سهراب با هنرش انسانها را به معنویت دعوت میکند
بامدادجنوب_الهام بهروزی
نقاشان، خالقان آرامش هستند که با رد قلم و حک نقوش مختلف و بازی رنگها، تعادل زیباشناسانهای را در جهان پیرامونی خود ایجاد میکنند. آنها به مانند شاعران و نویسندگان با خلق آثار انتزاعی و رئال، نقش فعالی را در پیامرسانی و انتقال حسهای زیبا و انسانی و … بازی میکنند. البته این هنرمندان نهتنها پیامرسانهایی خلاق و توانمند هستند، بلکه سفیران امید، شور و اشتیاق در جامعه محسوب میشوند.
آنها با آفرینش تابلوها، پرترهها و نقاشیهای چشمنواز و دیدنی، در تلاشاند تا همپای زمان و متناسب با دگرگونیهای سبک زندگی، بیان هنری خود را به زبان امروزین ترجمه کنند؛ زبانی که بتواند میان سنت و مدرنیته، میان خاطرات جمعی و دغدغههای معاصر نقب بزند و با مخاطبانش به زبان بیزبان به گفتوگو بنشیند.
از همین رو، آثار نقاشان و تصویرگران نهتنها بازتابی از زیبایی بصری، بلکه آیینهای از تحولات فکری و فرهنگی جامعه است؛ از رنگهایی که حال و هوای محلی را تداعی میکنند تا فرمهایی که در گفتوگو با جهان جدید شکل میگیرند. در این مسیر، این هنرمندان کوشیدهاند هویت بومی را با نگاهی جهانی تلفیق کنند تا هنرشان هم در حافظه شهر ماندگار شود و هم در ذهن مخاطب امروز معنا پیدا کند.
فاطمه ایرانزاد، یکی از این نقاشان مولف و خلاق است که متولد سال ۱۳۶۲ و کارشناس ارشد تصویرسازی از دانشگاه هنر تهران است. وی که مدرس دانشگاه و هنرستان در رشته هنر است، در سالهای اخیر در چندین پروژه شهری کوشیده تا طرحهایی آمیخته با نقوش و تصاویری بیافریند که ریشه در فرهنگ و هویت این شهر تاریخمند و دیرینه داشته باشند.
او تا کنون در بسیاری از جوایز و جشنوارههای معتبر هنری نظیر دوسالانه ملی نقاشی ایران، جشنواره هنر مقاومت، جشنواره هنر انقلاب، جشنواره ملی هنرهای تجسمی فجر و… درخشیده و آثارش در نمایشگاههای متعدد گروهی و انفرادی به نمایش گذاشته شده است. این بانوی هنرمند بهتازگی در دومین جایزه ملی سهراب سپهری حائز رتبه شده است؛ البته ایرانزاد در اولین دوره این جایزه نیز اثرش جزء ۲۰ اثر برتر شده بود.
این موفقیتها نشان میدهد که ایرانزاد، هنرمندی مولف و دغدغهمند است که ضمن خلق آثار منحصربهفرد و معنامند، بارها در کنشهای بجا و نقدهای اصولی کوشیده ضعفها و خلأهایی که در تصویرسازی و تصویرگریها و نقاشیهای دیواری شهری رخ عیان کردهاند، مورد واکاوی قرار دهد. دغدغهها و نگرانیها و همچنین موفقیت اخیر وی در دومین جایزه ملی سهراب سپهری زمینهای شد تا با فاطمه ایرانزاد، نقاش و استاد دانشگاه گپ و گفتی داشته باشیم که ماحصل آن در ادامه میآید.
درخشش اثر شما در میان ۴۹ اثر برتر در «دومین جایزه سال سهراب سپهری» که رویدادی معتبر در عرصه تصویرگری ملی است، دستاورد چشمگیری است. با توجه به تمرکز سهراب سپهری بر سادگی، درونمایههای روستایی و نگاه نو به طبیعت، نقطه تلاقی دقیق میان نگاه شخصی شما به این شاعر و آنچه در اثر منتخب متبلور شد، چه بود؟
سهراب سپهری از طریق اشعارش آیینهای رو به جهان گشوده تا راهی به خویش بیابد! سهراب با بیان و نگاهی نو به طبیعت، آدمی را دعوت میکند به دوباره دیدن و اندیشیدن به ورای طبیعت و روزمرگی، به فلسفه نهفته در تمام عناصر سادهای که روزانه بیتفاوت از کنارشان عبور میکنیم. او با هنرش انسانها را به معنویت دعوت میکند. درک این نگاه در زندگی شخصیام و تلاش برای یافتن خویشتن خویش چیزی است که بیش از پیش میان من و اشعار سهراب پیوند ایجاد کرده است.
