کارتپستال؛ پدیده وارداتی غربی در بوشهر
بامداد جنوب – فاطمه یاحسینی
کارتپستالهای کاغذی در روزگاری که گوشیهای هوشمند هنوز پا به هستی نگذاشته بودند، مهمترین ابزار برای مراودات انسانی و تبریک مناسبتهای مهم به شمار میرفت اما با مدرنیته شدن و هوشمندسازی جهان بشری، کمکم رد پای آنها در زیست آدمیان کمرنگ و کمرنگتر شد تا جایی که جای خود را به پیامنوشتهها و کارتپستالهای دیجیتالی دادند.
سیدقاسم یاحسینی برای جلوگیری از فراموشی این نمایههای فرهنگی رو به مستندنگاری تاریخ تصویری با محوریت بوشهر آورده است. او در گشتوگذار تاریخنگارانهاش به منابع و آثار قابل تاملی دستیافته که بخشی از یافتههای وی به تازگی در روزنامه بامداد جنوب در قالب گفتوگوهای بهم پیوسته منتشر شده است. در این شماره نیز بخش دیگری از گفتوگوی وی در باب جهان کارتپستالها منتشر خواهد شد که به کارتپستالهای عهد قاجار بوشهر اختصاص دارد.
نخست در خصوص تاریخ کارت پستال در بوشهر بگویید؛ اینکه دقیقا از چه دورهای کارتپستالها در بوشهر رخ عیان کردند؟
تاریخ کارت پستال در ایران، چنانکه گفتم، هنوز مورد تحقیق همه جانبه قرار نگرفته و بدیهی است که تاریخ کارت پستال در شهرهای مهم ایران در عصر قاجار نیز چنین است، اما براساس برخی قراین و شواهد میتوان مدعی شد که بندر بوشهر، بهدلیل وجود چندین کنسولگری، وجود چندین بانک خارجی، فعالیت دفاتر تجاری (به قول ما بوشهریها هَفیز که شکل بوشهری شده کلمه «آفیس» انگلیسی است) و حضور یک اقلیت اروپایی، در شمار نخستین شهرهای ایرانی بوده که پدیدۀ کارت پستال در آن مشاهده شده است.
آیا تاریخ دقیقی هم از رویت نخستین کارتپستال در بوشهر در دست دارید؟
خیر؛ مثل این است که بپرسید اولین روزنامه توسط چه فردی و در چه تاریخی وارد بوشهر شد؟! اما با توجه به حضور جمعیت قابلتوجه اروپایی در بندر بوشهر، نباید زیاد طول کشیده باشد که پس از رواج رد و بدل شدن کارت پستال در فرهنگ مراوداتی اروپاییان، این پدیده دستکم در میان اروپاییان مقیم بوشهر نیز رواج پیدا کرده باشد. حدس من این است که از اواخر قرن نوزدهم، سر و کله کارت پستال احتمالاً در بوشهر پیدا شد. نخست میان اروپاییان مقیم بوشهر، مثلاً به مناسبت کریسمس و عید پاک و …، و از آنجا نیز میان تجار و بازرگانان بوشهری یا مقیم بوشهر که با اروپا و هندوستان در ارتباط بودند، رایج شد.
پس ارسال کارت پستال در بوشهر، یک پدیده وارداتی و مدرن غربی بوده است؟
بله همین طور است. یک واردات فرهنگی غربی است.
اطلاعاتی در باب چگونگی ورود آن دارید؟
نه ندارم. کارت پستال، معمولاً نوعی نامهنگاری بوده است؛ یعنی اروپاییان مقیم بوشهر یا اروپاییانی که برای بوشهر کارت ارسال میکردند، کارت پستالی را انتخاب کرده و رو و بیشتر پشت آن مطلبی مینوشتند و ارسال میکردند. هنوز هیچ تحقیق اولیه درباب نامهنگاری اروپاییان مقیم بوشهر انجام نشده و به دلیل گذشت زمان، احتمال داده میشود که اغلب آن نامهها و کارت پستالهای همراه آن، از بین رفته باشد، اما من امیدوارم برخی از آن کارت پستالها، هنوز در آرشیوهای خصوصی و خانوادگی در انگلیس، فرانسه، آلمان، بلژیک و حتی آمریکا وجود داشته باشد و روزی از سوی فردی علاقهمند یا محققی کشف و معرفی بشوند.
