بوشهر؛ پایتخت فرهنگی فراموششده خلیجفارس
۱۴۰۴-۰۵-۲۵
بامداد جنوب – الهام بهروزی
۲۰ مهر به نام حافظ شیرازی، یکی از شاعران پرآوازه و ستونهای اصلی شعر پارسی گره خورده است، همو که به رندی شهره شد و سرایش غزل عاشقانه عارفانه را باب کرد و در میان عموم و خواص از محبوبیت بالایی برخوردار شد. بسیاری او را شاعر راز و رهایی میدانند که با تلفیق عشق و معرفت، طرحی نو در غزل انداخت.
بدیهی است حافظ شاعری اندیشهورز است که ژرفای تفکرش در ساختار شعر نیز جلوهگر است؛ شاید همین گرایش او به تامل و معنا سبب شد تا در غزل، راهی دیگر برگزیند؛ راهی که در آن، کلام در عین برخورداری از انسجام درونی، نمود ظاهری گسسته دارد. برخی منتقدان، به اتکای همین ظاهر، بر او خرده میگرفتند که هر بیتش سخنی جداست؛ گروهی نیز برای کاستن از تندی نقد و عمق اندیشهاش، ابیات او را از هم تفکیک میکردند. بااینهمه، در روزگار معاصر، بیتوجه به چنین داوریهای تاریخی، همین استقلال ابیات بهعنوان نمود خلاقیت و ظرافت هنری حافظ شناخته شده است.
اما خلاقیت شاعری حافظ صرفا در استقلال ابیات خلاصه نمیشود؛ بلکه در گستره بیانتهاى مضامین و لایههای معنایی نهفته در سرودههایش، جلوهای دیگر مییابد. او با بهکارگیری زبان رمزآلود و تصویرسازیهای چندسویه، فضایی آفرید که هر خواننده میتواند بر اساس تجربه زیسته و حال و هوای خود، معنایی نو از شعر استخراج کند. همین قابلیت چندتفسیری و غنای فنی، دیوان حافظ را به گنجینهای زنده بدل کرد؛ گنجینهای که در گذر قرنها، نهتنها منبع الهام اهل ادب و عرفان، بلکه پناه دلهای سرگشته شد.
از اینرو، مردم در بزنگاهها و دوراهیهای زندگی، به تفأل بر دیوان او روی آوردند تا از میان کلماتش، نشانی از راه پیش رو بیابند؛ اتفاقی که حافظ را از یک شاعر صرف، به همراز همیشگی فرهنگ ایرانی و راهنمایی معنوی در لحظههای سخت تصمیمگیری مبدل ساخت.
عضو هیاتعلمی دانشگاه فرهنگیان بوشهر در خصوص محبوبیت حافظ در میان مردم به بامداد جنوب گفت: خواجه شمسالدین محمد حافظ از بزرگان غزل پارسی است. او کسی است که غزل عاشقانه و عارفانه را که پیش از این سعدی و مولانا به اوج رسانده بودند با اضافه کردن طنز و مضامین اجتماعی به فضای تازهای هدایت کرد.
بشیر علوی با تاکید بر اینکه معرفی شخصیت علمی حافظ بهعنوان پایههای بحث کنونی، حائز اهمیت است، تصریح کرد: حافظ انسانی متفکر بود که با جامعه، موقعیت تاریخی و جغرافیایی عصر خود و جایگاه علمی و معنویاش به خوبی آشنایی داشت. او شاعری بود که سیر علمی و معنوی خود را مرحله به مرحله، با درس و بحث و تفکر و استدلال و استنباط و تلاش مجدانه ادامه داد. حافظ دارای حافظه بسیاری قوی بود و قرآن را در چهارده روایت از حفظ میخواند و انسی عمیق با این کتاب داشت. وی همچنین با کشاف زمخشری که کتابی علمی در حوزه بلاغت و صنایع ادبی قرآن است، آشنایی کامل داشت: «بخواه دفتر اشعار و راه صحراگیر/ چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است»
وی، دیوان حافظ را از پرفروشترین دیوانهای شعر فارسی دانست و تاکید کرد: در پرفروش بودن دیوان وی رازی وجود دارد که این راز، متاثر از دو نکته است؛ نکته اول برمیگردد به نوع تناقضنویسی که در مفاهیم اشعار حافظ وجود دارد که همین نکته باعث شده، تنوع مخاطب برای حافط بهوجود بیاید. از این منظر، هر کسی از هر دین و آیین و مذهبی، شیفته اشعار و مفاهیم حافظ میشود. در این رویکرد، رنگ و نژاد و دین همگی یکسان هستند و همین تعابیر متضادی که بهوسیله قشرهای مختلف دریافت میشود، باعث شده که اشعار حافظ در دل مردم نفوذ کند و پایدار و ثابت بماند.