به نکات خوبی اشاره کردید، همنشینی با سرودهها سهراب، گویی آدمی را با خودش آشتی میدهد. خب، با توجه به اینکه بهطور همزمان در دو حوزه نقاشی (بهمثابه بیانی شخصی) و تصویرگری (که اغلب کارکردی ارتباطی در طراحی دارد) فعالیت میکنید، دوست داریم در ادامه بیشتر از نگاه صائبتان در خصوص تصویرگریها و نقاشیهای فضا و منظر شهری بدانیم که متاسفانه برخی از آنها نیازمند بازنگری و متناسبسازی با بافتار فرهنگی و هویتی بندر بوشهر هستند!
هنرهای بصری از قبیل نقاشی و تصویرگری با هر دو رویکرد تزئینی و نیز رسانهای مهم و تخصصی برای حفظ و انتقال مفاهیم هویتی در مناظر شهری لازم و ضروری است اما متاسفانه آنچه ما در این شهر شاهدیم، صرفا نگاهی تزئینی، کلیشهای و تکراری خصوصا به المانهای بومی در زیباسازی است، درحالی که تصاویر با مضامین بومی نه تنها میتوانند با موضوعات بسیار متنوع و همچنین با ارائهای نو، معاصر و جذاب در انتقال مفاهیم هویتی تاثیرگذار باشد؛ بلکه باعث ارتقای سواد بصری و سلیقه تصویری مردم شود.
البته با نگاهی انتقادیتر، مشاهده میکنیم که اغلب مبلمان و المانهای شهری فاقد ارتباط عمیق با تاریخ و فرهنگ محلی هستند. نقد اصلی شما به اجرای تصویرگری و نقاشی در پروژههای فعلی مبلمان شهری بوشهر چیست و به نظر شما، چه مسیری باید طی شود تا این المانها از سطح «تکرار کلیشهای» به «بازنمایی دقیق هویت» ارتقا یابند؟
دعوت از جمعی از هنرمندان صاحبنام و متخصص و دارای سابقه در طراحی گرافیک شهری در قالب جلسات منظم برای مشاوره گرفتن و دریافت طرحها و پیشنهادهای آنان بسیار کمک کننده باشد؛ اما این مهم نه تنها در واحد زیباسازی شهرداری بوشهر اتفاق نمیافتد؛ بلکه به هنرمند و پیمانکاری که فقط اجراکار هست هم نگاهی هم سان دارند!!
شما به عنوان یک هنرمند ساکن و مستقر در این بندر کهن، چگونه میتوانید از ابزار نقاشی و تصویرگری برای «بازنمایی هویت تاریخی و غنای هنری بوشهر»استفاده کنید؟ آیا طرح خاصی در ذهن دارید که بتواند ترکیبی از سوابق تاریخی شهر (مانند معماری یا تجارت) را در قالبی بصریِ معاصر و ماندگار ارائه دهد؟
ببینید بوشهر شهر اولینها و برترینهاست، شهر مشاهیری است که چهرههای ملی و بین المللی هستند، چگونه میتوانیم این بزرگان را به واسطه منظر شهری به مردم کوچه و بازار معرفی کنیم؟! آیا این یکی از مهمترین وظایف سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری هر شهر نیست؟! در این باره خیلی کارها میتوان انجام داد و طرحهای زیادی برای معرفی مشاهیر و آثارشان و همچنین تاریخ و فرهنگ آن دارم که بیانشان در این مجال نمیگنجد.
