خاموش مثل سینما فانوس
۱۴۰۴-۰۴-۲۴
بامدادجنوب – الهام بهروزی
خبرنگاری از جمله شغلهای دشوار و پیچیده است، هرچند عدهای بر این باورند که این شغل در عصر تکنولوژی دیگر دشوار نیست چون با ظهور گوشیهای هوشمند و توسعه فضای مجازی خبرنگار در کوتاهترین زمان در جریان بسیاری از اتفاقات قرار گرفته و بدون نیاز به حضور فیزیکی تنها از طرق گوشیهای هوشمند خود به تولید محتوا در سبکها و قالبهای مختلف خبری میپردازد ولی این نظر، یک نظر نسبی است؛ چراکه همین فرایند توسعه، زمینه را برای ظهور و بروز آفتها و آسیبهایی در جامعه رسانه فراهم کرده است؛ آفتهایی نظیر شیوع آنی خبرهای فیک و زرد، پیدایش شبهخبرنگار و شبهرسانه که دانش رسانهای بسیار پایینی دارند و الفبای خبرنگاری را نیاموختهاند، ظهور باجنیوزها و فیکنیوزها و …
این پدیدهها در کنار عوامل دیگری مثل رویکرد و خطمشی سیاسی و فکری خود رسانه و… دست به دست هم دادهاند تا امروز رسانههای مرجع و اصولی در شبکههای اجتماعی و عالم واقع، کمتر مورد توجه و خوانش قرار بگیرند و مثل گذشته در جریانسازی و مطالبهگری کمرنگتر دیده شوند و اگر هم تلاشی میکنند در ذیل خبرهای آنی و غیررسمی و فیک شبهخبرنگاران و شبهرسانهها کمتر مورد توجه قرار میگیرند. تنها مخاطبان هوشمند این دست از رسانههای هویتدار را دنبال میکنند و مخاطب عام بیشتر مجذوب خبرهای جنجالی و کوتاه است. سعید رضایی، روزنامهنگار جنوبی نیز بر این باور است که «اعتماد مردم به رسانهها کاهش یافته و مردم در انبوه رسانههای محلی و سراسری با یک سردرگمی برای پیداکردن منبع دقیق و صحیح روبهرو هستند.»
رضایی ۱۴ سال است که مدیر خبرگزاری مهر در استان بوشهر است و از روزنامهنگاران باتجربه جنوبی و دانشآموخته رشته علوم ارتباطات در مقطع دکتری است که در کنار برگزاری کارگاههای متعدد خبرنویسی و روابط عمومی و آموزش خبرنگاری، مقالات علمی پژوهشی متعددی را در حوزه خبرنگاری و رسانه منتشر کرده است. وی در بسیاری از رویدادهای معتبر رسانهای در سطح ملی و منطقهای و استانی با کسب عناوین برتر بارها درخشیده است. سعید رضایی همچنین در حال حاضر مدیر روابط عمومی و امور بینالملل سازمان منطقه ویژه اقتصادی بوشهر نیز است. او سابقه فعالیت در رسانههایی چون فارس و بازار و برخی از رسانههای محلی استان بوشهر را داشته است.
۱۷ مرداد؛ روز خبرنگار را فرصت مغتنمی دانستیم تا با این روزنامهنگار و استاد خبرنگاری جنوب کشور درباره نقش و اهمیت رسانههای بومی در جامعه امروز و تاثیر سوء فیکنیوزها و باجنیوزها و… بر افکار عمومی و… به گفتوگو بنشینیم.
نخست برای ما از نقش رسانههای بومی در هویتبخشی و انسجام اجتماعی استان بگویید؟
رسانههای بومی نقش ویژهای در ارتباط با مردم دارند و بهواسطه همین ارتباط مستمر و مستقیمی که با مردم دارند، ضمن شناخت از وضعیت فرهنگ جامعه، میتوانند در جایگاهی اثرگذارتر نسبت به سایر رسانهها قرار بگیرند. رسانههایی که در گستره محلی منتشر میشوند، بهواسطه تکیه بر ارزشهای خبری نظیر مجاورت و دربرگیری، تناسب بیشتری با نیازهای فکری و فرهنگی جامعه هدف دارند و به همین دلیل تاثیرگذاری بیشتری نیز خواهند داشت.