من در آرشیو لبتاب شما دیدم که چندین کارتپستال با عکس مناظری از بوشهر وجود دارد؛ درست است؟
بله همین طور است.
پس میتوانید طبق این داشتهها و یافتهها، گمانهزنی کنید و بگویید که تاریخ نخستین کارتپستال با عکس بوشهر، کی بوده است؟!
واقعیت این است که تا الان هم که دارم با شما صحبت میکنم، احدی از مورخان و محققان بومی و محلی در بوشهر، به تاریخ کارتپستال در بوشهر و ارزش تاریخی و تصویری آن یا اشراف ندارند یا عملاً کاری انجام ندادهاند. از این روی، هر حرفی که در این باره گفته شود، راه رفتن در تاریکی مطلق است و البته به قول کارل پوپر، بسیار ابطالپذیر! هر آن ممکن است یک کارت تبریک جدید در جایی و آرشیوی کشف شده و کل دادههای من را هوا بُرده و باطل کند؛ اما ماهیت تحقیقات تاریخی و علمی همین است و راه دیگری هم نیست. باید در تاریکی رفت، شاید به نوری رسید یا نرسید.
یا به قول هانا آرنت از تاریکی نوری ساخت!؟
بله!
بالاخره از جایی باید شروع کرد!
همین طور است. حدس من این است که احتمالاً از حوالی سالهای۱۸۹۰ میلادی/ ۱۲۶۹ ش. باید ما در بوشهر شاهد ظهور و رواج کارت پستالهایی با عکسهایی از بوشهر بوده باشیم. البته این صرفاٌ گمان من است و البته قابل تردید و نقص و نقص. اینگونه به نظر میرسد که این تصاویر را علاقهمندان اروپایی ساکن بوشهر از جاهای مختلف شهر و حومۀ آن عکس گرفته و آن را تبدیل به کارت پستال کرده و برای دوستان، همکاران و البته اقوام و خویشان خود به اروپا یا آمریکا ارسال میکردند.
آیا عکاس این کارت پستالها فرد یا افراد خاصی بودهاند؟
به نظر من یک عکاس خاص نبوده، بلکه چند عکاس این کار را انجام میدادهاند، حتی بدون هماهنگی با یکدیگر.
عکاسها چطور و با چه انگیزه و موضوعاتی سوژه خود را برای کارت پستال در بوشهر، انتخاب میکردند؟
ببینید چون من هنوز آرشیو چندان پُر و پیمانی از این کارت پستالهای مربوط به بوشهر ندارم، داوری در این باره چندان برایم آسان نیست. به اصطلاح، هنوز در آغاز پژوهش هستم و مصاحبه با شما، در واقع نوعی پرورش موضع است، نه دادن اطلاعاتی کامل. میدانیم که یک خارجی و بیگانه، وقتی وارد بندر بوشهر میشده، با کنجکاوی همه چیز را میدیده است. روی همین کنجاوی بوده که مثلاً از ساحل بوشهر در چهار محله یا ساحل منطقه جبری مثلاً عکس گرفته و آن را تبدیل به کارت پستال میکرده است.
در این میان، برخی از ساختمانهای ایرانی و اروپایی نیز مورد نظر بوده است. از جمله ساختمانهای مورد علاقه انگلیسیها و اروپاییها، محل کنسولگری بریتانیا در محله کوتی بوشهر و همچنین ساختمان محل اقامت کنسولگری بریتانیا در سبزآباد بوده است. من از هر دو محل، کارت پستال دیدهام. زندگی مردمان عادی هم البته مورد توجه و عکاسی بوده است. آقای محمدرضا بلادی، در کانالی مربوط به بوشهر، کارت پستالی را به اشتراک گذاشت که شامل مناطقی از بوشهر و یک نقاشی از سه بوشهری در حال تفریح و کشیدن قلیان بود.
