رویداد 21 بازدید
در گفت‌وگو با یاحسینی مطرح شد؛

روایتی از مقاومت و سرکوب بوشهری‌ها در کودتای ۳۲

بامدادجنوب – مریم خوئینی

در تاریخ معاصر ایران، ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و جنجالی‌ترین روزها شناخته می‌شود. در این روز، دولت ملی دکتر محمد مصدق، نخست‌وزیرِ به باور برخی دموکراتیک ایران، که به‌واسطه‌ ملی‌ شدن صنعت نفت ایران و تلاش برای استقلال اقتصادی کشور از سلطه‌ قدرت‌های خارجی شناخته می‌شد، با یک کودتای نظامی و حمایت‌های بین‌المللی از قدرت کنار زده شد. این رویداد نه‌تنها پایان دوران دولت مصدق بود، بلکه مسیر تحولات سیاسی کشور را به شکلی بنیادی تغییر داد و زمینه‌ساز بازگشت محمدرضا پهلوی به قدرت شد.

بسیاری معتقدند کودتای ۲۸ مرداد به‌طور مشترک از سوی سازمان سیا (CIA) آمریکا و ام آی ۶(MI6) بریتانیا طراحی و پشتیبانی شد، و تاثیرات عمیق و درازمدتی بر ساختار سیاسی ایران گذاشت، به طوری که موجب شد تا ایران به مدت بیش از دو دهه دوباره تحت حکومت سلطنتی قرار گیرد. این رویداد همچنین نقطه‌ عطفی در روابط ایران با کشورهای غربی و شکل‌گیری تنش‌های جدید در عرصه‌ بین‌المللی بود.

در این میان بوشهر به دلیل موقعیت استراتژیک خود در جنوب کشور، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. زیرا  در آن دوران، مردم بوشهر با موضوعات نفت، استعمارگران خارجی و جنبش ملی شدن صنعت نفت به طور ویژه درگیر بودند. می‌توان گفت مصدق و مبارزات ملی‌گرایانه‌اش هواداران زیادی در بوشهر داشت و کودتا بر اوضاع سیاسی در این منطقه نیز تاثیر گذاشت. برای بررسی دقیق رویدادهایی که هم‌زمان با وقوع کودتای ۲۸ مرداد و پس از آن در بوشهر رخ داد، با سید قاسم یاحسینی مورخ و نویسنده هم استانی به گفت‌وگو نشستیم.

یاحسینی با یادآوری آنچه در ۲۵ مرداد سال ۱۳۳۲ رخ داد، می‌گوید: قبل از کودتای ۲۸ مرداد چند حزب و گروه سیاسی در بوشهر فعال بودند، مهم‌ترین آنها در مرحله اول حزب توده بود، بعد جبهه ملی، سپس نیروهای سوم وابسته به خلیل ملکی حزب پان‌ایرانیست و تنها گروه مذهبی با گرایش‌های رادیکال نیز که پیروان اندکی در بوشهر داشت، فداییان اسلام بود. این‌ها جلسه برگزار می‌کردند، سخنرانی داشتند و در مواقع مختلف اعلام موضع می‌کردند. در این میان حزب توده نشریه‌ای داشت به نام«عرشه» که هر هفته منتشر می‌شد و در آن مواضع حزب توده را با تکیه بر نگاه‌های محلی و بومی منتشر می‌کردند. درکتابی که درباره تاریخ حزب توده نوشته‌ام و ان‌شاءالله به زودی منتشر می‌شود، تمام جزئیات را آورده‌ام.

وقتی زندانی یهودی اشهد می‌خواند

این نویسنده بوشهری ادامه می‌دهد: در آن زمان بوشهری‌ها و نیروهای سیاسی سرمست بودند از پیروزی به اصطلاح مردم و فرار شاه در ۲۵ مرداد، که ناگهان روز ۲۸ مرداد رادیو اعلام کرد کودتا پیروز شده و دولت دکتر مصدق سرنگون شده است. تمام نیروهای سیاسی در بوشهر دچار شوک شدند؛ هم حزب توده، هم جبهه ملی و دیگر احزاب و گروه‌ها انتظار چنین شکستی سه روز بعد از پیروزی را نداشتند. من در کتاب «آتشی در مسیر زندگی» خاطرات روز ۲۸ مرداد آقای آتشی و فضای بوشهر را در روز کودتا و آن شوکی که نیروهای فعال سیاسی ضد استبداد دچار شدند، شرح دادم.

