رویداد 7 بازدید
دیدگاه کارشناسان درباره آینده روابط ایران و آژانس؛

توپ کاملاً در زمین آژانس انرژی اتمی است

بامداد جنوب – مریم خوئینی

روابط ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با توجه به اتفاقات اخیر با نوسان‌هایی روبه‌رو شده است. در گفت‌وگو با کارشناسان حوزه بین‌‎الملل تلاش کرده‌ایم به بررسی آخرین تحولات این روابط، نقاط عطف مهم آن و چشم‌انداز آینده بپردازیم.

حنیف غفاری، کارشناس امور بین‌الملل، در گفت‌وگو با بامداد جنوب با بیان اینکه نمی‌توان مناسبات ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تنها در بازه‌های زمانی سالیانه یا فصلی بررسی کرد، گفت: در روابط ایران با آژانس، یک «فرامتن» وجود دارد که به مناسبات پادمانی مربوط می‌شود و فرامتن دیگری نیز مربوط به مناسبات فراپادمانی است. این مناسبات فراپادمانی، به ویژه پس از انعقاد توافق هسته‌ای برجام و تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، شکل گرفت. در چنین شرایطی، پس از خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، روابط ایران و آژانس تا حد زیادی تحت تأثیر قرار گرفت. به‌طور مشخص، مناسبات فراپادمانی با مشکلاتی روبه‌رو شد و در مقطعی خللی در آن ایجاد شد، اما مناسبات پادمانی همچنان پابرجا ماند و ایران همچنان یکی از اعضای آژانس و عضو NPT است.

او ادامه داد: این مساله باعث شد که ایران به برخی تعهدات و مناسبات در قبال آژانس پایبند بماند. اما در سال ۲۰۲۵، تحول مهمی رخ داد. در این سال، قطعنامه‌هایی در شورای حکام تصویب شد که به‌ویژه یک قطعنامه خاص در خصوص محکومیت فعالیت‌های هسته‌ای ایران بود. این قطعنامه‌ها نهایتاً بحران جدیدی در روابط ایران و آژانس ایجاد کردند.

این کارشناس حوزه بین‌الملل با اشاره به سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران گفت: از یک سو، رافائل گروسی، در این سفر تاکید کرد آژانس، بر اساس مدالیته‌ای که در مارس ۲۰۲۳ با ایران به اصطلاح توافق کرده بود، آماده است تا اقدامات متقابل در زمینه مختومه‌سازی پرونده‌های ادعایی علیه ایران را انجام دهد. متاسفانه، این بار هم این موضوع عملی نشد.

آژانس عامل بازدارنده نه تسهیلگر

غفاری ادامه داد: همین مساله در نهایت باعث شد که مناسبات ایران و آژانس به وضعیت لرزان و متزلزلی تبدیل شود. نقطه آشکارساز این وضعیت نیز همان حمله ۱۲ روزه به ایران بود که منجر به توقف بازرسی‌های آژانس از تاسیسات هسته‌ای ایران شد.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا همکاری‌های پادمانی و فراپادمانی که میان ایران و آژانس انجام شده، مانع از حمله آمریکا به ایران شده است یا خیر؟ بیان کرد: وقتی این سؤال به این شکل مطرح شود، عملاً پاسخ آن نیز در خود نهفته است. ایران انتظار داشت با توجه به همکاری‌هایی که با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام داده و همچنین تن دادن به برخی از اقدامات نظارتی داوطلبانه در قبال آژانس، پس از خروج آمریکا از برجام، مابه‌ازاهایی دریافت کند. به عنوان مثال، یکی از این مابه‌ازاها، مختومه‌سازی پرونده‌های ادعایی علیه ایران بود. اما شاهد بودیم که آقای گروسی عملاً این پرونده‌ها را مفتوح نگه داشت.

این کارشناس امور بین‌الملل عنوان کرد: چه در جریان مذاکرات هسته‌ای ایران با دولت دموکرات جو بایدن، که در قالب مذاکرات ایران و اعضای ۴+۱ و با مشارکت غیرمستقیم آمریکا انجام می‌شد، و چه در جریان مذاکراتی که در مسقط شاهد بودیم، دیدیم که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هیچ‌گاه نقش کاتالیزور برای تسهیل رسیدن به توافق نداشته و ندارد. بلکه بیشتر در نقش یک عامل بازدارنده عمل کرده است.

