وقتی عشق به وطن و دین به هم میرسند
بامداد جنوب – مریم خوئینی : در جهانی که هویتهای فردی و جمعی پیوسته در حال بازتعریفاند، دو مفهوم دین و ملیگرایی همچنان از اصلیترین نیروهای شکلدهنده به زندگی سیاسی و اجتماعی ملتها هستند. از ایران تا هند، از ترکیه تا آمریکا. برخورد یا همزیستی این دو، مسیری پر از پرسشهای بنیادین بوده پرسشی مثل آیا میتوان هم به ملت وفادار بود و هم به آموزههای دینی پایبند ماند؟
در تاریخ معاصر ایران، دین و ملیگرایی گاه در یک جبهه قرار گرفتهاند؛ مانند دوران مشروطه یا دفاع مقدس که پیوندی میان هویت دینی و میهنی دیده میشد؛ اما در دورههایی نیز تعارض شکل گرفته؛ مانند تقابل ملیگرایان سکولار با نیروهای دینی در مقاطع گوناگون. حال پس از جنگ ۱۲ روزه، همراهی ملیگرایی فرهنگی با دین و سنت پر رنگتر شد به گونهای که انعکاس اشعار ملی در نوحه های مذهبی ماه محرم دیده می شد.
ملی گرایی و مذهب دو مولفه شاخص جامعه ایران
وحید موحد از فعالان مدنی در گفتگو با بامداد جنوب با تاکید بر اینکه ملیگرایی و مذهب دو مولفه مهم و شاخص جامعه ایران هستند، گفت: اینکه چگونه این دو مولفه، قدرت اجتماعی ایجاد میکند بالاخص در پدیده جنگ و در مواجه با تخاصم خارجی کامل بستگی به این داره که این دو مفهوم، چگونه تعریف شده باشند و فهم جامعه نسبت به آن به چه شکل است. آیا اصلا فهم مشترکی از آن وجود دارد یا نه و آیا این فهم جمعیت بزرگتری از جامعه را کنار هم قرار میدهد یا باعث گسست آنها میشود. این جنبه بسیار مهمی است که برای تحلیل موضوع باید به آن توجه کرد.
او با نگاهی به دوران جنگ ایران و عراق یادآور شد: خوب میدانیم در دوران جنگ عراق و ایران، جامعه ما متاثر از گفتمان غالب اجتماعی در دوران منتهی به انقلاب بود؛ انقلابی که گفتمان مذهبی و قرائت خاصی از مذهب را داشت. بخش مهمی از بار انسجام ملی، اجتماعی و جنگی که در آن دوران نیاز بود، بر عهده وجه مذهبی و دینی بود. تا آنجا که شاخصترین شعار ما در آن دوره«ای لشگر صاحب زمان آمادهباش آمادهباش» و امثال اینها بود، اتفاقا اثرگذار هم بود زیرا ایران به دلیل هممرز بودن با عراق و این واقعیت که صحنه اصلی نبرد در مرزهای زمینی رخ میداد نیازمند شور مذهبی بود و همراهی جامعه با شعارهایی از این جنس زمینه حضور پررنگتر نیروهای داوطلب مردمی را در کنار نیروهای رسمی نظامی فراهم میآورد. در آن دوره با اتکا به وجه مذهبی جامعه نیروهای اجتماعی بسیج شدند.
تغییر گفتمان غالب جامعه
این فعال اجتماعی ادامه داد: حال از آن زمان سالها گذشته و جامعه ایران تحول و تغییراتی داشته است و نمیشود گفتمان غالب امروز را مشابه گفتمان آن زمان دید. در آن دوران جامعه ایران متاثر از گفتمان غالب مذهبی یک انقلاب را تجربه کرد و حاکمیت مذهبی متکی به آن گفتمان، شروع به کارکرد، همین گفتمان مذهبی در مدیریت و پیشبرد جنگ خودش را نشان داد و در پساجنگ در حکمرانی کشور عملکرد خود را به نمایش گذاشت و باعث شد جامعه ایران به نقطه امروز برسد.
موحد افزود: امروز مطابق پیمایش ارزشها نگرشهای ایرانیان که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام داده است بیش از ۷۰ درصد افراد جامعه اولویت و الزامی برای همراهی و بهکارگیری دین در عرصه سیاست قائل نیستند و نمیشود دوران حاضر را با دوران اوایل انقلاب و دفاع مقدس مشابه آن دوره فرض کرد.
او معتقد است که اوج تغییر گفتمان در ایران را در جنگ تحمیلی اخیر میبینیم. هرچند حاکمیت قبل از جنگ آنچنان به این شکاف و تغییر و تحول توجه نداشت، در وضعیت اضطراری ناشی از جنگ به اهمیت این موضوع رسیده است که باید علاوه بر گفتمان مذهبی به گفتمان ملی نیز اتکا کند و چنگ بزند.
معنای ملیگرایی و مذهب در گروه شیوه حکمرانی
این فعال مدنی گفت: اگر بخواهیم از یک منظر دیگر هم به این موضوع بپردازیم؛ باید به این نکته توجه کنیم که در موضوع جنگ با متخاصم خارجی و لزوم انسجام یک کشور، وقتی میتوانیم به این دو مفهوم مهم ملیگرایی و مذهب اتکا کنیم و از سرمایه فرهنگی آنها برای جامعه و کشور بهرهبرداری کنیم، که این دو مفهوم در وضعیت قبل از جنگ نیز انسجام بخش و معنیدار بوده باشند.
موحد ادامه داد: در جامعه ایران تا قبل از جنگ از برخی جملات برای توصیف وضعیت کشور استفاده میشد که نشان از نارضایتی مردم بود. با توجه به این نگاه در وضعیت جنگی هم آنچنانکه باید نمیتوانید به مفهوم ملیگرایی اتکا کنید یعنی کشور اگر تا قبل از جنگ به درد جامعهاش نخورده باشد و یا بخشی از مردم جامعه این احساس را داشته باشند که در این وطن جایی ندارند(جامعهای که نزدیک به ده میلیون مهاجر دارد یعنی نزدیک به ده درصد جمعیتش، که به لحاظ کیفی هم جمعیت تحصیلکرده و نخبگانی هستند) طبعا در وضعیت جنگی هم شما نمیتوانید یکباره با زدن یک دکمه تجربه زیسته جامعه را دچار تحول آنچنانی بکنید یا بهاصطلاح غیرتی کنید، همچنان که در مورد مذهب و دین هم همین شکل است. اگر مذهب تا پیش از وضعیت جنگی جامعه را منسجم میکرد-چنانچه اوج آن را در شروع جنگ ایران و رژیم بعث عراق شاهد بودیم- و مردم احساس نمیکردند مذهب مورد سوءاستفاده قرار میگیرد بالطبع در آن وضعیت جنگی مذهب به نفع انسجام و وحدت به کار میآمد. روشن است که این دو مفهوم بیش از هر چیز و عامل دیگر متاثر از شیوه حکمرانی معنیدهی میشود یعنی جامعه آنگونه با این دو مفهوم ارتباط برقرار میکند. تا قبل از وضعیت جنگ این دو مفهوم به نحو مستقیم و غیرمستقیم تعریف و بازتعریف میشود.
نخبگان و مردم عامل حفظ نمادهای ملی
در همین حال حسن احمدی فعال سیاسی در گفتگو با بامداد جنوب دراینباره میگوید: شکی نیست که به هنگام حمله دشمن به وطن، هم ملیگرایی و عناصر آن میتواند باعث تقویت روحیه وطندوستی و دفاع از آن شود و هم دین و مذهب میتواند موتور محرکه جامعه برای مقاومت در مقابل دشمن شود.
عضو شورای مرکزی اعتماد ملی ادامه میدهد: در کشور ما چندین دهه است که نهتنها آنچنانکه باید به عناصر هویتساز ملی توجهی نشده است بلکه برعکس، جامعه بارها شاهد ضدیت با ملیگرایی از طرف نهادهای رسمی بودهاست، آنچه ملیگرایی و نمادهای ملی را در سالهای اخیر زنده و پویا نگهداشته است نخبگان و خود مردم بودهاند، درواقع در سه-چهار دهه اخیر هیچ تعادلی میان توجه به نمادهای ملی و دینی وجود نداشته است و برخی چنان با نمادهای ملی برخورد میکردند که انگار ملیگرایی دشمن نمادهای دینی هستند.
نقش بسیار پررنگ نمادهای ملی در عرصه دفاع از میهن
احمدی با تاکید بر ملیگرایی عنوان میکند: امیدوارم آن اندیشههایی که تضعیفکننده ملیگرایی بودند، در وقایع اخیر پی برده باشند که در دفاع، نقش عناصر و نمادهای ملی بسیار پررنگ است و زین پس برای تقویت ملیگرایی گام بردارند نه تضعیف آن.
این فعال سیاسی معتقد است، هرچند استفاده از سرودهای ملی در مراسم مذهبی اخیر در ظاهر به نظر برسد که شاید در مسیر تقویت ملیگرایی و تغییر سیاست ملیگرایی ستیزی بخشی از حاکمیت باشد، اما با نگاهی عمیقتر به موضوع، شاید این باور خوشبینانه به نظر برسد. استفاده اینچنینی از سرودهای ملی به نظر میرسد بیشتر باهدف در خدمت گرفتن عناصر ملیگرایی به نفع انسجام ملی باشد تا ارزش قائل شدن برای ملیگرایی.
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.