«جغرافیای جنوب» پر از شاکلههای دراماتیک است
۱۴۰۴-۰۶-۱۷
بامداد جنوب – الهام بهروزی
جهانشیر یاراحمدی یکی از پژوهشگران دغدغهمند و کاوندهای خستگیناپذیر است که در طول دهههای اخیر با پژوهشها و مطالعات ژرف و دقیق و کاوشهای میدانی خود نقش بیبدیلی را در مکتوب کردن و مستندنگاری تاریخ تئاتر بوشهر ایفا کرده است. او در تازهترین اثر پژوهشی خود از زنان نمایشنامهنویس بوشهری نوشته است.
یاراحمدی با انتشار کتاب «زنان نمایشنامهنویس بوشهر» گام استواری را در تکمیل پازل تاریخ تئاتر بوشهر برداشته. وی پیش از این آثاری چون «نمایش در بوشهر از آغاز تا امروز»، «ادبیات نمایشی در بوشهر»، «تعزیه و تعزیهخوانی در بوشهر»، «نمایش در خارگ» و «روایت صحنه» را در حوزه تئاتر به زیور طبع آراست است. علاوه بر این آثار، مقالات متعددی را در این زمینه در مجلات و نشریات ملی و استانی منتشر کرده است.
یاراحمدی با انتشار این کتابها پرده از زوایای پنهان هنر تئاتر این خطه برداشته؛ زوایایی که تا پیش از این کمتر بهصورت منسجم و مستند مورد مطالعه قرار گرفته بودند. او با رویکردی پژوهشمحور و تکیه بر منابع تاریخی، گفتوگوهای میدانی و تحلیل پدیدارشناسانه تجربههای نمایشی، تصویری دقیق و چندلایه از شکلگیری و تداوم تئاتر در جنوب ایران ارائه میدهد. در این میان، نگاه او به فرهنگ آیینی و نمایش و همچنین خوانش جایگاه زنان در روند تحولات تئاتر بوشهر، سویهای تازه به ادبیات پژوهشی هنر نمایش در ایران میبخشد.
از همینروی کتابهای او نهتنها مرجع مستندی برای شناخت تاریخ تئاتر بوشهر به شمار میروند، بلکه گامی در راستای بازخوانی هویت نمایشی جنوب محسوب میشوند؛ هویتی که در پیوندی عمیق با زیست اجتماعی، مناسک بومی و زبان روایتپرداز جنوبی معنا مییابد. به بهانه انتشار «زنان نمایشنامهنویس بوشهر» که نخستین کار مستقل در باب زنان نمایشنامهنویس جنوبی است، با جهانشیر یاراحمدی به گفتوگو نشستیم که ماحصل آن در ادامه پیش روی شما قرار میگیرد.
چگونه شد که به فکر تحقیق و انتشار اثری در باب زنان نمایشنامهنویس بوشهر بیفتید؟
جستوجوهای پژوهشیام برای ریشهیابی هنر نمایش در استان بوشهر و جنوب ایران از دهه هفتاد شکل گرفت. در دل نخستین کاوشها و یافتههای هویتی- تاریخی برای نگارش «تاریخ تئاتر بوشهر» درهای ناگشوده فراوانی پیش رویم گذاشت که گشودن هرکدام نیازمند فرصتی دیگر بود و نیز خود حدیثی مفصل میطلبید.
همه آنها را یکبهیک در دو دهه اخیر گشودهام و هر کدام خود کتابی شده و منتشر. یکی از آنها بحث حضور زنان در عرصهی نمایش بود؛ از حضور پررنگ زنان در زندگی و فرهنگ آیینی تا دنیای هنر و صحنه نمایش. کتاب «زنان نمایشنامهنویسِ بوشهر» این سیر را مطالعه کرده است؛ از زنان آیینی تا زنان نمایشنامهنویس.
این کتاب آیا تنها بر مبنای مطالعات کتابخانهای شکل گرفت یا گفتوگوها و جستوجوهای میدانی هم در نگارش آن دخیل شد؟
ببینید کتاب «زنان نمایشنامهنویس بوشهر» یک کار پژوهشی تاریخیـ تحلیلی است که به روش توصیفی و بر مبنای مطالعات کتابخانهای و گفتوگوهای میدانی به رشته تحریر درآمده است. من بسیاری از اطلاعات مورد نیاز را از طریق همین گفتوگوهای میدانی گردآوری کردم و سرانجام در یک ساختار مشخص به نگارش درآوردم.
جمله کلیدی شما در جریان این پژوهش چه بود و نخستین زنی که به وادی نمایشنامهنویسی در بوشهر قدم گذاشت، کدام بود؟
جمله کلیدی این پژوهش، این است که ما آثاری را مورد مطالعه و بررسی قرار دادهایم که یا منتشر شده باشند یا در رویدادهای تئاتری اجرا. بر این اساس، اولین نمایشنامهنویس زن بوشهر، خانم وحیده رفعتنیا است که در اواخر دهه شصت وارد این عرصه شد و بعدتر در دانشگاه در رشته تئاتر ادامه تحصیل داد. او از کارگردانان خوب دهه شصت و هفتاد بوشهر بود و از تهیهکنندگان خوب صدا و سیما که هماکنون دوران بازنشستگی را در شیراز سپری میکند.
