رویداد 0 بازدید
اینترنت طبقاتی به چه معناست؟

رویکردی  به حقی همگانی

بامداد جنوب – مریم خوئینی

در هفته‌های اخیر، اصطلاح «اینترنت طبقاتی» بیش‌ازپیش در فضای مجازی و رسانه‌های کشور شنیده می‌شود مسأله که باعث نگرانی کاربران و کسانی که امرار معاش‌شان به اینترنت گره خورده، شده است. برای همه روشن است در شرایطی که اقتصاد دیجیتال، آموزش، فرهنگ و بسیاری از جنبه‌های زندگی نوین به اینترنت آزاد و سریع وابسته‌اند، تفکیک اینترنت به سطوح مختلف، بدون شفاف‌سازی و ضمانت‌های حقوقی، می‌تواند بیش از آنکه مفید باشد، به یک چالش ملی تبدیل شود.

درباره موضوع اینترنت طبقاتی و اینترنت ملی با رضا غبیشاوی یکی از روزنامه‌نگاران باسابقه کشور و معاون سردبیر عصر ایران گفتگو کردیم.

او در گفتگو با بامداد جنوب درباره اینترنت ملی می‌گوید: اسم اینترنت ملی، یعنی تلاش برای معرفی شبه اینترنت به‌جای اینترنت واقعی. درباره «شبکه داخلی ارتباط مجازی» معروف به‌اصطلاح «اینترنت ملی» می‌توان گفت داستان از اسم «اینترنت ملی» شروع می‌شود. دوکلمه‌ای که فقط یک اسم نیست بلکه نشانه یک تفکر محدودساز و به‌شدت خطرناک است زیرا این تلقی را در ذهن ایجاد می‌کند که ما دو اینترنت داریم اینترنت بین‌المللی خارجی و اینترنت ملی.

«اینترنت ملی» اصطلاحی نادرست به‌جای «شبکه داخلی»

معاون سردبیر عصر ایران «اینترنت ملی» را نادرست می‌خواند و می‌گوید: استفاده مکرر از آن می‌تواند زمینه را برای محدودسازی حق ارتباط مردم در استفاده از اینترنت واقعی فراهم کند. «اینترنت» نام شبکه جهانی است که ارتباطات مجازی آزادانه و جهانی در آن برقرار است. اینترنت در سطح جهان، معنی پیدا می‌کند و غیر از این می‌شود شبکه داخلی یا اینترانت. شبکه داخلی یا اینترنت داخلی معروف به نام اشتباه «اینترنت ملی» هیچ‌گاه و به هیچ وجه، نمی‌تواند جایگزین اینترنت شود. از تبعات منفی استفاده از نام اشتباه «اینترنت ملی»، توجیه‌سازی ذهنی و روانی برای جایگزینی اینترنت با شبه اینترنت است. یکی دیگر از نقاط منفی استفاده از اسم «اینترنت ملی» این است که به مخاطبان عام به‌ویژه اکثر مسئولان که متأسفانه دانش صحیح و کاملی درباره اینترنت و ارتباطات ندارند این تلقی نادرست را می‌دهد که درباره یک پدیده جهانی، می‌توانیم همانندسازی داخلی داشته باشیم. کلمه ملی در اسم اینترنت ملی هم می‌تواند برای جلب حمایت و عواطف افراد غیرمطلع و سوءاستفاده از احساسات میهن دوستانه با تلقی امر ملی مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. در نتیجه تا می‌توانیم باید از اسم «اینترنت ملی» استفاده نکنیم گرچه رواج پیدا کرده است.

غبیشاوی با اشاره به اینکه هدف از راه‌اندازی شبکه داخلی این بوده است که هم چیزی شبیه اینترنت داشته باشیم و هم کنترل کامل آن ممکن باشد، افزود: در سال‌های اخیر به‌ویژه بعد از حوادث آبان ۹۸، آنچه «اینترنت ملی» گفته می‌شود کارکرد دیگری یافت و آن اینکه دولت‌ها هر زمان تشخیص دهند اینترنت را از کشور قطع می‌کنند و به‌جای آن شبه اینترنت (اینترنت داخلی) را راه‌اندازی می‌کنند تا هم‌کسب و کارهای داخلی و هم استفاده از خدمات عمومی بر پایه اینترنت مثل بانکداری اینترنتی و … ادامه یابد. این نیز کارکرد منفی دیگر شبه اینترنت داخلی است که دست دولت را برای قطع اینترنت باز می‌کند. مشاهده می‌شود که از آن سال تاکنون چند مرتبه این اتفاق رخ داد. آخرین آن هم در جنگ ۱۲ روزه اخیر بود. درحالی‌که با قطع اینترنت، شبیه اینترنت، نمی‌تواند جایگزین آن شود.

طرح‌های شبه اینترنت کنار گذاشته شود

او معتقد است قطع اینترنت به معنی قطع ارتباطات ایران و ساکنان ایران با جهان است. این اتفاق نه‌تنها نشانه ضعف است بلکه نقض حقوق مردم هم به شمار می‌رود و با هیچ متر و معیاری قابل دفاع نیست. همان‌گونه که نمی‌توان به هیچ بهانه‌ای آب و برق را قطع کرد. بسیاری از کشورهای جهان با بحران‌ها و جنگ‌ها و درگیری‌هایی روبه‌رو می‌شوند اما هیچ‌گاه به قطع اینترنت اقدام نمی‌کنند.

این فعال رسانه‌ای با بیان اینکه، سوءاستفاده کنندگان از اینترنت به هنگام قطع آن، سوءاستفاده خود را با استفاده از شبه اینترنت و شبکه داخلی ادامه می‌دهند، گفت: کافی است به آمار بهره‌برداری از پیام‌رسان‌های داخلی در بحران‌های امنیتی مختلف اشاره کرد. موضوع سوم هم هدر دادن پول و امکانات کشور است. چنین طرح‌هایی هزینه‌های هنگفتی را برای کشور و شهروندان در پی دارد اما بی‌نتیجه است.
بنا به عقیده غبیشاوی، دولت باید به‌طور کامل طرح‌های شبه اینترنت (اینترنت ملی) را کنار بگذارد و بر تعهد خود بر برقراری ارتباط ایران به اینترنت واقعی تأکید داشته باشد. همچنین راه را برای ورود شرکت‌های بین‌المللی در کنار فعالیت شرکت‌های داخلی حوزه اینترنت بازتر کند تا مردم از باکیفیت‌ترین اینترنت ممکن در جهان، استفاده کنند.

غبیشاوی با اشاره به اینکه به‌عنوان یک روزنامه‌نگار، از خط اینترنت بدون فیلتر استفاده می‌کند، گفت: در دولت دوم روحانی (۹۶ تا ۱۴۰۰) و دوره وزارت آذری جهرمی وزیر ارتباطات، طرحی برای برداشتن فیلتر از اینترنت موبایل روزنامه‌نگاران و خبرنگاران اجرا شد. این تسهیلات برای شماری از روزنامه‌نگاران و مدیران رسانه‌ها از دو طیف سیاسی اجرا شد. این اتفاق باعث شد در زمان بحران‌ها، فعالیت اطلاع‌رسانی بسیاری از روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها ادامه یابد و متوقف نشود.
وی گفت: در آن زمان وزیر وقت ارتباطات (آذری جهرمی) نخستین وزیری بود که در شبکه‌های اجتماعی فیلتر شده (توییتر) و غیرفیلتر شده (اینستاگرام) حاضر شد و به این وسیله مخالفت خود را با فیلتر آن نشان داد. یعنی این طرح از سوی مخالفان فیلتر شروع و اجرا شد. نکته اینکه در زمان دولت رئیسی که وزیر وقت ارتباطات، حامی فیلترینگ بود این طرح متوقف و بسیاری از خطوط بدون فیلتر خبرنگاران، دوباره فیلتر شد.