بدیهی است تولید محتوا بر اساس شناخت فرهنگی مناسب نسبت به جامعه پیرامونی این امکان را به رسانههای محلی میدهد که نقشآفرینی بهتری در زمینه هویتبخشی و انسجام اجتماعی داشته باشند. البته این موضوع نیازمند حرکت رسانه در مسیر فرهنگ جامعه است؛ کاری که مورد غفلت واقع شده و رسانههای بومی بیش از اینکه روی تبویت فرهنگ و ایجاد همدلی متمرکز شوند، راه رسانههای سراسری و جهانی را پیش گرفته و اگر اخبار آنها را کپی یا به شیوه خود دنبال نکنند، اخبار مشابهی را دنبال میکنمد و ارزشهای خبری نظیر شهرت، تضاد و اختلاف، کشمش، استثنا و شگفتی و …. برای آنها در اولویت قرار میگیرد تا از این طریق مخاطبان بیشتر چه برای کلیک یا لایک و کامنت جذب کنند. البته رسانههای معدودی در استان با عزم جدی برای توسعه فرهنگی استان اهتمام دارند و قلم میزنند که شایسته تقدیر هستند.
به نکاتی خوبی اشاره کردید، قطعا اگر در این رسانهها فضا برای فعالیت خبرنگاران حرفهای فراهم شود، میتوانند اثربخشتر ظاهر شوند ولی متاسفانه برخی از چالشها کار را برای خبرنگار بومی در سالهای اخیر سخت کرده، اینگونه نیست؟
چالش همیشه هست اما باید اشاره کنم که بخش عمدهای از این چالشهای پیش روی خبرنگاران در سطح ملی و استانی یکسان است. مشکلات اقتصادی رسانهها از جمله حقوق و بیمه و … در همه سطوح وجود دارد، محدودیتهای تولید و انتشار و … برای خبرنگاران یکسان است و محدود به خبرنگاران یک استان نیست. البته در استان برخورداری نظیر بوشهر باید این مشکلات کمتر باشد ولی قطب اقتصادی و انرژی کشور بودن برای مردم و خبرنگاران بیشتر دردسر بوده تا مزیت. باید تاکید کنم که الان خود کمبود خبرنگار تخصصی و فعالیت خبرنگاران در همه حوزههای خبری، یکی از چالشهای خبرنگاری در استان بوشهر است.
خبرنگار برای تولید محتوا نیاز به اطلاعات دارد؛ اطلاعاتی که بخش عمده آن در ادارات و سازمانهای دولتی جا مانده و دسترسی به آنها سخت است و این یکی از چالشها است. مسئولانی که از نظر سواد رسانهای در سطح پایینی هستند و در مقابل دانستن خبرنگار و رسانه مقاومت میکنند، خودشان بزرگترین چالش هستند.
با وجود این چالشها، از دید شما خبرنگاران و رسانههای بومی چگونه میتوانند طوری تولید محتوا کنند که به توسعه پایدار استان کمک شود؟
برخلاف انتظار بسیاری از مسئولان که انتظار دارند خبرنگار بلندگوی عملکرد آنها باشند و از ضعفها نگویند، نقد رسانهها کارسازترین ابزار توسعه و پیشرفت است. باید فضا برای نقد باز شود وخبرنگاران هم بدون ترس و البته با رعایت اخلاق و انصاف نقد کنند و قلم بزنند. حرف و مطالبه مردم را بیان کنند و از نظر و زاویه کارشناسان بیطرف مسائل را موشکافی کنند. بسنده کردن به گزارشهای مسئولان و نرفتن دنبال تحقیق و راستیآزمایی بیش از اینکه اثرگذار باشد، مخرب است.
