راضیه علی زاده
راضیه علی زاده

«بلوغ» پلی پرتنش میان والدین و نوجوانان

3 بازدید

دوران بلوغ یکی از حساس‌ترین و در عین حال پیچیده‌ترین مراحل رشد انسان است؛ مرحله‌ای که نه‌تنها نوجوان، بلکه خانواده را نیز وارد دوره‌ای تازه از چالش و بازتعریف روابط می‌کند. بسیاری از والدین، تغییرات رفتاری فرزندشان را ناگهانی، غیرقابل‌پیش‌بینی و گاه نگران‌کننده می‌دانند؛ در حالی که برای خود نوجوان، این تغییرات بخشی طبیعی از مسیر شکل‌گیری هویت فردی است. همین تفاوت در نگاه، اغلب به فاصله عاطفی و ارتباطی میان دو نسل منجر می‌شود.

نوجوان در دوران بلوغ با طوفانی از تغییرات جسمی، روانی و اجتماعی روبه‌روست. تغییرات هورمونی، حساسیت عاطفی، نیاز به استقلال، و تلاش برای دیده‌شدن، همگی باعث می‌شوند واکنش‌های او تندتر، احساسی‌تر و گاه متناقض به نظر برسد. از سوی دیگر، والدینی که با الگوهای تربیتی نسل‌های گذشته بزرگ شده‌اند، ممکن است این رفتارها را نشانه بی‌احترامی، لجبازی یا «از مسیر خارج شدن» تلقی کنند. همین سوءبرداشت‌ها، نخستین ترک‌ها را در پل ارتباطی والد–نوجوان ایجاد می‌کند.

یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در این دوران، ضعف گفت‌وگوی مؤثر است. بسیاری از خانواده‌ها هنوز گفت‌وگو را با نصیحت، بازخواست یا مقایسه اشتباه می‌گیرند. نوجوانی که احساس می‌کند شنیده نمی‌شود، به‌تدریج سکوت را ترجیح می‌دهد یا برای درک‌شدن، به همسالان یا فضای مجازی پناه می‌برد. اینجاست که فاصله عاطفی عمیق‌تر می‌شود و والدین با حس «غریبه شدن فرزند» مواجه می‌شوند.

چالش دیگر، کنترل بیش از حد یا رهاسازی افراطی است. برخی والدین از ترس آسیب‌های اجتماعی، حلقه نظارت را آن‌قدر تنگ می‌کنند که نوجوان احساس خفگی و بی‌اعتمادی می‌کند. در مقابل، برخی دیگر به‌نام احترام به استقلال، کاملاً کنار می‌کشند و نوجوان را بدون راهنما رها می‌کنند. هر دو رویکرد، می‌تواند زمینه‌ساز بحران‌های عاطفی و رفتاری شود.

اما در کنار این چالش‌ها، راهکارهایی ساده و کم‌هزینه وجود دارد که می‌تواند فاصله ایجادشده را کاهش دهد. نخستین و شاید مهم‌ترین راهکار، شنیدن فعال است؛ شنیدنی بدون قضاوت، بدون قطع‌کردن و بدون عجله برای ارائه راه‌حل. گاهی نوجوان فقط می‌خواهد احساساتش دیده و پذیرفته شود، نه اینکه فوراً اصلاح شود.

راهکار دوم، به‌رسمیت شناختن استقلال تدریجی نوجوان است. استقلال به‌معنای رهاشدگی نیست، بلکه فرصتی کنترل‌شده برای تصمیم‌گیری، تجربه‌کردن و حتی اشتباه‌کردن است. والدینی که به فرزندشان حق انتخاب می‌دهند، در واقع اعتماد می‌سازند؛ و اعتماد، پایه اصلی ارتباط سالم است.

سومین نکته، به‌روز بودن والدین است. آشنایی با دنیای ذهنی نوجوانان، فضای مجازی، دغدغه‌های نسل جدید و زبان ارتباطی آنان، می‌تواند شکاف نسلی را تا حد زیادی کاهش دهد. نوجوان زمانی گفت‌وگو را می‌پذیرد که احساس کند طرف مقابلش او را «می‌فهمد»، نه اینکه صرفاً می‌خواهد او را تغییر دهد.

در نهایت باید پذیرفت که بلوغ، میدان نبرد نیست؛ مسیری است پرچالش که اگر با صبر، آگاهی و همدلی همراه شود، می‌تواند به فرصتی برای عمیق‌تر شدن رابطه والد و فرزند تبدیل شود. فاصله میان والدین و نوجوانان، بیش از آنکه حاصل تفاوت نسل‌ها باشد، نتیجه نشنیدن و نفهمیدن متقابل است؛ فاصله‌ای که با چند قدم ساده، اما آگاهانه، می‌توان آن را کوتاه‌تر کرد.

اشتراک‌گذاری: