نسل جدیدی از دختران نویسنده در راهند
۱۴۰۴-۰۷-۲۷
بامداد جنوب – الهام بهروزی
عروسکها دنیای شگفتانگیز و در عین حال، سرگرمکننده و جذابی دارند بهویژه عروسکهای سنتی! این عروسکها که اغلب با مواد بازیافتی و تکه پارچههای باقیمانده از خیاطی مادران یا زنان فامیل درست میشدند، بخشی از روزهای دخترکان روزگار قدیم را در دهه ابتدایی زندگیشان تشکیل میداد و بسان همدم و مونسی شنوا، به رویاهای دخترانه آنها راه مییافت. افزون بر این، این عروسکها در عین سادگی و معمولی بودن، نمایههایی از فرهنگ و هویت منطقهای را در درون خود جای داده بودند که در آنجا پدید آمده بودند.
پوشش این عروسکها مبتنی بر الگوهای پوششی زنان و بهندرت مردان قومهای مختلف ایرانی است، از اینرو، بخشی از هویت فرهنگی مردمان این سرزمین را تشکیل میدهند. بدیهی است در گستره ایران با عروسکهای متنوع و متعددی مواجه هستیم که بر اساس اندیشه، زیست و خلاقیت و هنرمندی نیاکان اقوام ایرانی هستی یافتهاند. نکته جالب توجه این است که این عروسکها همیشه جنبه بازی و سرگرمی نداشته و برخی برای حضور در مناسکهای و آیینهای ملی- مذهبی ساخته میشدند و از اینرو در نمایش باورها و اعتقادات مردم یک منطقه نیز نقشآفرینی میکردند.
این عروسکها که نقش بیبدیلی را در بازتاب هویت و تبیین فرهنگ فولکلور قومهای ایرانی ایفا میکنند؛ امروزه از گزند عصر مدرنیته و اسباببازیهای گویا و دیجیتالی بهویژه عروسکهای رنگاوارنگی مثل عروسکهای باربی که با خود فرهنگ ناشناخته و زیباشناختانهای را وارد کشور کرده، در امان نمانده و برخی از آنها بهکلی به فراموشی سپرده شده و برخی هم به کمک دوستداران فرهنگ ایرانی بازسازی و در فهرست ملی ثبت شدهاند.
در این میان، افسانه احسانی که احیاگر عروسکهای ایرانی با اجرای طرحهایی چون «بقچه ایرانی» و «ترسیب کربن» است، نقش سازندهای را در بازآفرینی عروسکهای سنتی و بومی اقوام ایرانی ایفا کرده است. البته او معتقد است که احیای عروسکهای ایرانی نباید با شتاب صورت بگیرد، بلکه باید به شکلی بازآفرینی شود که مردم تشنه داشتن آنها شوند.
او، عروسکهای بومی و سنتی را حاصل غمها و آروزهای زنان ایرانی بهویژه روستایی میداند و بر این باور است که عروسک برساخته حس آن زنان هستند. اینکه میپرسند چرا بعضی عروسکها غمگینند؟ چون سازندگان آن همان حس را داشته و منتقل کردهاند. برای مثال زن روستایی حامله بود، عروسکی که ساخته چاق است. ماه رمضان است زن روستایی، عروسکی که ساخته خیلی محجبه است!
در واقع، این عروسکها رسانه هستند و بدون اینکه حرف بزنند، میتوانند حس زنانه و حال سازندگان، لباس و پوشش، چهره و فرهنگ یک منطقه و اقلیم آن را به مخاطبانشان منتقل کنند. از اینرو، بخشی از هویت ما به این عروسکها گره خورده است. بیشک احیا و باززندهسازی این میراث ناملموس فرهنگی، تاثیر بسزایی در بازنمایی تمدن کهن ایران دارد. چون این عروسکها نمایههای درخشانی از هویت ملی و فرهنگی این سرزمین را در خود جای دادهاند.
این عروسکها به چند دسته تقسیم میشوند که شامل عروسک نمایشی، عروسک بازیچه، عروسک مجسمهها، عروسکهای بومی سنتی و عروسکهای آیینی میشوند. در این میان، عروسکهای بازیچه بسیار پرکاربردتر بودهاند. این عروسکها به عروسکهایی اطلاق میشود که دست کودکان است و برای بازی از آنها استفاده میشود که زیرمجموعه آن عروسکهای بومیسنتی است و فرهنگ منطقه را به نسل آینده منتقل میکند. عروسکهای آیینی هم عروسکهایی هستند که از گذشتههای دور با انسان بودهاند و برای شفای بیماران، عروسکهای بلاگردانی، عروسکهای حاجتمندی و … استفاده میشدند که اینها هر کدام با خودشان قصههای جذابی دارند.
حال اینجا این سوالات پیش میآید که چطور شد که عروسکهای سنتی روزبهروز در زیست مردمان بهویژه کودکان امروزی ایران کمرنگتر شد؟! حذف این عروسکهای سنتی از زیست کودکان امروزی چه پیامدهای با خود به همراه داشت؟ آیا اگر این عروسکها جای کوچکی در دنیای روزانه این کودکان داشتند، آنها در عصر حاضر اینگونه دچار پارادوکس هویتی میشدند؟!
این سوالات روشن میکند که عروسکهای سنتی تنها یک عروسک نبوده و نیستند، بلکه جزء مهمی از فرهنگ عامه یک منطقه یا قوم شناخته میشوند که حذف نامحسوس آنها از دنیای بازی کودکان امروزی، یک خلأ یا حفره فرهنگی را ایجاد کرده است.
استان بوشهر یکی از استانهایی است که در زمینه داشتن عروسکهای بومی وضعیت مطلوبی داشته اما متاسفانه امروزه بسیاری از این عروسکهای دستساز که مهمترین آنها بیگک نام دارد، در آستانه فراموشی قرار گرفته است. جالب این است که بیگکهای لباسهای محلی و لری که بیشتر مورد استفاده زنان طوایف لیروای بوده بر تن و زلفهایی داشته که در گذشته زینت روی تازهعروسان و زنان جوانی جنوب به شمار میرفته، البته این زلفها بر قاب صورتی مینشسته که چهره نداشته. همین بیچهرگی عروسکها همیشه برای دخترکان جنوبی سوالبرانگیز بوده که البته در دهه شصت که مادران کمی امروزیتر شده بودند با خودکار یا مداد چشم و ابرو و دماغ و لب را بر پارچه سفیدی که صورت عروسکها را کاور میکرد، میکشیدند تا دختربچههایشان بهتر با این عروسکها ارتباط برقرار کنند.
در این زمینه احسانی تاکید کرده: بیشتر عروسکهای اصیل ما چهره ندارند، از این رو ما بر همین عروسکها متمرکز شدیم و دریافتیم که علت بیچهره بودن عروسکها این است که بعضی معتقدند خلقت کامل از آن خداوند است. این باور در مناطق دیگر هم وجود دارد؛ برای مثال در روسیه به خاطر باورهای حسی و مذهبی، عروسکها بیصورت هستند یامکزیکیها میگویند ما آنقدر برای زن احترام قائلیم که چهره او را تصویر نمیکنیم.
به هر روی، این دلیل محکمی میتواند برای بیچهره بودن عروسکهای سنتی و بومی از جمله عروسکهای دستساز بوشهری باشد. عروسکهایی که امروز به شدت نیاز به حفاظت و بازآفرینی دارند تا رد آنها در زیست کودکان و دختربچگان جنوبی کمفروغ و بیاثر نشود. هرچند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دو دهه اخیر خیز خوبی برای بازآفرینی و بازسازی این میراث کهن ایرانی برداشته اما صرف تولید آنها در فضا کانون نمیتواند راه نجاتی برای زندگی دوباره این عروسکهای زیبا و سنتی باشد. بیشک این مرکز با همراه کردن دستگاههای فرهنگی و همچنین متولیان شهری و ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی میتواند با برپایی یک جشنواره مستقل با محوریت «بیگکها» (عروسک بومی بوشهر) فضایی را برای احیای این میراث ارزنده هویتساز ایجاد کند و نقش موثر آن را در پرکردن اوقات فراغت کودکان و انتقال فرهنگ فولکلور و پوشش بومی منطقه به نسل امروز و همچنین اهمیتی که در حفظ محیط زیست و پاکیزگی آن دارد، بازیادآوری و باززندهسازی کند.
این جشنواره میتواند به بستری برای بازیابی یک میراث کهن تبدیل شود که تا حدود ۳۰ سال پیش در جوامع محلی این خطه رد پای پررنگی داشته است. بیگکها، عروسکهای دستساخته نیاکان ما هستند که با الهام از اقلیم، معیشت، فرهنگ و اندیشه اصیل رایج در منطقه ساخته میشدند. این عروسکها از مواد بازیافتی مثل تکه پارچه، سر نوشابه، چوب و… درست میشدند که همین امر نشان میدهد که این اسباببازیها کاملا در تعامل با طبیعت و حفظ محیط زیست طراحی و ساخته میشدند.