برخی از این نقدهای مغرضانه یا مطالب سفارشی در سالهای اخیر حس بیاعتمادی مردم را نسبت به رسانه محلی تقویت کرد، درست است؟
به نظرم اختلاف چندانی بین اعتماد مردم به رسانههای محلی و سراسری نیست. البته این موضوع یعنی سنجش اعتماد بیشتر مردم به رسانههای محلی یا سراسری، نیازمند ارزیابی و پایش بر اساس شاخصها و معیارهای مناسب است که من تاکنون چنین پژوهشی را ندیدهام ولی در مجموع عقیده من است که اعتماد مردم به رسانهها کاهش یافته و مردم در انبوه رسانههای محلی و سراسری با یک سردرگمی برای پیداکردن منبع دقیق و صحیح روبهرو هستند.
چگونه میتوان رسانه بومی را به زبان مردم و بازتاب درست و صحیح پدیدهها و چالشها و فرصتها و تهدیدهای جامعه کنونی بوشهر هدایت کرد؟
بیشک رسانه محلی بهواسطه ارتباط نزدیکتر با جامعه پیرامونی میتواند شناخت بیشتری و بهتری از مطالبات مردم داشته باشد و میتواند بهصورت ملموستری این مطالبات را دنبال کرده و به صورت دقیقتری زبان گویای مردم باشند. باید حرف مردم در مطالب و محتوای رسانههای محلی بیشتر شنیده شود و ارتباط مردم و مسئولان در بستر رسانه بر پایه سخن مردم شکل بگیرد.
آیا این کار شدنی است؟ با توجه به اینکه در برخی از این رسانهها مطالبهگری و نقد جایش را با سیاهنمایی عوض کرده است؟
متاسفانه بسیاری از رسانهها به صورت کاریکاری در حوزه مطالبهگری عمل میکنند به این صورت که برخی از زوایا و گوشهها را خیلی درشت و رنگی میکنند و از بسیاری از مسائل دیگر باز میمانند. مطالبهگری آنجایی از سیاهنمایی راهش را جدا میکند که ضعفها و قوتها در کنار هم بیاید و اگر ضعفی بیان میشود، راهکاری نیز در کنار آن باشد. اگر قرار است نقدی صورت گیرد، باید متناسب با توان و ظرفیتها، مسئولیتها و محدودیتها، امکانات و تجهیزات و … باشد.
یکی از نمودهای سیاهنمایی در رسانههای محلی که نسبت به رسانههای سراسری بیشتر دیده میشود، تمرکز روی یک حوزه یا یک سازمان یا یک شخص است که عموما بیانگر حب و بغضهای شخصی یا حزبی و گروهی است. برخی سیاهنماییها نیز در راستای اخاذی مالی و یا سیاسی و گاه اداری انجام میشود که هویت رسانه را با چالش روبهرو میکند.
به نظر شما رسانههای بومی استان برای بازگرداندن هویت به رسانه باید چه مسیری را در پیش بگیرند؟
باید بهروز شویم. قطعا فناوریها را در دو بخش سختافزار و نرمافزار باید ببینیم که دو مورد به صورت روزافزون در حال پیشرفت هستند ابزاری نظیر دوربین، میکروفن، لبتاب و تبلت، ابزار ارسال و دریافت دیتا و … این امکان را به خبرنگاران میدهند تا در لحظه بتوانند بهترین تولید را داشته باشند و همزمان نیز منتشر کنند.
در زمینه نرمافزاری نیز هوش مصنوعی در همه حوزه ابزار خوبی را فراهم ساخته و خبرنگاران نیز چه برای دسترسی به اطلاعات و چه برای تولید محتوا میتوانند از این ابزار استفاده کنند. استفاده از دستیارهای هوش مصنوعی نیازمند تبحر و تخصص است که با مطالعه، آموزش و تجربه حاصل میشود و خبرنگاران استان نیز باید این مهارتها را بیاموزند.