گروسی ابایی ندارد که مهره سیاسی باشد

غفاری ادامه داد: این مسائل در نهایت باعث شد ایران به این نتیجه برسد که همکاری‌هایش با آژانس نتوانسته بخش قابل توجهی از مخاطرات و موانع حقوقی علیه برنامه‌های هسته‌ای کشورش را دفع کند و در نهایت، شاهد حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران بودیم. نوع رفتار رافائل گروسی نیز به گونه‌ای بود که حتی از محکوم کردن این حمله اجتناب کرد.

او با تاکید بر اینکه همه کشورها خواهان همکاری با سازمان‌های بین المللی هستند، افزود: بدون شک مناسبات بین‌الملل اقتضائاتی دارد، اما در مورد حدود و ثغور این مناسبات و ابعاد این همکاری، به واسطه نوع رفتار آقای گروسی و همکاران‌شان، ملاحظاتی به وجود آمده که قابل تامل است.

وی درباره عملکرد شخصی گروسی هم گفت: در دوران آقای آمانو مدیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شاهد بودیم وقتی گره‌هایی در روند انعقاد برجام به وجود آمد، مسئولان آژانس با ابتکار عمل وارد شدند و حسن نیت‌شان در مذاکرات مشخص بود. کسانی که در جریان مذاکرات برجام هستند، به خوبی می‌دانند که آمانو چگونه نقش یک بازیگر پیش‌برنده را داشت و روند مذاکرات را تسریع می‌کرد. اما این قاعده در مورد آقای گروسی نه‌تنها صدق نمی‌کند بلکه برعکس است؛ او ابایی ندارد که خود را به عنوان یک مهره سیاسی نشان دهد تا یک مهره حقوقی و مدیرکل یک سازمان بین‌المللی. همین مساله حالا باعث ایجاد گره‌هایی در مناسبات شده. سوابق گروسی هم نشان می‌دهد زمانی که دیپلمات بود موافق «غنی‌سازی صفر درصد» در ایران بوده و قابل پیش‌بینی بود که در دوران حضورش در آژانس با چالش‌هایی از سمت او روبه‌رو شویم. حتی می‌توان گفت سطح چالش‌ها از چیزی که پیش‌بینی می‌شد، بیشتر است.

امنیت برای همه یا ناامنی برای همه

این کارشناس بین‌الملل در مورد تاثیر این تحولات بر امنیت خاورمیانه و حتی در سطح جهانی، گفت: امروز پدیده‌های بین‌المللی و منطقه‌ای از همان ابتدا در ارتباط با هم شکل می‌گیرند. این وضعیت تبدیل به یک دکترین و قاعده کلان شده: «امنیت برای همه یا ناامنی برای همه». ماجرای حمله به ایران نشان داد که جمهوری اسلامی این پیام را به تمام بازیگران منطقه منتقل کرد که اگر قرار به شکل‌گیری امنیت باشد، باید برای همه باشد، و اگر جنگ و ناامنی در منطقه آغاز شود، محدود به یک کشور خاص نخواهد بود. همه بازیگران، چه حامی و چه منفعل، در عواقب و تبعات آن شریک‌اند.

غفاری در مورد سناریوی آینده روابط ایران و آژانس نیز تاکید کرد: توپ کاملاً در زمین آژانس است. مناسبات ما با آژانس دو بخش دارد: بخشی مرتبط با آثار و تبعات مذاکرات هسته‌ای ایران با اعضای برجام (آمریکا، تروئیکای اروپایی، چین و روسیه) که اگر در آینده این مذاکرات به توافقی برسد، آژانس به ناچار باید به آن پایبند باشد. بخش دیگر مربوط به مناسبات دوجانبه پادمانی و فراپادمانی است که موضوعیت مستقل دارد. با توجه به حمله اخیر به تأسیسات هسته‌ای ایران، انفعال آژانس و مستندات مربوط به همکاری احتمالی آژانس و آمریکا در این حمله، فعلاً جایی برای مانور آژانس در تقابل با ایران باقی نمانده. در چنین وضعی، هرگونه اصلاح ساختار یا مناسبات  چه در سطح پادمانی و چه در صورت توافق جدید، در سطح فراپادمانی وابسته به این است که آژانس به کارکرد واقعی خود بازگردد.