بیگکها با عروسکهای سنتی مناطق دیگر دارای اشتراکاتی بودند، بهویژه با عروسکهایی که در منطقه کهگلویه و بویراحمد ساخته میشدند در نوع پوشش بسیار شبیه هم هستند. این بیگکها نقش بیبدیلی در هویتسازی و آشناسازی نسل جدید با فرهنگ عامل و پوششی منطقه ایفا کرده و میکنند ولی با همه اهمیتی که داشته و دارند امروزه بهدلیل رشد زندگی ماشینی و سیطره عروسکهای فانتزی و خارجی، در معرض فراموشی قرار گرفتهاند. این در حالی است که این عروسکها موتیفهای ارزشمندی از فرهنگ و هنر مردمان این سرزمین را در خود جای دادهاند که بازنمایی آنها برای کودکان امروزی که اغلب در آپارتمان به سر میبرند و مسحور اسباببازیهای وارداتی پر زرق و برق شدهاند، میتواند ضمن جذابیت داشتن، هویتش را به او یادآوری کند.
این جشنواره میتواند برای گروه سنی ۷ تا ۱۴ سال با مشارکت مادربزرگها و عروسکسازان قدیمی منطقه برنامهریزی شود تا آموزش این عروسکها و داستانهای خلقت آنها را فرابگیرند. همچنین در قالب این جشنواره، بچهها میتوانند با نقشآفرینی عروسکها، قصههای فولکلور جنوب بشنوند که برجستهترین قصهای که میتواند روایت شود، قصه «ننه ماهی» است که در آن رد پای بیگکها دیده میشود.
مهمترین اهدافی که میتوان برای این جشنواره تعریف کرد، عبارتند از: احیاء، معرفی و بازتولید عروسکهای سنتی؛ استفاده از مواد بازیافتی و حفظ محیط زیست از خطر وجود آنها؛ تقویت هویت بومی و ملی ازطریق توسعه این میراث فرهنگی ارزنده (عروسکهای سنتی)؛ بازاحیای عروسکهای نمایشی در آیینهای بومی منطقه؛ تعمیق هویت و وحدت ملی و درک و احترام به فرهنگ بومی و شناخت اشتراکات فرهنگی آن با دیگر فرهنگها در حوزه مواریث فرهنگی (هنر عروسکسازی و قصهگویی و…)؛ آموزش ساخت عروسکهای سنتی و بومی به نسل امروزی؛ معرفی ارزشها و ظرفیتهای فرهنگی نهفته در عروسکهای سنتی؛ شناسایی و مستندسازی عروسکهای سنتی و نقش آن در ترویج گردشگری فرهنگی و روستایی؛ ارتقای کمی و کیفی، تنوعبخشی و گسترش پژوهشهای بنیادی، کاربردی ساخت عروسکهای سنتی و عرضه آنها به بازار؛ توسعه ساخت عروسکهای سنتی و عرضه آنها به بازار صنایع دستی.
این عروسکهای تولیدی در نهایت میتوانند در گالریهای هنری یا بازارچههای صنایع دستی عرضه شده و به فروش برسند. همچنین میتوان با اندکی نوآوری لباسهای بومی و در خطر فراموشی این منطقه را بر تن آنها کرده و بدین شکل فرهنگ پوششی مردمان بوشهر را بازتبلیغ کرد.
در کنار برگزاری این جشنواره، دیگر اقدامی که میتواند به ماندگاری و پایداری این عروسکهای دستساز جنوبی کمک کند، راهاندازی موزه عروسکهاست که متاسفانه جای خالی این مرکز فرهنگی بهشدت در ساختار فرهنگی بوشهر احساس میشود. این موزه میتواند با مشارکت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان و شهرداری بوشهر در عمارتی از بافت تاریخی بوشهر راهاندازی شود.
این موزه به شکل مطلوبی میتواند به بستری برای نمایش عروسکهای بومی قدیمی که در برخی از خانوادهها نگهداری میشود، معرفی عروسکهای سنتی و بومی شهرستانهای ۱۰ گانه استان، حفظ و نگهداری این عروسکها به عنوان میراث فرهنگی و ترویج فرهنگ و هنر بومی و آشنایی نسلهای امروزی با اهمیت این میراث و بازنمایی ابعاد زیباشناختانه آنها و همچنین نقش آنها در بازتعریف هویت فرهنگی منطقه تبدیل شود. همچنین موزه عروسکها این پتانسیل را دارد تا با آموزش و آشنایی نسل جوان با این نوع از عروسکها و فرهنگ مرتبط با آنها، نقش موثری را در انتقال پیام صلح و دوستی به آیندگان این سرزمین ایفا کند.
.
۱۴۰۴-۰۷-۲۷
۱۴۰۴-۰۵-۲۵
۱۴۰۴-۰۸-۰۵
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.