یاحسینی می‌‎گوید: قبل از ۲۸ مرداد منوچهر آتشی در کارخانه اعتمادیه سخنرانی خیلی انقلابی می‌کند. بعد از آن حمله می‌کنند و او ناچار می‌شود در یک خمره بزرگ یا به قول محلی تاپو پنهان شود تا نیروهای مذهبی سراغش نروند. شب بسیار بدی را می‌گذراند احوال آن شب و توضیحاتش را در همان کتاب آتشی در مسیر زندگی آورده‌ام.

وی با اشاره به ‌بازداشتی های آن روزگار بیان می‌کند: از روز ۲۹ مرداد دستگیری‌ها به شکل محدود شروع می‌شود و در مرحله اول نیروهای چپ را می‌گیرند که شاید معروف‌ترین نیروها همین منوچهر آتشی باشد. می‌گویند آقایی یهودی به نام پاتان را هم به زندان چند طبقه بوشهر که آن موقع در حوالی میدان انقلاب یا ششم بهمن سابق بوده، می‌برند و آن‌قدر او را شکنجه می‌کنند به طوری که با اینکه یهودی بوده شروع می‌کند به خواندن اشهد خودش و اشهد ان لا اله الا الله گفتن. در این میان، یک نیروی ملی هم که وابسته به پان‌ایرانیست‌ها بوده به نام محمدرضا نعمتی‌زاده که بعدها به عنوان یکی از شاعران درجه ‌اول بوشهر مطرح می‌شود و کتاب «پس از سکوت» را در سال ۱۳۳۴ یا ۱۳۳۵ منتشر می‌کند، بازداشت می‌شود و شکنجه زیادی می‌بیند. زیرا شعار می‌داده«زندان جای مردان است» و همین مساله نیروهای پلیس را تحریک می‌کرده و پلیس به شدت وی را مورد ضرب و شتم قرار می‌داده است.

اعتصاب خشک زندانیان بوشهر

این تاریخ پژوه بوشهری با بیان اینکه علاوه بر بوشهر، دیگر شهرهای استان هم دچار سرکوب می‌شوند می‌گوید: در مورد برازجان نیز در کتاب خاطرات زنده‌یاد حاج ماشاءالله کازرونی روایت او را از وقایع کودتا و پس از آن، نوشته‌ام. نیروهای شهربانی وی را بازداشت می‌کنند و ناچار می‌شود مدتی مخفی بشود. مخفیگاه را کشف می‌کنند و او را به بوشهر می‌آورند و شکنجه‌های زیادی می‌دهند که در آن کتاب هست.

یاحسینی با اشاره به نقش زنان در احزاب بیان می‌کند: زنانِ وابسته به حزب توده و جبهه ملی وضعیت خیلی بغرنجی داشتند. نمی‌گذاشتند به دیدار خانواده‌ها، همسران، یا برادرانشان بروند، این‌ها مورد بی‌مهری قرار می‌گرفتند و مورد توهین قرار می‌گرفتند و متاسفانه خاطرات عجیبی در این باره وجود دارد.

این نویسنده تاکید می‌کند: تنها گروهی که شاخه زنان در بوشهر داشته، حزب توده بوده و این شاخه بعد از کودتای ۲۸ مرداد اندکی فعال می‌شود و تلاش می‌کند به وضعیت زندانیان، هم حزب توده هم غیر حزب توده در زندان رسیدگی کند. مشهورترین اتفاقی که در زندان پس از کودتای ۲۸ مرداد افتاد، اعتصاب خشک بوده است؛ اعتصاب خشک معمولاً در دنیا کم‌نظیر است، زندانیان یک مدت در اعتراض به آلودگی آب زندان، اعتصاب خشک دو تا سه روزه می‌کنند که خبرش در روزنامه‌های چپی که در تهران مخفیانه منتشر می‌شده چاپ می‌شود.