آموزش پیوسته خبرنگاران محلی را برای ارتقای کیفیت خبر و تحلیل در شرایط کنونی چقدر ضروری میدانید؟
ببینید بخش عمده تولیدات رسانههای استان بوشهر محدود به سختخبر شده است و در حالی که جای دیگر قالبهای خبری خالی است. خبرنگاران باید برای تولید گزارشهای تحقیقی و ارائه تحلیلهای مناسب در حوزههای مختلف آموزش ببینند. تولید فیلم و کلیپ، اینفوگرافیک، موشنگرافی و …. نیازمند ارتقای سطح دانش فعالان این حوزه است.
آقای رضایی ظهور پدیده فیکنیوزها و باجنیوزها را در جامعه رسانه استان حاصل چه عواملی میدانید؟
هرچند تعداد چنین رسانههایی در استان ما بسیار کم است ولی همین تعداد کم هم زیاد است و نباید باشد. متاسفانه برخی از این فیکنیوزها و رسانههای باجگیر دارای حامیانی هستند که فضای دروغپراکنی و سیاهنمایی را برای آنها باز کردهاند و با این چرغ سبز به فعالیت خود ادامه میدهند و کسی هم با آنها برخورد نمیکند. چنین مسئولانی عامل اصلی این ناهنجاری در فضای رسانهای استان هستند.
مهمترین آفت این شبهرسانهها برای جامعه رسانه استان چه بوده و چگونه میتوان با آنها مقابله کرد؟
چنین رسانههایی در کنار اختلافاتی که بین مردم و مسئولان ایجاد میکنند، اعتماد عمومی مردم به همه رسانهها را کم میکنند. مسئولان به ویژه دستگاه قضائی مسئولیت مهمی در این زمینه دارند و باید به این مسئولیت پایبند باشند و برخورد مناسبی داشته باشند.
در چنین وضعیتی چگونه میتوان به توسعه متوازن در جامعه رسانه بومی رسید؟
توسعه متوازن امکانپذیر نیست؛ چراکه ظرفیتها، قابلیت، توان و دیدگاه هر یک از رسانهها متفاوت است و هر یک مسیری را دنبال میکنند.
شما در بخشی از گفتوگو اشاره کردید که باید فضا برای نقد فراهم شود، ولی متاسفانه نقدهایی هم که از سوی برخی از رسانهها منتشر میشود، اینگونه به نظر میرسد که چندان نتیجهبخش نیستند؟
نمیتوان به صراحت گفت که اغلب نقدها بینتیجه بوده است. البته نقدهایی هستند که نتیجه لازم را نداشتهاند ولی بسیاری از نقدها اگرچه موجب رفع کامل مشکل نشدهاند ولی موجب رفع بخشی از چالش شده و در صورت تداوم در درازمدت تاثیر خود را خواهند گذاشت. نقدهایی که همراه با راهکارهای عملی باشند و شرایط تحقق را داشته باشند، اثرگذاری بهتری خواهند داشت.
به نظر شما در شرایط فعلی یک متن نقادانه بایستی چه مولفههایی را داشته باشد تا بتواند موثرتر به اصلاح امور و توسعه پایدار استان کمک کند؟
نقد باید سازنده، منصفانه و اخلاقمحور باشد. در نقدها باید بر اساس داشتهها و بایستهها، مطالبات و نقد بیان شود تا نتیجهبخش باشد.
در پایان اشاره کنید که نهادهای استانی چگونه میتوانند از خبرنگاران و رسانههای بومی برای تولید محتوای فاخر و اثربخشی مفیدتر حمایت کنند؟
نهادهای استان در این زمینه میتوانند چند کار را انجام دهند که مهمترین آنها شامل ایجاد دسترسی آسان خبرنگاران به اطلاعات؛ پاسخگویی مدیران در مواقع نیاز؛ باز کردن فضای نقد برای رسانهها؛ نگاه ویژه به خبرنگاران و رسانههای بومی و حمایت مالی از رسانهها در قالبهای مختلف میشود.
نظر خود را بنویسید
نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.