گیسکان تاول داغ این روزهای دشتستان
۱۴۰۴-۰۵-۱۱
بامداد جنوب: یک دهه اخیر تعطیلیهای ناگهانی و طولانیمدت مدارس در ایران، از آلودگی هوا گرفته تا بحران انرژی و شیوع بیماریها، به مسئلهای جدی و دائمی در نظام آموزشوپرورش تبدیلشده است. در استان بوشهر، این هفته مدارس چندین شهرستان از جمله بوشهر، دشتستان، گناوه و کنگان بهدلیل افزایش موارد ابتلا به آنفلوانزا و سرماخوردگی بهصورت متناوب تعطیل یا غیرحضوری شدند و امروز هم مدارس استان تعطیل اعلام شده است. این تعطیلات صرفاً توقف چندروزه کلاسها نیست، بلکه زنجیره یادگیری را مختل کرده و شکاف میان برخورداران و محرومان را گسترش داده است. دانشآموزان محروم، بهویژه در مناطق کمبرخوردار که دسترسی محدودی به اینترنت یا ابزارهای دیجیتال دارند، بیش از دیگران از آموزش عقب میمانند و عدالت آموزشی در کشور با تهدیدی جدی روبهرو میشود. ضعف زیرساختهای آموزش آنلاین و ناکارآمدی شبکه «شاد» نیز باعث شده تعطیلی مدارس آثار بلندمدتی بر کیفیت آموزش برجای بگذارد.
وزارت آموزشوپرورش بارها با این تعطیلیها مخالفت کرده اما تصمیمگیریهای مربوط به آلودگی هوا و بحران انرژی و بیماریهای فصلی غالباً خارج از اختیار این وزارتخانه بوده است. به تازگی سخنگوی وزارتخانه تأکید کرده کاهش زمان آموزش حضوری کیفیت یادگیری دانشآموزان را کاهش داده است. نتایج مطالعه بینالمللی تیمز در سال ۲۰۲۳ نیز نشان میدهد جایگاه ایران در ریاضیات و علوم نسبت به سالهای گذشته نزول کرده است که یکی از دلایل آن میتواند کاهش زمان مفید آموزش ناشی از تعطیلات مکرر باشد.
خسارت تعطیلی مدارس فقط آموزشی نیست؛ هر روز تعطیلی حدود هزار میلیارد تومان زیان اقتصادی برای کشور بهجا میگذارد که شامل افت بهرهوری والدین، کاهش درآمد معلمان ساعتی و افزایش هزینههای جبرانی آموزشی است. علاوه بر زیانهای مادی، تعطیلی مدارس آسیبهای روانی و آموزشی نیز دارد. بسیاری از والدین شاهد بودهاند که پس از چند روز تعطیلی، میل دانشآموزان به درس و مدرسه کاهش مییابد و احیای انگیزه و نظم آموزشی آنان دشوار میشود. معلمان هم ناچارند بخشی از جلسات بعدی را صرف مرور و بازسازی مطالب تدریس شده کنند تا دانشآموزان به مسیر یادگیری بازگردند.
کارشناسان برای کاهش اثرات این وضعیت دو مسیر اصلی را پیشنهاد کردهاند: تغییر تقویم آموزشی و تقویت آموزش مجازی. در مورد تقویم آموزشی، مطالعات تطبیقی نشان میدهد تعداد روزهای آموزش در ایران تفاوت زیادی با کشورهای دیگر ندارد، اما تعطیلات غیررسمی و اضطراری آن را کمتر از استاندارد جهانی میکند.
در کشورهایی چون آمریکا و ژاپن، تعطیلات سالانه بهصورت منظم و کوتاه در فصلهای مختلف توزیع میشود و بدین ترتیب فشار فصلی آموزش کاهش مییابد. در ایران نیز میتوان تعطیلات تابستانی را کوتاهتر و تعطیلات منظم زمستانی را جایگزین تعطیلات ناگهانی ناشی از آلودگی یا بحران انرژی کرد تا هم برنامهریزی آموزشی حفظ شود هم تعطیلات نظم پیدا کند.
بااینحال، تغییر در تقویم آموزشی چالشهای خاص خود را دارد. برخی معلمان مقطع ابتدایی میگویند تعدد تعطیلات باعث گسست در آموزش و دشواری بازگرداندن دانشآموزان به فضای درس میشود. از سوی دیگر، تنوع اقلیمی کشور تصمیمگیری واحد ملی را دشوار میسازد؛ برای مثال در استانهای جنوبی گرمای شدید سبب کوتاهتر شدن سال تحصیلی است و آغاز زودتر کلاسها ممکن نیست، در حالیکه در مناطق سردسیر میتوان سال تحصیلی را زودتر آغاز یا تعطیلات زمستانی رسمی در نظر گرفت؛ بنابراین تصمیمگیری منطقهای و متناسب با شرایط اقلیم هر استان از دید کارشناسان کارآمدتر از دستورالعمل سراسری است.
راهکار دوم یعنی تقویت آموزش مجازی، نیازمند سرمایهگذاری پایدار در زیرساختهای اینترنت و فناوری آموزشی است. تجربه تعطیلیهای اخیر نشان داده شبکه «شاد» فاقد سرعت، ثبات و امکانات لازم برای برگزاری کلاسهای مؤثر است. بسیاری از معلمان و دانشآموزان از اختلالهای مکرر و نبود تعامل مناسب رنج میبرند و در عمل، آموزش مجازی به حداقل بهرهوری رسیده است. در مقابل، مدارس غیردولتی با برخورداری از تجهیزات بهتر این خلأ را تا حدی جبران کردهاند که همین امر شکاف آموزشی میان طبقات اجتماعی را عمیقتر کرده است. اصلاح و بازطراحی سیستم آموزشی دیجیتال میتواند مکمل تقویم جدید باشد و کاهش اثر تعطیلیهای ناگهانی را ممکن سازد.
کارشناسانی مانند کوثر شیخنجدی بر این باورند که بدون اصلاح ساختار کلی آموزش، تغییر تقویم و توسعه آموزش مجازی به نتیجه مطلوب نمیرسد. به گفته او، نبود مرز مشخص میان دو نیمسال تحصیلی، تعدد کتابها و آزمونها و کمبود زمان آموزش مفید از مشکلات بنیادین نظام کنونی است. اگر تقویم آموزشی بازتعریف شود اما ساختار ارزشیابی، تقسیم زمان تدریس و محتوای برنامهها ثابت بماند، کیفیت آموزش تغییر چشمگیری نخواهد داشت؛ بنابراین بازنگری در تقویم باید همزمان با تحول در نظام ارزشیابی و برنامهریزی درسی صورت گیرد تا زمان آموزش واقعی افزایش یابد.
در نهایت، هیچیک از دو گزینه تغییر تقویم یا گسترش آموزش مجازی بهتنهایی قادر نیست بحران تعطیلیهای بیرویه را مهار کند. راهحل مؤثر، ترکیبی از برنامهریزی کلان، تصمیمگیری منطقهای و سرمایهگذاری فناورانه است. با تداوم چالشهای زیستمحیطی و انرژی در فصلهای سرد سال، پیشبینی میشود تعطیلیها همچنان ادامه یابد. به همین سبب، بازنگری هوشمند در تقویم آموزشی در کنار توسعه آموزش دیجیتال گامی ضروری است تا نظام آموزشی از چرخه تعطیلی و افت کیفیت رهایی یابد.
در سطحی کلانتر، این بحران باید از منظر عدالت آموزشی بررسی شود. هر تعطیلی ناگهانی، شکاف یادگیری بین دانشآموزان برخوردار و محروم را بزرگتر میکند و مأموریت «نهضت توسعه عدالت آموزشی» دولت چهاردهم را با چالشی جدی روبهرو میسازد. دستیابی به آموزش برابر زمانی ممکن است که وابستگی نظام آموزشی به حضور فیزیکی کلاسها کاهشیافته و آموزش مجازی کارآمد و قابلاعتماد بهعنوان بخشی از ساختار اصلی آموزش پذیرفته شود. بازنگری علمی در تقویم آموزشی و سرمایهگذاری واقعی در زیرساختهای فناوری، نخستین گام برای نجات یادگیری و پایان دادن به چرخه تعطیلات بیرویه است.
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.