علوی ادامه داد: نکته دوم هم این است که دیوان حافط مملو از دریافتهای هرمونتیکی است. همین خصیصه باعث شده که شعر حافظ برای هر قشر و قومی معنای متفاوت دهد. همین دریافتهای متعدد از اشعار حافظ که در مباحث ساختار تأویل متن جای گفتوگو دارد، راهی برای همهگیر شدنِ اشعار حافظ میگشاید. او درباره زندگی، اجتماع، سیاست، عشق، عرفان، آزادگی، صبر و تحمل، مدارا، دنیا، آخرت، خدا، جبر، اختیار و صدها مسئله مهم در زندگی سخن گفته است و آدمی بیشترین شباهت و همذاتپنداری را با وی حس میکند. همین همذات پنداری است که روزگار حافظ را خوش کرده و شعرش در جامعه نفوذ یافته است.
نویسنده «نیمقرن شعر بوشهر» تاکید کرد: همین روحیه هرمنوتیکی که هر کسی برداشتی از متن حافظ میکند، باعث شده که مردم در تاریخ و دورههای متفاوت نسبت به دیوان حافظ شوق و اعتقاد به تفأل یابند. نخستین کسی که به تفأل زدن به دیوان حافظ اشاره میکند، مؤلف کتاب دیاربکریه، ابوبکر طهرانی است که در سال ۸۶۷ ق، ۷۵ سال پس از مرگ حافظ (د ۷۹۲ ق) به شیراز رفته بود. او در آن سال جهانشاه میرزا را که برای گوشمالی پسر سرکشش پیربوداق، به فارس سفر کرده بود، همراهی میکرد. به هر روی، پس از تدوین اشعار حافظ و دستیابی مردم قشرهای وسیعی از طبقات اجتماعی به دیوان حافظ و آشنایی با اشعار رندانه و اسرارآمیز او، گرفتن فال حافظ در ایران میان عارف و عامی عمومیت و رواج یافت.
این منتقد و پژوهشگر ادبی یادآور شد: این باور به دیوان حافظ برگرفته از همان روحیه هرمنوتیکی اشعار حافظ است که به خاطر فراوانی ابهام وایهام در شعر حافظ که خود اساس مباحث هرمنوتیکی است، ایجاد شده است. این فراوانی باعث شده که خواننده غزلیات حافظ از هر قشر و صنف و نژاد و باور و عقیدهای که باشد، حظ خود را از غزلیات حافظ میبرد و با نیت و درونیات خود میسنجد و مطابقت میکند. کمتر کتابی است در زبان فارسی که این روحیه و توان داشته باشد.
وی در ادامه تفال از دیوان شاعران را امری معمول در ادبیات جهانی دانست و گفت: تفال به کتاب همواره در همه جای دنیا مطرح بوده است. تفأل به اشعار شاعرانی مانند هومر، شاعر یونانی(قرن هفتم ق م)، ویرژیل، شاعر رومی (۷۰-۱۹ق م) نزد یونانیان و رومیان باستان و شعر اوید، شاعرلاتینی (۴۳ق م- ۱۷م) در قرون بعد از آن معمول بوده است.