چرا با وجود پیشینه پررنگ زنان در آیینها و فرهنگ بومی، حضورشان در تئاتر بوشهر چنین دیر و آرام شکل گرفت و چه عواملی باعث شد نویسندگی برای آنان تنها پس از انقلاب مجال بروز پیدا کند؟
من تلاش کردم در کتاب «زنان نمایشنامهنویس بوشهر» به این نکته به صورت آکادمیک و مستند بپردازم. بله همانطور که اشاره کردید، با وجود حضور درخشان زنان در حوزه فرهنگ آیینی از دههها پیش، در عرصه تئاتر این اتفاق بهصورت کاملاً آرامی طی شده است. به زبان سادهتر، اینکه نقشهای زنان را در دهه بیست و سی در بوشهر، مردان بازی میکردهاند! در دهه چهل حضور زنان در تئاتر کمکم آغاز میشود. بنابراین فعالیتهای تئاتری زنان پیش از انقلاب صرفاً در عرصه بازیگری بوده است، آن هم با عده بسیار محدود و انگشتشماری. نمایشنامهنویسی زنان در بوشهر محصول تئاتر بعد از انقلاب است.
تئاتر بوشهر پس از انقلاب چگونه زمینه را برای شکلگیری نسل تازه زنان در این عرصه فراهم کرد و چه عواملی باعث شد حضورشان از بازیگری به نویسندگی و خلق متن گسترش یابد؟
خب، بعد از انقلاب، تئاتر در بوشهر دچار یک دگردیسی شد. پس از یک دوره فترت، اجرای نمایشها آغاز شد. فعالیت زنان در دهه شصت هم با بازیگری شروع شد؛ اگرچه سخت و دشوار؛ اما با حرکت خانم رفعتنیا در نمایشنامهنویسی، خیلی زود دیگران به او پیوستند و این مسیر کمکم پررنگ شد و زنان به این عرصه ورود کردند و تلاشهای درخوری انجام دادند. این مسیر هنوز هم هموار است. البته در ادامه تئاتر بوشهر روزبهروز گستردهتر شده. دانشکده تئاتر در دهه هفتاد در بوشهر در این مهم تأثیرگذار بود و البته حضور زنان در تئاتر بهطور فزایندهای رشد کرد و به یک ضلع قدرتمند در تئاتر این سامان بدل شد اما به گمان خودم، حضور زنان نمایشنامهنویس در گستره تئاتر استان بوشهر زیاد نیست. حتی در عرصه نشر هم متأسفانه زنان نمایشنامهنویس کمکار بودهاند. در بشخی از این کار پژوهشی به کتابشناسی زنان نمایشنامهنویس استان پرداختم. فقط چهار نویسنده زن داریم که آثارشان را منتشر کردهاند.
در جریان این کار پژوهشی، آیا مشخص شد که زنان نمایشنامهنویس بوشهری در کدام دهه فعالتر بودند؟
نمودار بررسی فعالیت زنان نمایشنامهنویس بوشهر نشان میدهد که باید این نکته را در زمانهای مختلف بررسی کرد. مثلاً در دهه هفتاد چند نمایشنامهنویس فعال داشتهایم، در دهه هشتاد عدهای دیگر بودهاند و در دهه نود نیز همینطور. منظورم این است که زنان نمایشنامهنویس پس از یک دوره کاری فعال، دیگر ننوشتهاند. این مهمترین آسیب نمایشنامهنویسی زنان در بوشهر است: استمرار نداشتن در نویسندگی. به همین دلیل میگویم که فعالان دهه ۷۰ با ۸۰ متفاوتاند و بهعبارت بهتر، در هر دههای عدهای فعالاند.
بهنظر شما مهمترین دلیل بیاقبالی زنان بوشهری به نمایشنامهنویسی چیست؟
دلیلش روشن است. در میان گونههای ادبی، نمایشنامه سختترین گونه است؛ نه شعر است و نه داستان. یادگیریاش تمرین میخواهد و آموزش و استعداد. نمایشنامه نوشته ناقصی است که روی صحنه کامل میشود. دانستن علم نمایشنامهنویسی و نوشتن و چگونگی نوشتن در ساختارهای مشخص کار سادهای نیست. صدالبته عمر کم نمایشنامهنویسی در استان ما نسبت به شعر و داستاننویسی هم میتواند دلیل روشن دیگری باشد.
۱۴۰۴-۰۶-۱۷
۱۴۰۴-۰۶-۳۰
۱۴۰۴-۰۵-۲۷
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.