اظهار توبه اعضای حزب توده

یاحسینی با بیان اینکه یک ماه بعد از آن ماجرا، فرمانداری نظامی در بوشهر تشکیل می‌شود و نیروهای ملی و جبهه ملی هم تحت فشار قرار می‌گیرند، می‌گوید: تعدادی از اعضای جبهه ملی نیز دستگیر و بازداشت می‌شوند و تقریباً زندان بوشهر دیگر جایی برای زندانیان عادی نداشته و پر از زندانیان سیاسی شده بود. در این میان، کار خیلی زشتی که فرمانداری نظامی انجام داد که کمتر در منابع مکتوب آمده، این است که عده‌ای را از اعضای حزب توده وادار کردند که در یکی از مکان‌های بوشهر علناً اظهار توبه کنند آن هم تحت فشار و شکنجه. آنها در حضور مقامات رسمی شهر، تجار، روزنامه‌نگاران و فرماندار نظامی اظهار توبه می‌کنند و شروع می‌کنند فحش دادن به رهبران خودشان و یک کارناوال راه می‌اندازند که به لحاظ مدنی یکی از شرم‌آورترین اقدامات پس از کودتای ۲۸ مرداد است.

وی به آنچه در زندان ها رخ می داده اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: در زمستان ۱۳۳۲ زندانی‌ها را به دادگاه نظامی در کازرون می‌برند چون دادگاه نظامی در بوشهر نبوده و برخی به اعدام و بعضی‌ به حبس محکوم می‌شوند. احکام خیلی سنگینی برای این‌ها در دادگاه اولیه نوشته می‌شود اما با نفوذی که همان موقع حزب توده در قوه قضائیه داشت(حزب توده تا سال ۱۳۳۴ به مدت دو سه سال آزاد بود)، میزان حبس زندانیان به شش تا هشت ماه و حداکثر یک سال رسید.

تشکیل دو کانون مخوف زندان در بوشهر

این نویسنده بوشهری با اشاره به زندان برازجان و تبعیدگاه خارک می‌گوید: پس از کودتای ۲۸ مرداد دو کانون مخوف زندان در استان بوشهر تشکیل می‌شود(حدود ۱۰ کتاب در این زمینه با جزئیات نوشته شده است)؛ یکی دژ برازجان که کاروانسرای مربوط به دوران قاجار بوده و متاسفانه به زندان تبدیل می‌شود و یکی از مخوف‌ترین زندان‌های ایران در دوره پهلوی دوم به شمار می‌رود. وقتی زندانی را می‌خواستند تهدید کنند می‌گفتند می‌فرستیم به زندان دژ برازجان، یکی از اولین گروه‌هایی که به این زندان می‌فرستند وابستگان به حزب توده بوده است. بعدها در اوایل دهه ۴۰ مهندس بازرگان و یدالله سحابی و این‌ها هم برای چند ماه به دژ برازجان می‌فرستند. هم محمدمهدی جعفری در کتاب «همگام با آزادی» این زندان را توصیف کرده و هم محمدعلی عمویی در کتاب «درد زمانه» این زندان را توصیف کرده است. دیگران هم جسته و گریخته در کتاب‌شان این زندان را توصیف کرده‌اند. کانون دوم زندانی که تشکیل می‌شود در جزیره خارک بوده که نیروهای چپ را از سراسر ایران و یا حتی چند نفر مذهبی، مثل آقای رهنما را به تبعیدگاه خارک می‌فرستند و آنجا به یک زندگی ابتدایی اسفباری محکوم می شوند. گاه حتی به این‌ها گرسنگی می‌دادند. یعنی اگر مثلاً چند روز کشتی آذوقه نمی‌رسیده، دچار گرسنگی می‌شدند که در این باره چندین کتاب نوشته شده است. کریم کشاورز «۱۴ ماه در خارک» را نوشته، آقای رهنما و پروفسور شقاقی هم خاطراتشان را نوشته‌اند. خوشبختانه ما هم درباره خارک و هم درباره دژ خاطرات زیادی داریم و بر اساس این‌ها می‌شود رساله‌ای درباره کودتای ۲۸ مرداد نوشت. این را هم اضافه کنم آقای علامی هم اوایل انقلاب در نشریه «صدای بوشهر» که برادران ایرانی منتشر می‌کردند در سال ۱۳۵۸ خاطرات خودش را از کودتای ۲۸ مرداد روایت کرده است.

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.

یک نظر

  1. محمدرضا

    درود. اطلاعات جناب یاحسینی درمورد کودتای ۲۸مرداد واین جریان دربوشهر
    کامل نیست و تنها با ذکر نام مرحوم آتشی و دشتستان هم مرحوم حاج ماشاالله کازرونی بسنده کرده. در حالی که کانون این جریان سعدآباد بوده و مرحوم فتح الله سعدابادی به اتفاق ۱۲نفر دستگیر می شوند و به طبع این دستگیر حکم اعدام توسط دادگاه نظامی و جریانات پس از آن. …