به گفته علوی، مردم عرب نیز برای گشودن رازها و آگاهی از آینده و مشکلات خود از شاعران و اشعار آنان یاری میجستهاند. یونانیان، شاعر را کاهن و غیبگو و مرتبط با قوای مرموز طبیعت و آگاه از نامرئیها میدانستند و اعراب شاعر را دارای همزادهایی میپنداشتند که آنها را از امور پنهان آگاه و به دریافت و شناخت چیزهای مکتوم و پوشیده از مردم قادر میکردند. بنا به گفته استاد زرینکوب، در ایران باستان، مغان از سحر و جادو دوری میجستند، ولی به فال گرفتن و پیشگویی روی میآوردند. یکی از انواع فال درمیان آنها نگریستن در آتش مقدس و فال زدن با آن بود. در شاهنامه بارها از فالزدنهای شاهان، پهلوانان و موبدان یاد شده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در ایران دوره اسلامی تفأل به نوشته و کتاب با کتاب مقدس قرآن و استخاره کردن با آن و بعد تفأل به اشعار شاعران مانند شاهنامۀ فردوسی، مثنوی مولوی و حتی دیوان شاعران دیگر آغاز شد، افزود: سرانجام فال گرفتن از دیوان شعر حافظ میان مردم شهرت و عمومیت یافت. همچنین اشارات خود حافظ بیانگر شیوع رسم فالگیری و فالگشایی با کتاب در زمان او است، ولی آنچنان که از قراین پیداست، فال گرفتن با دیوان حافظ و یاری جستن از فیض انفاس مسیحایی او در میان مردم ایران، احتمالاً باید سالها پس از درگذشت حافظ مرسوم شده باشد. برخی فال گرفتن با شعر حافظ را رویدادی بیدرنگ پس از مرگ حافظ و بر سراختلاف مشایخ همزمانِ او بر نماز گزاردن یا نگزاردن بر جنازۀ این شاعر رند و کافرِ بیمَشرب نوشتهاند.
علوی با تاکید بر اینکه به نظر من، مهمترین دلیل نفوذ حافظ در دل ایرانیان، باز هم همان ویژگی مؤول بودن غزلیات حافظ است، تصریح کرد: بعد از این روحیه هرمنوتیکی که هر کسی دریافت خاص خود از متن میکند، حضور فرم در اشعار حافظ است. حافظ با رویکردی فرمگرا، به تعداد خوانندگان خود فراوانی بخشیده است. در دنیای امروز آنچه بیش از همه توجه خواننده را به خود جلب میکند فرم است. فرم یکی از مفاهیم محوری در بحثهای زیباشناختی است. وقتی به تعریف آن در طول تاریخ هنر و فلسفه توجه میکنیم همواره آن را در فرایند تاریخی در حال تحول مییابیم. حتی زمانی که نظریههای بازنمایی و بیانگریِ هنر یکهتازی میکردند، صحبت از فرم هم به میان بود، اما با کانت در هنر مدرن رفته رفته فرم جایگاه والاتری در برابر محتوا یافت. بههر حال، آنچه یک اثر هنری از آن ترکیب یافته علاوه بر فرم، موضوع و محتوای آن است؛ اما برخی آثار هنری مدرن تحلیلگران زیباشناس را وادار کرد که هر چه جز فرم را کنار گذارند و فرم را اصلِ مشترک تمام هنرها بدانند.
این نویسنده و پژوهشگر ادبی یادآور شد: همین رویکرد نوین که امروزه بررسی و شناخته شده در هنر و شعر قدیم نیز مورد میل مخاطب و خواننده بوده است، بدون اینکه به این مفاهیم دست یافته باشند و درکی از این مفاهیم داشته باشند. در مورد فرم و رویکری فرمالیسمی در شعر حافظ سخن به جای دیگر باید کشاند و محفل و زمان دیگری نیاز است که به این مهم پرداخته شود. با همه این مباحث به نظر میرسد که فرم شعر حافظ از مهمترین دلایلی است که شعر حافظ را ماندگار کرده است و ناگفته نماند که گستره ادبیات هر قومی برای ماندگاری به فرم نیاز دارد، چیزی که حافظ به آن دست یافته است.
۱۴۰۴-۰۵-۲۵
۱۴۰۴-۰۷-۲۳
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.