آژانس، تحت تاثیر فعالیت‌های سیاسی آقای مدیرکل

عباس اصلانی، کارشناس روابط بین‌الملل نیز در گفت‌وگو با بامداد جنوب گفت: روابط و همکاری‌های ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همواره برقرار بوده و حتی پیش از برجام نیز وجود داشت. زمانی که برجام به امضاء رسید، این همکاری‌ها گسترش یافت. پس از خروج آمریکا از برجام، ایران تقریباً به مدت یک سال تحت عنوان «صبر راهبردی» به تعهدات برجامی خود ادامه داد. در این مدت، بیشترین میزان بازرسی‌ها از فعالیت‌های تأسیسات هسته‌ای ایران از سوی آژانس انجام شد و حتی در سال‌های اخیر نیز بیشترین منابع، بودجه، و فعالیت‌های نظارتی آژانس به ایران مربوط می‌شد. این روند همچنان ادامه داشت؛ حتی پس از تحولات جدیدی که در خصوص برجام به وقوع پیوست.

وی ادامه داد: آنچه که روابط ایران و آژانس را تحت‌الشعاع قرار داد و به تبع آن بر مذاکرات تاثیر گذاشت، نوع رویکرد سیاسی بود که آمریکایی‌ها دنبال کردند و به تبعیت از آن، اروپایی‌ها نیز تقریباً پیرو سیاست‌های واشنگتن شدند. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در سال جاری، حملات اسرائیل و آمریکا علیه ایران و تاسیسات هسته‌ای کشور، بیشترین تاثیر را بر این فرایند گذاشت.

این کارشناس بین‌الملل تاکید کرد: اگر ایران در حوزه بازنگری یا کاهش فعالیت‌های آژانس تصمیماتی می‌گیرد، این واکنشی است به اقداماتی که طرف‌های مقابل انجام داده‌اند. آژانس، به عنوان یک نهاد فنی، گاهی تحت تاثیر فعالیت‌های سیاسی مدیرکل خود قرار گرفته و حتی این حملات را محکوم نکرده است. گاهی نیز اقدامات آژانس خارج از مسیر تخصصی خود بوده است.

چالش‌های جدید در پی تجاوز نظامی اخیر

اصلانی یادآور شد: با توجه به ملاحظات امنیتی ایران از جمله درز اطلاعات هسته‌ای و حساس به طرف‌های غربی این نگرانی‌ها باعث شده که ایران در روند همکاری‌های خود بازنگری کند. می‌توان گفت این تحولات به تبع سیاست‌ها و اقدامات نادرست طرف‌های مقابل رخ داده است. تجاوز نظامی اخیر نه تنها بر همکاری ایران و آژانس تاثیر گذاشته بلکه روند مذاکرات هسته‌ای را نیز با چالش‌های جدیدی روبه‌رو کرده است. قبلاً بی‌اعتمادی نسبت به طرف‌های مقابل، به‌ویژه آمریکا، زیاد بود، اما حالا این بی‌اعتمادی به‌طور قابل توجهی افزایش یافته و رسیدن به راه‌حل دشوارتر شده است. اروپایی‌ها نیز به‌عنوان مکمل رفتار قبلی آمریکا و اسرائیل عمل کرده‌اند و شروع فرآیند مکانیسم ماشه هم بخشی از همین سیاست است. این روند نه تنها مذاکره را سخت‌تر می‌کند، بلکه وضعیت همکاری با آژانس را نیز پیچیده‌تر می‌سازد.

او بیان کرد: اگر ایران بعد از حمله به تاسیسات هسته‌ای اقداماتی حفاظتی جدیدی انجام داده، این واکنش طبیعی به یک اقدام غیرقانونی و خلاف مقررات بین‌المللی است. طرف مقابل حتی از شرایط عادی نیز انتظارات بالاتری دارد، بدون اینکه حمله به ایران را در نظر بگیرد. به نظر من، دستیابی به اطلاعات درباره وضعیت کنونی تاسیسات هسته‌ای نه تنها به آرامش فضا کمکی نمی‌کند، بلکه ممکن است طرف مقابل را به اقدام نظامی جدید نیز تحریک کند. در این نگاه، خواسته‌های آن‌ها بیشتر به دنبال کسب امتیاز است، بدون اینکه اقدام متقابل خودشان را در نظر بگیرند.

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.