آیا از زنان بوشهری هم کارت پستالی وجود دارد؟
گرفتن عکس زنان بوشهری در عصر قاجار و حتی زمان رضاشاه، کار چندان آسان و بیخطری نبوده است. وجود تعصبات محلی، حضور نداشتن آزاد زنان در بازار و اجتماع، خودداری خود زنان از رفتن جلوی دوربین بیگانه، فرهنگ مردسالادی و … دست به دست هم میداد تا ما از زنان بوشهری، عکسهای بسیار بسیار اندکی مربوط به آن دوره داشته باشیم. بسیار بعید میدانم عکس زنی بوشهری، در کارت پستالی چاپ شده باشد. شاید هم چاپ شده باشد، نمیدانم!
من کارت پستالی دیدم که دارای دو عکس بود. در سمت راست، نمایی از ساختمانهای معروف به هفت بنگله در منطقه بهمن امروز بود و در سمت چپ، تصویر یک زن با لباس کردی! درباره این کارت پستال، با آقای محمدرضا بلادی صحبت کردم. او گفت که چاپ چنین کارت پستالهایی مرسوم بوده است. این زن قطعاً بوشهری نیست، بلکه کرد است و انصافاً هم زن زیبایی است.
آیا در حال حاضر ما عکسی از زن بوشهری روی کارت پستالهای مربوط به عهد قاجار یا پهلوی اول داریم؟
من این پرسش را با آقای بلادی، محقق دقیق بوشهری در میان گذاشتم. او لطف کرد و از آرشیو خودشان عکس یک کارت پستال را برایم فرستاد که ظاهراً چند زن بوشهری، حومه بوشهر، هستند در حال حمل مَشک آب. این کارت پستال از منظر مطالعات تاریخی زنان زنان بوشهر در عهد قاجار، سرشار از گفته و ناگفته است که تجزیه و تحلیل آن را باید به فرصت دیگری وانهاد.
این کارت پستالها چگونه و کجا چاپ شدهاند؟
اطلاع در این مورد خاص نداریم. قطعاً این عکسها به اروپا ارسال شده و در آنجا به کارت پستال تبدیل میشده است؛ اما در کجا و چه سیستمی، درست و با جزئیات نمیدانم. اتفاقاً من این موضوع را با آقای بلادی در میان گذاشتم. او در همین باره برایم نوشت: «من تعدادی کارت پستال دیدهام که به نظر میآید از سوی اروپاییها (فرانسوی، آلمانی یا انگیسیها) عمدتاً تولید شده، ولی نمیدانم که انگیزه یا سبب آن چه بوده؛ آیا کمپانی خاصی اینها را تولید کرده یا شخصی بوده است. به نظر میآید بوشهر هم یکی از محموعه بزرگی از سوژهها بوده است. با این همه، اینها فقط حدسیات است و احتیاج به تحقیق دارد.» بنابراین باید جستوجو کرد و دریافت که کدام اشخاص، مراکز و کمپانیهایی در اروپا یا جاهای دیگر، مثلاً حتی هُنگ کُنگ، این کارت پستالها را چاپ میکردهاند.
فکر میکنید تیراژ هر کدام از این کارت پستالها چه تعداد بوده است؟ قیمت آنها چقدر بوده؟
دقیق نمیدانم، اما نباید انبوه و زیاد بوده باشد.
آیا کارت پستالهای مربوط به بوشهر، در خود این بندر هم به فروش می رفته است؟ اگر بله، کجا به فروش میرسیده؟
قطعاً در بندر بوشهر این کارت پستالها یافت شده و فروش میرفته است، چرا که برخی از آنها از مبداً بوشهر ارسال شده است. اگر محققی زباندان که به منابع اصلی دسترسی دارد، مثل آقای بلادی، با دقت سفرنامههای اروپاییانی را که به بوشهر آمدهاند، جستوجو و تحلیل کند، شاید اطلاعاتی در این باره به دست بیاورد. من در سفرنامههایی که تا امروز به فارسی ترجمه شده، مطلب خاصی ندیدهام.
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.