اینترنت پرسرعت و بدون فیلتر حق همه است

معاون سردبیر عصر ایران درباره معناهایی که اینترنت طبقاتی می‌تواند داشته باشد، می‌گوید: اگر به این معنی باشد که یک بخش از مردم مثلاً روزنامه‌نگاران، دانشجویان، استادان دانشگاه، فعالان کسب‌وکار، اینترنت بدون فیلتر با سرعت‌بالا داشته باشند و بقیه مردم جامعه چنین امکاناتی را نداشته باشند قطعاً نگاه تبعیض‌آمیز مطرح می‌شود که غیرقابل‌قبول است.
غبیشاوی در همین زمینه به دو نکته اشاره می‌کند: اول، اینترنت عادی یعنی پرسرعت و بدون فیلتر، حق همه مردم، یعنی تک‌تک افراد ساکن در این کشور بدون استثناست. البته باید از فیلترهای موجه براساس معیارهای جهان‌شمول حمایت کرد؛ یعنی سایت‌های کلاهبرداری، سوءاستفاده مالی و جنسی، سایت‌های مروج خشونت، جرایم سازمان‌یافته، فروش مواد مخدر، فروش اسلحه جنگی و بمب و مروج فعالیت‌های خشونت‌آمیز، قتل، جنایت، سایت‌های مروج نژادپرستی و نفرت افکنی.

وی دسترسی به اینترنت را جزء حقوق بشر عنوان می‌کند و می‌گوید: این حق هر انسانی است که به ارتباطات عادی دسترسی داشته باشد و هیچ‌کس نمی‌تواند جز در موارد موجه جهان‌شمول، این حق ارتباطات را از هیچ انسانی دریغ کند. دوم، ایران نه‌تنها بیشترین فیلترینگ جهان را دارد (درکنار چین و کره شمالی) و نه تنها بیشترِ پربازدیدترین سایت‌های جهان را فیلتر کرده است بلکه می‌توان گفت تنها کشور جهان است که تصمیم‌گیری درباره فیلترکردن و رفع فیلتر نه در دولت و وزارت ارتباطات بلکه در نهاد دیگر در خارج از نهاد دولت انجام می‌شود یعنی شورای عالی فضای مجازی و شورای معروف به فیلترینگ.

فیلتر اینترنت، فرصت‌های زندگی افراد را مسدود می‌کند

سردبیر مجله مطالعات روزنامه‌نگاری جدید با بیان اینکه دو تلقی از رفع فیلتر برای بخش‌هایی از جامعه وجود دارد، عنوان می‌کند: تلقی اول: برداشت فیلتر برای بخش‌هایی از جامعه با هدف افزایش سطح دسترسی مردم به اینترنت عادی و ایجاد اختلال در فیلترینگ کامل جامعه است. تلقی دوم اما برداشت تبعیض‌آمیز دارد. یعنی بخش‌هایی بتوانند از اینترنت عادی و بدون فیلتر استفاده کنند و بخش‌هایی نه. به‌طور قطع جامعه در برابر تبعیض واکنش بسیار شدیدی دارد و رضایت نمی‌دهد.

وی ادامه می‌دهد: راهکار، قطع سیم‌کارت‌های بدون اینترنت همه مسئولان و در گام دوم رفع فیلتر کامل از اینترنت همه بخش‌های جامعه است زیرا با فیلتر اینترنت، فرصت‌های پیشرفت و زندگی عادی را برای تک‌تک مردم، مسدود می‌کنیم.

غبیشاوی در واکنش به نظر برخی افراد که معتقدند اینترنت ملی موجب حفظ امنیت اطلاعات داخل می‌شود، این تلقی را نادرست خواند و گفت: نه به لحاظ فنی چنین چیزی صحیح است و نه تجربیات دو دهه اخیر چنین چیزی را ثابت می‌کند. شبه اینترنت (اینترنت ملی) تنها باعث عقب‌افتادگی جامعه و بخش‌های تخصصی آن در برابر روند رو به پیشرفت فناوری جهانی و چالش‌ها و تهدیدات به‌روز است. در سال‌های اخیر بارها سازمان‎ها و نهادهای مختلف کشور که از شبکه داخلی (اینترنت ملی) استفاده می‌کردند با هک و حملات سایبری روبه‌رو بوده‌اند. آخرین آن هم مربوط به حمله سایبری به سامانه‌های اینترنتی و شبکه داخلی بانک سپه بود که در زمان جنگ ۱۲ روزه اتفاق افتاد. می‌دانیم که بانک سپه محل حساب نهادهای نظامی و انتظامی کشور است و نگهداری اطلاعات آن از حساسیت‌های بسیاری برخوردار است. حملات سایبری موفق قبلی به نهادهای حساس امنیتی و قضایی نیز ابطال این نظر را  می‌کند.

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.