فرهنگ 34 بازدید
محمدجعفر یاحقی در آیین بزرگداشت ابرهیم قیصری:

«قیصری» تا قرن‌ها در جم امتداد می‌یابد

بامداد جنوب-الهام بهروزی

ابراهیم قیصری، استاد دانشگاه، ادیب و حافظ‌پژوه جنوبی کتابخانه شخصی خود را که حاصل دهه‌ها عشق، ذوق و کنش ادبی و رهنورد‌ی‌های ادیبانه و عالمانه اوست، در اقدامی تحسین‌برانگیز به مردمان ادب‌شناس و فرهنگ‌دوست شهرستان جم اهدا کرد. او این تصمیم را در پی سفری که سال گذشته به این شهرستان داشت و به‌دلیل شناخت و علاقه‌ای که به محمد ولی‌زاده، روزنامه‌نگار، نویسنده و ناشر باتجربه جنوبی که خود از اهالی جم است، گرفت و این بذل فرهنگی بی‌بدیل را با همکاری همین چهره ادبی جنوبی و شورا و شهرداری این شهر شامگاه پنجشنبه، یکم آبان در آیینی باشکوه با حضور چهره‌های ادبی کشوری و منطقه‌ای معنا بخشید.

کتابخانه اهدایی ابراهیم قیصری مشتمل بر ۱۰ هزار جلد کتاب نفیس در حوزه ادبیات ایران و عرفان به‌‌ویژه حافظ‌شناسی و تالیفات خود او و… بود که به‌طور موقت در کتابخانه عمومی شهیدفکری جم که سال‌گذشته به همت شهرداری و شورای این شهر در دو طبقه در کمتر از یک سال ساخته شد، جانمایی شد تا پس از ساخت کتابخانه عمومی حافظ که کلنگ آن نیز روز پنجشنبه با حضور خود ابراهیم قیصری و خانواده‌اش از سوی شهرداری جم بر زمین نشست تا پس از ساخت به کتابخانه اختصاصی این حافظ‌پژوه نام‌آشنای جنوبی تبدیل شود.

بی‌تردید این بخشش فرهنگی، نه‌فقط نشانه سخاوت یک اندیشمند جنوبی، بلکه تجلی پیوند عمیق دانش و مردم‌داری است؛ بخشی که در کنار ساختمان تازه‌نفس کتابخانه، می‌تواند جم را به یکی از کانون‌های مهم حافظ‌پژوهی و مطالعات ادبی در جنوب کشور بدل کند.

ابراهیم قیصری زندگی‌اش را در راه حافظ گذاشته است

در این رابطه، محمدجعفر یاحقی، استاد دانشگاه فردوسی در آیین بزرگداشت ابراهیم قیصری که به پاس ۹۰ دهه فعالیت این ادیب و حافظ‌شناس و همچنین تجلیل از اقدام وی در اهدای گنجینه فاخر مکتوب خود به اهالی جم با سعی محمد ولی‌زاده و شهرداری و شورای این شهر برگزار شد، با تحسین این اقدام گفت: هزاران درود به ابراهیم قیصری، مردم جم و محمد ولی‌زاده که چنین حرکت فرهنگی را جان بخشیدند و بدان معنا دادند. آنچه امروز در این شهر دیدم، همه بی‌مهری‌ها و بی‌توجهی‌هایی که در این سال‌ها بر قیصری رفته بود، شست و برد.

وی در ادامه با اشاره به آشنایی ۵۹ ساله خود با این حافظ‌پژوه جنوبی بیان کرد: من از زمان دانش‌آموزی با ایشان آشنا شدم؛ درست همان زمان که ولع خواندن ادبیات را داشتم و دانشگاه ادبیات را مکانی مقدس می‌دانستم، در کتابخانه دانشگاه با دو چشم آشنا مواجه شدم که بعدها دوست و راهنمای من در فیش‌برداری و یافتن منابع اصیل ادبی شد. او کسی جز ابراهیم قیصری نیست.

یاحقی سپس به دوران شاگردی خودش و قیصری در محضر درس دکتر رجایی‌بخارایی اشاره کرد و گفت: ما نیز به‌مانند بسیاری از افراد دیگر با دیدن ذوق ادبی دکتر رجایی به ادبیات جذب شدیم. به جرات می‌گویم امروز عظمتی که در رفتار قیصری مشاهده می‌شود تحت تأثیر عرفان دکتر رجایی و اشعار حافظ و عرفان است که چنین شیفته حافظ شد و زندگی‌اش را برای شناخت و معرفی لسان‌الغیب گذاشت.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد که برخی از منابع دانشگاهی رشته ادبیات فارسی را به رشته تحریر درآورده است، بر این باور است که دانشگاه فردوسی موجب شد که ابراهیم قیصری، دکتر قیصری شود. عرفان حافظ معنا و مفهوم زندگی قیصری را متحول کرد. اغراق نیست که اگر بگویم همان‌طور که فردوسی همه زندگی‌اش را برای شاهنامه گذاشت تا جایی که به نان شب محتاج شد، قیصری هم زندگی‌اش را برای حافظ گذاشت.

وی با تأکید بر اینکه اگر امروز ابراهیم قیصری جزء پنج حافظ‌پژوه برجسته ایران است، به دلیل این است که همچنان روحش با حافظ و عرفان مانوس است و به کارش عشق و علاقه دارد.

یاحقی سپس به اجحاف و بی‌مهری که پس از انقلاب بر این استاد در دانشگاه اهواز رفت، اشاره و تصریح کرد: این بی‌توجهی‌ها به‌شدت روح استاد را رنجاند اما امروز مردم و مسئولان شهر جم با استقبالی که از او کردند، همه این خستگی‌های روحی را از خاطر و وجود ابراهیم قیصری زودند. بحق مردم جم امروز سنگ‌تمام گذاشتند.

عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه به نام «جم» اشاره کرد و گفت: با وجود مطالعات متعددی که در حوزه جغرافیای ادبی داشتم، اما متأسفانه تا پیش از این با نام این شهر بیگانه بودم و خیلی خرسندم که آیین بزرگداشت ابراهیم قیصری نه‌تنها باعث شد که با این نام، بلکه با این شهر و مردم ادب‌شناسش آشنا شوم و حضورم در این شهر موجب شد که ناخواسته ذهنم به جمشید و جام‌جم هدایت شود.

وی سپس خطاب به اهالی جم گفت: کتابخانه دکتر ابراهیم قیصری، گنجینه‌ای گرانبها و غنیمتی و غنمیتی برای مردم جم است؛ بی‌شک قیصری با این کار سترگ تا قرن‌ها در این شهر امتداد می‌یابد. بدانید که همه خاطرات و وجود قیصری در این کتابخانه ساری و جاری است، پس قدر آن را بدانید.

تاکید یاحقی بر این نکته بود که اهدای کتابخانه شخصی استاد به مردم جم، معادلی است برای وقف عمر؛ اقدامی که به گمان او، روح و اندیشه قیصری را برای قرون متمادی در کالبد جغرافیای فرهنگی آن شهر جاری خواهد ساخت. این نگاه، زمینه‌ساز تحلیلی عمیق‌تر پیرامون ارزش واقعی این اهدا در مقابل سرمایه‌های مادی و الزامات مراکز علمی در حفظ میراث پژوهشی است.

زبان فارسی صورت هویت ملی ماست

اصغر دادبه، مدیر گروه ادبیات دایره‌المعارف بزرگ اسلامی که دیگر سخنران آیین نکوداشت ابراهیم قیصری بود، گفت: ابراهیم قیصری‌ها عمر در راهی گذاشتند که اگر آن راه بسته شود و نتیجه ندهد، ما نیستیم! ولی‌نعمت همه ما در این راه فردوسی است که در مسلمانی و تشیع هم بیش از هر مدعی مسلمان و شیعه است و خسارت ایستادگی‌اش هم در این مسیر داد.

وی با بیان اینکه دو ادیب گفته‌اند که حافظ، فردوسی دیگری است و دیوان حافظ شاهنامه دیگری است که گفته‌ای بسیار صحیح است؛ یکی اسلامی‌ندوشن است و دیگری علامه قزوینی، افزود: با وجود اینکه نوگرایان و کهنه‌گرایان علیه غزل بسیار حرف زده‌اند، اما غزل استوار ایستاده است؛ چراکه غزل محصول عاطفه و عشق انسان است، از همین رو همیشه دلپذیر است.

دادبه سپس با اشاره به نقشی که حافظ و سعدی در جامعیت ادبیات فارسی ایفا کرده‌اند، اشاره و تصریح کرد: ادبیات بدون فلسفه جامعیت پیدا نمی‌کند و اگر امروز ادبیات ایران زنده است، به‌دلیل این است که جامعیت خود را از دست نداد و از قرن پنجم به درون همه دانش‌ها راه یافت. این در حالی است که غرب با جدا کردن فلسفه از علم و سایر رشته‌ها جامعیتش را از دست داد و هم‌اینک در حال بازتعریف فلسفه‌ای غیر از فلسفه واقعی برای بخش‌ها و رشته‌های دیگر است تا جامعیت از دست رفته را بازیابی کند.

وی که در سال ۱۳۸۱ در دومین همایش چهره‌های ماندگار، به‌عنوان چهره ماندگار در عرصه ادبیات عرفانی و فلسفه اسلامی معرفی شد، تأکید کرد: من برای هویت ملی فرمولی طراحی کردم. به عقیده من، هویت ملی به‌مثابه ماده‌ای است مبهم به‌مانند همه ماده‌های دیگر که به‌صورت نیاز دارد تا معنا پیدا کند و زبان فارسی صورت این ماده است، بی‌شک ما با زبان فارسی می‌توانیم از هویت ملی خودمان دفاع کنیم.

دادبه‌ با تأکید بر اینکه متأسفانه امروز زبان فارسی از سوی جریان‌هایی هم در داخل و هم در خارج کشور در تهدید جدی قرار دارد که البته من با نگارش مقاله‌ای تلاش کرده‌ام تا پاسخی کوبنده به روشنفکران غرب‌گرا و نویسندگان صهیونیسم بدهم، افزود: یک نویسنده صهیونیستی مدعی شده که اگر می‌خواهید ایران را نابود کنید، کاری کنید که کودکان ایرانی با شاهنامه فردوسی و آثار حافظ، سعدی، مولوی و… آشنا نشوند. با این کار به‌بهترین شکل می‌توان ایران را نابود کرد.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: حال اگر شما نمی‌خواهید که هویت ملی خود را از دست بدهید پس کودکان خود را با شاهنامه، گلستان، دیوان حافظ و… آشنا کنید. روزی سه یا چهار دقیقه با بچه‌های خودتان گلستان، شاهنامه، حافظ، مثنوی‌معنوی بخوانید و با این کار صدای این نویسنده صهیونیست را ببرید. شما وقتی دیوان حافظ را می‌خوانید ایران را در جزء‌جزء آن می‌بینید، پس تلاش کنید تا فرزندانتان با متون ادبی ایرانی خو بگیرند و هویت ملی خود را بازیابند.

دادبه دست روی موضوع مهمی گذاشت که امروزه به محلی برای مناقشه مبدل شده است؛ هویت ملی که دغدغه‌مندان معاصری چون خود وی و قیصری با پرداختن به ادبیات و زبان فارسی در پی زنده نگهداشتن آن هستند. سخنان این چهره ماندگار، تیر خلاصی بر مباحث نظری صرف بود و آن را به سطح عمل روزمره کشاند؛ جایی که تقابل میان اصالت فرهنگی و نفوذ گفتمان‌های بیگانه، مستقیما در خانه‌های ما آغاز می‌شود. فرمول دادبه برای «هویت ملی»؛ یعنی زبان فارسی به‌مثابه «صورت» برای «ماده» مبهم هویت در تقابل آشکار با آن نویسنده صهیونیست قرار می‌گیرد که نابودی ایران را در گسست نسل جدید از میراث ادبی می‌بیند.

این همان نقطه‌ای است که اقدام فرهنگی ابراهیم قیصری معنایی فراتر از اهدای کتاب پیدا می‌کند؛ کتابخانه‌ای که وقف می‌شود، نه فقط برای آموزش، بلکه برای «حفظ و انتقال هویت ملی‌»مان؛ برای تضمین این‌که نسل بعدی بتواند در صفحات شاهنامه و دیوان حافظ، نه یک متن کهن، بلکه سیمای زنده و نافذ «ایران» را بیابد. دغدغه‌ای مشترک بین دو اندیشمند؛ یکی با اهدای گنجینه و دیگری با ارائه راهکار عملی. «روزی سه یا چهار دقیقه» خواندن حافظ و سعدی برای کودکان، تلاشی است برای واکسیناسیون فرهنگی در برابر تخریب هویت ایرانی. این دو اقدام، یک زنجیره بهم پیوسته را تشکیل می‌دهند: قیصری با سخاوت مادی، زیرساخت را فراهم می‌کند و دادبه با استدلال استراتژیک، ضرورت حفظ این زیرساخت را به مردم یادآوری میکند؛ دو روی یک سکه در نبرد نرم برای بقای کالبد فرهنگی‌مان در عصر تضادها و تناقض‌ها و ایران‌ستیزی‌ها.

قیصری: تا جان در بدن دارم، می‌گویم و می‌آموزم

در بخش بعدی این مراسم، خود ابراهیم قیصری که به گواه دوستان و نزدیکانش از عرفان‌پژوهان و حافظ‌شناسان بزرگ ایران است، با اشاره به نقش و جایگاه حافظ در عرفان ایرانی گفت: حافظ در لباس عرفان خدمت بزرگی به ایران کرد که هیچ‌کس نمی‌تواند منکر آن شود.

