زهرا فاریابی
زهرا فاریابی

لزوم بازتعریف رابطه پایدار مردمان جنوب با دریا

0 بازدید

برای ما مردمان ساحل‌نشین، آب شور دریا فقط یک پهنه‌ طبیعی نیست؛ تپش حیات هزاران خانواده و زبان مشترک یک فرهنگ است. سال‌هاست که نانمان را از دل موج‌های شوره‌زار بیرون کشیده‌ایم؛ نانی آغشته به عرق، تور، باد و امید؛ اما امروز نفس دریا برای ما سنگین شده؛ سهم مردم جنوب از این گنجینه‌ آبی، کم‌جان، شکننده و ناپایدار شده است.

دریای جنوب، با همه تلخی‌اش، مزه‌ زندگی می‌دهد. برای ما خلیج‌فارس فقط یک نقشه جغرافیایی نیست؛ منبع امنیت غذایی، ریشه‌ معاش و حافظ سنت‌های ماست. تا همین یکی دو دهه پیش، ماهی غذای روزانه‌ ما بندرنشینان بود؛ بخشی از زندگی، نه کالایی لوکس؛ اما امروز، مصرف ماهی در جنوب به‌شکل نگران‌کننده‌ای کاهش‌یافته و سفره‌های خانوادگی با مرغ یخ‌زده، سوسیس و دیگر فراورده‌های گوشتی جایگزین شده‌اند.

آنچه امروز در جنوب می‌گذرد، داستان تلخ یک دریا است که هنوز هست، اما دیگر کمتر می‌بخشد و بیشتر نمی‌سازد و نان دریغ می‌کند! چراکه منابع دریایی در حال کاهش هستند، هزینه‌های صید بالا رفته، دسترسی صیادان خرد محدودتر شده و حلقه‌های دلالی و صادرات عمده، مردم بومی را به حاشیه رانده‌اند.

این فقط یک مسئله معیشتی نیست. کاهش مصرف آبزیان نه‌تنها امنیت غذایی جوامع ساحلی را تهدید می‌کند، بلکه با فرهنگ خوراکی، شیوه‌های زیست و هویت آشپزی بومی ما در تضاد است. غذا فقط خوردن نیست؛ حافظه‌ جمعی و استمرار فرهنگی است. خانواده‌هایی که روزی ماهی شور، خشک، سرخ‌شده یا بریان جزء وعده‌های روزانه‌شان بود، حالا در تهیه همان غذای بومی در مضیقه‌اند.

دریا را برای که نگه داشته‌ایم؟ این پرسشی است که باید صادقانه از خود بپرسیم. وقتی بخش زیادی از صید ماهی، میگو و سایر آبزیان به خارج صادر می‌شود یا به بازارهای لوکس داخلی و شبکه‌های انحصاری اختصاص می‌یابد، مردم محلی– یعنی جوامع ساحلی – چه جایگاهی در این زنجیره دارند؟ آیا سهم آنان فقط تور خالی، محدودیت و نسیان است؟

امروز عدالت دریایی حلقه مفقوده سیاست‌گذاری‌هاست. در شرایطی که صادرات آبزیان به‌عنوان منبع ارزآوری معرفی می‌شود، هم‌زمان سفره‌های مردم جنوب از منابع بومی تهی شده‌اند. سال‌ها شعار «توسعه پایدار» داده‌شده، اما معیشت صیادان خرد، امنیت غذایی خانوارهای ساحلی و فرهنگ تغذیه‌ محلی روزبه‌روز تضعیف‌شده‌اند.

صید مخرب (ترال)، صادرات بی‌ضابطه، تضعیف فرهنگ تغذیه‌ دریایی و حلقه‌های انحصاری بازار (از صید تا توزیع، دست دلال‌ها و واسطه‌ها پرتر از مردم بومی‌شده است.) چهار چالش اصلی است که در حوزه دریا امروز در استان‌های ساحلی چون بوشهر با آن دست‌به‌گریبان هستند.

قطعاً برای گریز از این وضعیت پرچالش باید در سیاست‌های دریایی بازنگری شود، چون دریا فقط منبع ارز نیست، منبع زندگی است. توسعه باید مردم‌محور باشد، نه صرفاً صادرات‌محور. در این زمینه کارشناس اقتصادی زبده، برای داشتن اقتصادی پویا با محوریت دریا نسخه‌های شفابخشی را تجویز کرده‌اند که مهم‌ترین راهکارهای درمانگر این نسخه عبارت‌اند از: ممنوعیت کامل صید ترال و نظارت شدید بر پایبندی به سهمیه‌های صید خرد و سنتی، تقویت آبزی‌پروری بومی و خانوادگی در روستاهای ساحلی، به‌ویژه با آموزش و حمایت مالی از زنان و جوانان، تغییر الگوی آموزشی مدارس جنوب برای ارتقای فرهنگ مصرف آبزیان و شناخت منابع دریایی، ایجاد بازارهای محلی حمایتی که در آن صیادان خرد مستقیماً با مصرف‌کننده در ارتباط باشند، با حذف واسطه‌ها و تدوین سند ملی عدالت دریایی با مشارکت جوامع محلی، برای تضمین سهم واقعی مردم از منابع دریا.

در ادامه این نوشتار باید یادآوری شود که یکی از ظرفیت‌های مغفول‌مانده در آینده دریا و اقتصاد آن، نادیده‌انگاری نقش زنان و جوانان در زنجیره ارزش دریایی است؛ از فراوری و بسته‌بندی تا فروش و آموزش. این در حالی است که زنان می‌توانند ستون معیشت‌های جایگزین باشند. آن‌ها با ایجاد تعاونی‌های محلی و مهارت‌آموزی هدفمند می‌توانند وابستگی به صید مستقیم را کاهش داده و تاب‌آوری اقتصادی جوامع را افزایش دهد.

باید کاری کرد که دوباره ماهی در سفره‌ها به‌ویژه سفره‌های اهالی جنوب پررنگ شود. نباید اجازه داد غذاهای بومی به نوستالژی تبدیل شوند، چراکه کاهش مصرف ماهی فقط یک عدد در سبد غذایی نیست، بلکه نشانه‌ یک فروپاشی فرهنگی است. خوراک بومی یعنی حفظ هویت، یعنی پیوند نسل‌ها، یعنی دوام یک زیست‌بوم زبانی، رفتاری و تاریخی.

در پایان این نوشتار باید تأکید شود که از تصمیم‌سازان انتظار داریم به صدای ساحل گوش کنند. ما خواهان بازگشت سهم منصفانه‌مان از دریا هستیم. خواهان سیاست‌هایی هستیم که معیشت ما را تقویت کند، نه‌فقط آمار صادرات را. خواهان بازتعریف رابطه مردم با دریا در قالبی عادلانه، پایدار و بومی هستیم. اگر دریا نان ندهد، فقط تورها خالی نمی‌مانند؛ فرهنگ، سلامت و آینده‌ جوامع ساحلی نیز تهی می‌شود. جنوب، بدون دریا بی‌صدا می‌شود.

اشتراک‌گذاری: