوشهر، در گفت‌وگو با بامداد جنوب تأکید کرد که اداره برق «هیچ مجوزی برای هرس یا شاخه‌زنی ندارد» و از تفاهم‌نامه‌ای یاد کرد که «تنها با اخذ مجوز فضای سبز امکان همکاری دارد».

در همان گزارش هشدار داده شد که «هر سانت درخت، هزینه‌بر است و سال‌ها زمان می‌برد تا درختی به قدر کافی رشد کند». این جمله بعدها در گزارش‌های دیگر مانند ایرنا و مهر نیز به نمادی از نگاه محیط‌زیستی بدل شد. اختلاف‌های میان پیمانکاران، نبود سازوکار نظارتی واحد و شکل‌گیری برخوردهای شخصی، باعث شد هرس درختان از یک اقدام فنی به عرصه تقابل نهادی بدل شود.

در سال ۱۳۹۹ رسانه‌ها از انتقادهای تازه عبدالخالق برزگرزاده، عضو شورای اسلامی شهر بوشهر، خبر دادند. او گفت: «درختان سایه‌گستر خیابان شهید بهشتی با هرس بسیار بدی مواجه شده و منظر شهری تغییر یافته است.» باز همان الگوی تکراری دیده شد: شورا معترض، شهرداری ساکت و افکار عمومی سرگردان میان ادعاهای فنی و احساسات زیست‌محیطی. برزگرزاده در همان نطق پیش‌دستور از سازمان سیما و منظر خواست پاسخگو باشد؛ سازمانی که بارها در دوره‌های مختلف به‌دلیل نبود اطلاع‌رسانی مؤثر هدف انتقاد قرار گرفته است.

نکته قابل‌توجه آن بود که برزگرزاده همان عضو شورایی بود که دو سال بعد در سال ۱۴۰۱ باز هم از همان موضوع گلایه کرد.

در سال ۱۴۰۱، گزارش خبرگزاری مهر از تکرار همان چرخه خبر داد: پیمانکار اداره برق بدون اطلاع شهرداری اقدام به هرس وسیع کرده بود. در این گزارش، دو موضع کاملاً متضاد دیده می‌شد؛ از یک سو توجیه فنی برق مبنی بر «جلوگیری از ورود شاخه‌ها به شبکه»، از سوی دیگر تأکید شهرداری بر «هرس اصولی و با هماهنگی». نتیجه، نه اصلاح رویه بود، نه اقناع مردم. فرماندار بوشهر مجبور شد به موضوع ورود کند تا «جلسه‌ای پیرامون هرس درختان» تشکیل شود؛ جلسه‌ای که نه محتوایش رسانه‌ای شد، نه خروجی آن به کاهش بحران انجامید.

از سال ۱۳۹۲ تا امروز در هیچ دوره‌ای، فرایند اطلاع‌رسانی پیش از انجام عملیات فنی شکل نگرفته است. مردم وقتی متوجه موضوع می‌شوند که درختان بریده شده‌اند، نه زمانی که تصمیم گرفته می‌شود. شهرداری، اداره برق، پیمانکاران فضای سبز و گاهی دانشگاه‌ها، هر یک بدون هماهنگی اقدام کرده‌اند. تفاهم‌نامه‌ها یا نیمه‌کاره مانده یا قواعد اجرایی آن مبهم بوده است.

همیشه هم عباراتی تکراری شنیده می‌شود: «شهردار از شهروندان خواست نیمه پر لیوان را ببینند»، «شهرداری انتقادها را غیردقیق دانست»، یا «اعضای شورا نگران سیما و منظر هستند» اما هیچ سازوکار نهادی برای بررسی علمی نگرانی‌ها ایجاد نشده است. واکنش‌ها عاطفی و مقطعی بوده و به جای تقویت اعتماد، آن را فرسوده کرده است.

درخت برای بوشهر، نماد زندگی در اقلیم سخت جنوب است. هر شاخه بریده‌شده در شهری با کمبود سایه و گرمای طاقت‌فرسا، از نظر مردم چیزی فراتر از عملیات شهری است؛ نوعی حذف از طبیعت اندک باقی‌مانده. در چنین شرایطی، هر اقدام فنی اگر بدون اقناع عمومی انجام شود، به راحتی به بحران اعتماد تبدیل می‌ شود.

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.