این حافظ‌پژوه و خیر برجسته فرهنگی جنوبی در ادامه به گفته‌های سخنرانان این برنامه درباره خودش اشاره و تاکید کرد: همه آنچه در این مراسم درباره من گفتند، تائید نمی‌کنم، مگر این گفته را که تا جان در بدن دارم، دوست دارم بگویم و بیاموزم، حتی اکر شنونده‌ای نداشته باشم!

وی سپس از استقبال پر شور اهالی و مسئولان شهرستان جم از تصمیم فرهنگی‌اش بیان کرد: همه آنچه در طول سال‌ها در من خالی شده بود، در این دو روز اهالی جم با مهر و محبت و میزبانی پرشورشان در من پر و سرریز کردند. من و خانواده‌ام زبان‌مان قاصر از قدردانی است در برابر این همه مهمان‌نوازی. امید که این کتابخانه چراغ راهی برای مردمان و آیندگان این شهر در حوزه دانش و ادب و حافظ‌شناسی قرار گیرد.

و اما در بخش دیگر این مراسم نوبت به محمد ولی‌زاده و رونمایی از اثر وی درباره ابراهیم قیصری رسید؛ اثری که به گفته ولی‌زاده پس از جنگ ۱۲ روزه و در طول دو یا سه ماه به‌صورت فشرده در ۵۲۴ صفحه تنظیم و تدوین شده. در این بخش از این اثر که عنوان «در سایه سرو خرامان» بر آن نشست، با حضور ابراهیم قیصری، محمدجعفر یاحقی و جمعی از اساتید ادبیات و مسئولان شهرستانی رونمایی شد.

مدیر نشر «بامداد نو» در خصوص این جشن‌نامه گفت: این اثر را خیلی دوست دارم، چون با عشق و به‌دور از شیوه‌هایی که در سال‌های اخیر در کتاب‌سازی باب شده و آن را بر همان مجرای کارهای سابقم نوشتم که درباره کیارستمی، منوچهر آتشی، همایون شهنواز و… پدید آورده بودم.

ولی‌زاده که نقش زیادی در برپایی این آیین بزرگداشت و اهدای کتابخانه ابراهیم قیصری به مردمان جم داشت، ادامه داد: این جشن‌نامه در هشت فصل نوشته شده است که در هر فصل به مباحث مختلفی درباره یا از ابراهیم قیصری پرداخته شده است.

به گفته وی، فصل اول، گفت‌وگوی مفصل او با ابراهیم قیصری است که حاصل چهار مصاحبه چهار ساعته با این حافظ‌پژوه حول ۹ دهه آموزگاری و زندگی خانوادگی اوست، حافظ‌پژوهی که چنان شیفته حافظ است که نام فرزندانش را بر اساس همنشینی با این شاعر برگزیده است؛ یعنی «حافظ»، «عرفان» و «لاله».

این روزنامه‌نگار و نویسنده جنوبی که سال گذشته در دومین رویداد رسانه‌ای «نون» به‌عنوان چهره برتر فرهنگی و رسانه‌ای استان بوشهر معرفی شد، یادآور شد: فصل دوم تا هشتم جشن‌نامه «در سایه سرو سخن» به‌ترتیب به استاد ابراهیم قیصری به روایت دیگران (شامل ۴۰ مقاله)، چند نقد از ابراهیم قیصری بر چند کتاب، چند نقد بر چند کتاب ابراهیم قیصری، چندمقاله منتشرنشده از استاد ابراهیم قیصری، ۱۰ نامه از غلامحسین یوسفی به استاد ابراهیم قیصری، ۱۰ شعر منتشر نشده از استاد ابراهیم قیصری و استاد ابراهیم قیصری به روایت اسناد و تصاویر اختصاص یافته‌اند.

آیین بزرگداشت استاد ابراهیم قیصری، استاد دانشگاه و حافظ‌پژوه اهل ماهشهر با تجلیل از وی از سوی دانشگاه فردوسی مشهد، شورا و شهرداری شهر جم و انجمن حافظ‌شناسی این شهر به پایان رسید. از دیگر بخش‌های این آیین می‌توان به خوانش دلنوشته فرزندان استاد قیصری از سوی دخترش (لاله قیصری)، سخنرانی مسعود تنگستانی، فرماندار جم و علی پریشان رئیس شورای این شهر اشاره کرد.

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.