سفر از جزیرههای بکر تا ماریناهای مدرن
بامداد جنوب – الهام بهروزی
«توسعه اقتصاد دریامحور» یکی از اولویتهای دولت چهاردهم برای دست یافتن به توسعه پایدار و تعدیل وضعیتی است که امروز کشور بدان دچار شدهاست. به عقیده کارشناسان گردشگری، صنعت گردشگری یکی از رکنهای توسعه پایدار است که به نوبه خود در توسعه و افزایش تنوع در اقتصاد ملی نقش فعالی را بازی میکند. بهویژه گردشگری ساحلی یا دریایی که یکی از پراستقبالترین گونههای گردشگری است. این نوع گردشگری به خاطر ماهیتی که دارد سالانه گردشگران بیشماری را به خود جذب میکند و بدینشکل به پویاسازی جوامع محلی و اشتغالآفرینی (توسعه مشاغل خرد و کلان) و ارزآوری کشور دامن میزند.
از آنجایی که استان بوشهر دارای بیشترین مرز با خلیج فارس است و در گستره خود سواحل ماسهای کمنظیر و چشماندازهای بیمانند دریایی را جای داده است، در چند دهه اخیر به یکی از مقاصد مهم و اصلی گردشگری دریایی تبدیل شده که البته با توسعه زیرساختهای گردشگری هنوز میتواند موثرتر از پیش در افقی که برای گردشگری کشور تعریف شده، به کنشگری و نقشآفرینی بپردازد.
این استان تا پیش از شیوع کرونا، در گردشگری دریایی و برخی از دیگر گونههای گردشگری مانند اکوتوریسم یا طبیعتگردی مسیر روبهرشدی را در پیش گرفته بود ولی این ویروس کشنده به یکباره وضعیتی دیگر برای گردشگری این منطقه تعریف کرد تا جایی که در دوران پساکرونا چندان توفیقی برای بازگشت به دوران رونق خود نیافت که در این میان، تورم و گرانیها هم در این افت بیتاثیر نبود. این در حالی است که این استان با تعریف یک نقشهراه جامع و مدون، راهبردسازی برنامهها و اهداف گردشگری، تکمیل ساختار و زنجیره گردشگری استان و ایجاد ارزشافزوده میتواند به قطب گردشگری دریایی ایران تبدیل شود و به اقتصاد گردشگری و توسعه پایدار استان کمک کند.
در این زمینه با نصرالله ابراهیمی، مدیرکل تازهنفس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان بوشهر به گفتوگو نشستیم که در همان ابتدای مدیریتش در این مجموعه بزرگِ سهگانه، شورای گردشگری ساحلی را در استان راهاندازی کرد تا زمینه توسعه گردشگری دریایی را در این منطقه تسهیل کند. ماحصل این گفتوگو در ادامه میآید.
با توجه به پتانسیلهای منحصربهفرد سواحل و جزایر بوشهر مانند جزیره خارگ، نخیلو، امالگرم و… آیا شما مطالعاتی در خصوص ظرفیتسنجی این مناطق برای توسعه گردشگری دریایی انجام دادهاید تا بر مبنای آن نقشهراهی را برای گردشگری استان که خلأ آن بهشدت احساس میشود، تعریف کنید؟
ببینید یکی از برنامههای جدی من در حوزه گردشگری، بحث گردشگری ساحلی و دریایی است. متأسفانه تاکنون با وجود ظرفیتهای استان، بهدلیل نبود مدیریت یکپارچه، مشکلات جدی داشتهایم؛ اما در سال جاری و با توجه به برنامه هفتم توسعه، بند «ج» ماده ۸۳، ظرفیت بسیار خوبی در این حوزه ایجاد شده است.
این بند علاوه بر تسهیلگری و صدور مجوزها و رعایت مقررات، برای استانهای ساحلی ظرفیتسنجی کرده و اختیار را به استاندار بهعنوان رئیس شورای سیاستگذاری گردشگری ساحلی و دریایی داده است. در این شورا، اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دبیر است، سازمان بنادر و دریانوردی، منابع طبیعی، حفاظت محیط زیست دیگر اعضای اصلی این شورا هستند و نجات غریق هم عضو مدعو آن است. البته میتوانیم بسته به پروژهها، اعضای دیگری هم به آن دعوت کنیم.
به هر روی، این شورا، ظرفیت ارزشمندی برای رشد گردشگری دریایی استان است، زیرا قوانین و مقررات دستگاههای مختلف (منابع طبیعی، بنادر، محیط زیست، راه و شهرسازی، وزارت نیرو) که بیشتر پراکنده بودند، مانعی جدی بر سر انجام اقدامات مؤثر بودند. امید است با این شورا بتوانیم پروژههای مهمی را پیش ببریم.
در این میان، یکی از این پروژههایی که در این شورا برای رونقبخشی گردشگری دریایی یا ساحلی مطرح کردیم، مربوط به جزایر است؛ به ویژه جزیره نخلیو که یکی از ظرفیتهای اصلی و طبیعی ما در حوزه گردشگری دریایی است. طرح اولیه نخلیو آماده شده و هماینک به مشاور زیستسلامت نیاز دارد تا مطالعات زیستمحیطی و گردشگری را تکمیل شود و پس از آن در شورا به تصمیمگیری گذاشته شود.
آیا اجرای این طرح در ادامه تهدیدی برای زیستبوم این جزیره و خلیج فارس نخواهد بود؟
اینجا باید اشاره کنم گرچه برخی جزایر بهدلیل رویکرد زیستمحیطی محدودیت دارند، اما میتوان با حفظ محیطزیست و اقلیم، آنها را به جزایر گردشگری زیستمحیطی تبدیل کرد. برای این منظور باید نگرشها را تغییر داد و گفتمانسازی کرد تا تابوها شکسته شود و اقدامات مؤثری انجام گیرد؛ چون این جزیرهها یکی از ظرفیتهای بسیار عالی در حوزه گردشگری بهویژه گردشگری زیستمحیطی هستند که این نیاز به مطالعه بیشتری دارد.
بهجز نخیلو، جزیره خارگو دیگر جزیره هدف ماست که میتوان آن را به یک جزیره گردشگری تبدیل کرد، چون به جزیره خارگ نزدیک است، جزیره خارگی که دارای ظرفیتهای بسیار بزرگی در حوزه صنعت نفت و برخورداری از آثار تاریخی و اماکن تاریخی است و میتواند به خوبی معرف فرهنگ و میراث ناملموس این منطقه باشد و برای گردشگران جاذبه ایجاد کند.
بیشک تبدیل خارگو به یک جزیره گردشگری زیستمحیطی بایستی با رویکرد حفظ اقلیم و محیط زیست آنجا محقق شود تا بتوان تورهای زیادی را به آنجا کشاند و بدین شکل به گردشگری دریایی این منطقه جان داد. افزون بر توسعه جزیرههای گردشگری محیطزیستی، ما در گردشگری ساحلی پروژههایی چون مارینا، اسکله، کلوپهای دریایی، سایت موزه گورستان لنجها و طرحهایی در حریم ۶۰ متری دریا هم تعریف کردیم که در دستور کار قرار گرفتهاند.
به اسکلهها و کلوپهای دریایی اشاره کردید، در حال حاضر این زیرساختهای حیاتی (مانند اسکلههای تفریحی، ماریناها، مراکز اقامتی و خدماتی ساحلی) در استان بوشهر چه وضعیتی دارند؟
در زمینه زیرساختهای حیاتی گردشگری ساحلی، از جمله اسکلههای تفریحی، مارینا و مراکز اقامتی و خدماتی در استان بوشهر، باید اشاره کنم که در حال حاضر هیچ اسکله گردشگری فعال در استان وجود ندارد و همچنین مارینای گردشگری نیز احداث نشدهاست!
این موضوع از جمله برنامههایی است که در حوزه وظایف و اختیارات سازمان بنادر و دریانوردی قرار دارد که در آینده باید ایجاد شوند، چراکه مدیریت و توسعه اسکلهها بر عهده این سازمان است. بیشک اگر زیرساختهای اولیه این اسکلهها از سوی دولت ایجاد شود، میتوان آن را در قالب طرحهای پیشنهادی به بخش خصوصی واگذار کرد. در آن صورت، امکان ساماندهی فعالیت کشتیها و قایقهای تفریحی فراهم خواهد شد و گردشگری ساحلی استان رونق بیشتری خواهد گرفت.
الان تنها اسکلهای که دارای کاربری گردشگری در استان است، اسکله جَفره بوشهر است که دارای کاربری دوگانه است؛ هم تفریحی است و هم صیادی! دیگر اسکلههایی که در سطح استان وجود دارد همه کاربری صیادی دارند.
نبود اسکلههای استاندارد گردشگری باعث شده که کشتیهای گرندفری در این استان نتواند در ساختار گردشگری دریایی این منطقه تعریف شود، درست است؟
بله؛ متأسفانه یکی از معضلهای اصلی ما، این است که کشتی «گرند فری» در اسکلههای موجود جایگاهی ندارد بتواند در آن پهلو بگیرد. حتی جانمایی کشتیهایی که در حال ساخت هستند یا لنجهای سنتی هم با سختی و مشقت در این اسکلهها عملی شده است. متأسفانه در حوزه مارینا و گردشگری ساحلی ما ضعفهای بسیار زیادی داریم و تا زمانی که این قوانین احصا نشوند، واقعاً کاری نمیتوانیم انجام بدهیم.
الان همه امید ما به همان شورای سیاستگذاری گردشگری ساحلی است که انشاءالله با تصمیمسازیهای اصولی و کارشناسیشده بتواند به رشد گردشگری دریایی و تکمیل زنجیرههای آن کمک کند.
به موانع قانونی و بوروکراتیک (مانند مجوزها، مقررات زیستمحیطی، قوانین مالکیت اراضی ساحلی) اشاره کردید، آیا مذاکراتی را برای رفع آنها با نهادهای مرتبط انجام دادید؟
همینطور است، همه این قوانین دست و پاگیر هستند؛ مثل قوانینی که در حوزه بنادر وجود دارد، در حوزه منابع طبیعی، در حوزه محیط زیست، در حوزه راه و شهرسازی، در حوزه وزارت نیرو، همه آنها به خودی خود مانعی بودند بر سر راه توسعه گردشگری دریایی!
اینها در واقع قوانین مختلف و متعدد و یکپارچه نیستند؛ هر کدام بندهای قانونی خودشان را دارند؛ اما بحث تصمیمگیریها و تصمیمسازیها اینجا خیلی تاثیرگذار است. در این میان اما خوشبختانه بند «ج» ماده ۸۳ شورای برنامه هفتم توسعه، خوشبختانه یک مسیری را باز کرده که انشاءالله به یک جمعبندی با این دستگاهها برسیم و بتوانیم در حوزه گردشگری ساحلی و دریایی اقدامات موثری انجام بدهیم.
ما باید شرایط و زیرساخت را برای سرمایهگذار آماده بکنیم تا فضا برای سرمایهگذاری پایدار و موثر در حوزه گردشگری دریایی استان شکل بگیرد. اگر شورای گردشگری ساحلی استان در این زمینه حرکت بکند و بستههای سرمایهگذاری را در حوزه گردشگری دریایی با رویکرد زیستمحیطی و مبتنی بر اقلیم منطقه آمادهسازی کند، بدون شک میتوانیم به نتایج و دستاوردهای خوبی در این زمینه دست پیدا کنیم. متاسفانه در سالهای گذشته ما مطالعه جامع و دقیقی در زمینه سهم گردشگری بوشهر در ت رشد اقتصاد گردشگری منطقه انجام ندادیم.
اگر این مطالعه صورت بگیرد، میتوان امیدوار شد که برای رشد صنعت گردشگری در استان. حال بگویید که چگونه میتوان گردشگری دریایی را با دیگر بخشهای اقتصاد دریامحور استان بوشهر (مانند شیلات، صنایع پتروشیمی، حمل و نقل دریایی، صنایع دستی دریایی) همافزا کرد؟ آیا شما پروژههای مشترک یا خوشههای صنعتی بین این بخشها تعریف کردهاید که منجر به توسعه زنجیره ارزش و افزایش بهرهوری شود؟
سوال خوبی است. ما در گردشگری، بخشی داریم به عنوان «گردشگری کشاورزی» که میتوانیم آن را به «کشاورزی آبزی» یا «گردشگری آبزی» تبدیل کنیم؛ یعنی در کنار صنایعی که وجود دارد، بخش گردشگری آن هم فعال شود. برای مثال، افرادی که تمایل دارند بیشتر از پرورش میگو یا کارهای مشابه آن بدانند، میتوانند از طریق همین گردشگری آبزی با حوزه آبزیپروری آشنا شوند. همین آشنایی به تنهایی میتواند به عنوان یک جاذبه گردشگری محسوب شود و در بحث ارزشگذاری و زنجیره ارزش به آن مجموعه کمک کند.
علاوه بر این، ما «گردشگری صنعتی» را هم داریم که به کمک آن میتوان اقدامات خوبی انجام داد. برای مثال، آشنا کردن گردشگران با صنعت، بهویژه صنعت پتروشیمی میتواند ارزشافزوده برای گردشگری استان ایجاد کند یا در حوزه حملونقل دریایی و کشتیسازی هم همینطور. کشتیسازی میتواند برای گردشگران جذاب باشد. به هر روی باید خوشه گردشگری را با خوشههای صنعتی همافزا کرد. البته این همافزایی در گروی مطالعه دقیق و عمیق است تا بتوان روشها و مدلهایی را که برای آن تعریف میشوند بهصورت روشمند بررسی و اجرایی کرد.
آیا در کنار این اقدامات، استراتژی خاصی هم برای برندسازی «بوشهر» به عنوان یک مقصد برجسته گردشگری دریایی در سطح ملی و بینالمللی دارید؟
قطعاً در حوزه گردشگری استان بهویژه گردشگری دریایی توجه ویژهای داریم، چون گردشگران چه داخلی و چه خارجی به دریا و ساحل نگاه خوبی دارند و به آن بسیار علاقهمند هستند. بنابراین اگر بتوانیم زیرساختها را در این حوزه آماده کنیم و توسعه بدهیم، سرمایهگذاران و شرکتهای مهم گردشگری را به سرمایهگذاری در این استان ترغیب و حمایت کنیم، کلوپهای گردشگری ساحلی را راهاندازی کنیم، کشتیهای تفریحی را میان جزایر و بنادر فعال کنیم، تور گردشگری دریایی را در بندرهای استان ساماندهی و شبکهسازی کنیم، میتوانیم گام بسیار بزرگ و سترگی را در حوزه گردشگری ساحلی و دریایی استان برداریم و با استفاده از ظرفیت خلیج فارس به توسعه پایدار گردشگری جنوب و توسعه اقتصادی استان کمک شایانی کنیم و بدینشک بوشهر را به برندی خوشنام در گردشگری دریایی ایران و منطقه خلیج فارس تبدیل کنیم.
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.