با وجود رشد چشمگیر هنرمندان زن در سالهای اخیر، هنوز حضور آنان در جایگاههای تصمیمسازی و مدیریتی هنر چندان پررنگ نیست. در این میان، نقاشان و تصویرگران بومی مانند شما با خلق جلوههای تازه در چهره شهرها، به نوعی «جان تازه» در کالبد بصری جامعه میدمند. به نظر شما این نقش تا چه اندازه میتواند مانع از بیگانگی مردم با فضای شهری شود؟ و برای تداوم و گسترش چنین اثری، چه میزان حمایت و پشتیبانی نهادی لازم است؟
بله به نکته خوبی اشاره کردید، متاسفانه شهر بوشهر با وجود چندین هنرستان دخترانه و دانشگاه سالانه صدها نفر خانم دانشآموخته رشته گرافیک دارد اما حضورشان و نقش هنرشان در جامعه را کمتر از آن چه که باید شاهدیم. مسئولان مرتبط با حوزه هنرهای تجسمی میتوانند با تدوین برنامههای هنری حضور زنان را پررنگتر کنند و نگذارند آتش اشتیاق و توانمندی آنان در هنر فرونشسته و از انجام فعالیتهای هنری فاصله بگیرند.
در شرایط فعلی که مرز میان نقاشی و تصویرگری بیش از پیش در هم تنیده شده است، تفاوت رویکرد تکنیکی، در زمان خلق اثر برای نمایش در یک گالری (نقاشی) و خلق یک تصویر سفارشی برای فضای عمومی (تصویرگری شهری) از نظر شما چگونه تعریف میشود؟آیا محدودیتهای فضای شهری یا الزامات کارفرما، منجر به ایجاد یک «لهجه بصری» سوم در آثار شما میشود؟
به نظر من، اساسا ایجاد «لهجه سوم» در آثار یک هنرمند اشتباه است و او را از مسیر اصالت دور میکند. من در آثارم سبک و سیاق خاص خودم را دارم که حتی در آثار سفارشی هویت شخصی یا به اصطلاح «دست من» بدون ذکر نام در اثر پیداست. البته در عموم هنرمندان این امر رایج است.
با توجه به اهمیت روزافزون هنر به عنوان یک ابزار ارتباطی مستقیم، آیا شما معتقدید که هنرمند (نقاش/تصویرگر) بیش از آنکه صرفاً یک مفسر زیباییشناختی باشد، باید در مقام یک «کنشگر اجتماعی» نیز در بازتاب مسائل محیطی و تاریخی شهر عمل کند؟ در این صورت، هنر شما تا چه میزان درگیر روایتهای جاری و دغدغههای اجتماعی شهر میشود؟
ببینید، هنر پدیدهای است زاده درهمتنیدگی «زیباشناسی» و «تجربه زیسته هنرمند». هیچ اثری در خلأ شکل نمیگیرد؛ زیست اجتماعی، فرهنگی و حتی زیست جغرافیایی هنرمند، در هر خط و رنگ و سایه اثر او جریان دارد. هنرمند امروز، بهویژه در بستر شهری، اگر تنها در مقام مفسر زیبایی باقی بماند، بخشی از مسئولیت خود را در برابر جامعه نادیده گرفته است؛ چراکه هنر شهری امروز صرفاً تزئین فضا نیست، بلکه شکلدهنده گفتوگو میان انسان و محیط است.
در چنین شرایطی، نقاش یا تصویرگر بومی میتواند روایتگر دردها، خاطرات و امیدهای جمعی مردم و شهر خود باشد؛ همان عنصر زندهای که از بیگانگی فضای شهری با روح محلی جلوگیری میکند. به باور من، نقش هنرمند در این میان فراتر از بازنمایی است؛ او بهعنوان یک کنشگر فرهنگی، در فرایند بازسازی هویت شهری مشارکت دارد. هنر من نیز تا حد زیادی از دل همین تجربهها شکل میگیرد؛ از زیستن در شهر، از دیدن تناقضها، از لمس تغییرات فضاهای انسانی. گاهی یک تصویر خیابانی برای من فرصتی است برای بازتاب یک مسئله اجتماعی؛ از فرسایش روابط انسانی گرفته تا نابسامانی محیطزیست شهری.
در نهایت، معتقدم هر اثر هنری اگر از زمین خودش نجوشد، اگر از دغدغههای معاصر و زیستمحلی جدا شود، تبدیل به زبانی بیمعنا میشود. بنابراین هنرمندانی که ریشه در بوم و زمان خود دارند، با آثارشان نهفقط زیبایی خلق میکنند، بلکه رابطهای تازه میان هنر، جامعه و حافظه جمعی برقرار میسازند.
مطالب مرتبط
امین فقیری کتاب نویسنده بوشهری را تحسین کرد
۱۴۰۴-۰۹-۱۲
«قیصری» تا قرنها در جم امتداد مییابد
۱۴۰۴-۰۸-۰۳
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.