راضیه علی زاده
راضیه علی زاده

خستگی روانی والدین و پیامدهای آن بر تربیت فرزندان

7 بازدید

در جهان پرشتاب امروز، والدین بیش از گذشته در معرض خستگی روانی قرار دارند. این خستگی اگرچه به چشم نمی‌آید، اما مانند «آبی که قطره‌قطره پشت سد جمع می‌شود» به‌تدریج بر تربیت فرزندان اثر می‌گذارد و رفتارهای روزمره را از مسیر طبیعی خود دور می‌کند.

نخستین پیامد خستگی روانی، کاهش صبر و حوصله است. مادر یا پدری که تمام روز با مشغله‌ها دست‌وپنجه نرم کرده، هنگام مواجهه با پرسش‌های کودک، حوصله‌ی پاسخ‌گویی ندارد. گاهی یک «الان نه» یا «بعداً» جای گفت‌وگو را می‌گیرد. این وضعیت یادآور ضرب‌المثل معروف است: «دیگ خالی، غذا نمی‌دهد.» والد خسته نیز نمی‌تواند آن‌گونه که باید حمایت عاطفی ارائه دهد و کودک این رفتار را نشانه‌ی بی‌توجهی می‌پندارد.

پیامد مهم دیگر، بی‌ثباتی در قواعد تربیتی است. پدری را در نظر بگیریم که همیشه بر انجام تکالیف پیش از بازی تأکید دارد اما روزی که بیش از حد خسته است، برای جلوگیری از بحث، قوانین را نادیده می‌گیرد. روز بعد، دوباره سخت‌گیری می‌کند. این نوسان‌ها برای کودک گیج‌کننده است. همان‌گونه که می‌گویند: «یک بام و دو هوا نمی‌شود.» کودک برای رشد سالم به ثبات نیاز دارد و تغییرات ناگهانی او را از امنیت روانی دور می‌کند.

کاهش کیفیت ارتباط عاطفی نیز از پیامدهای جدی این نوع خستگی است. گاهی والد کنار فرزند حضور دارد اما ذهنش درگیر مسائل کاری یا مالی است. کودک حرفی می‌زند اما پاسخ‌ها کوتاه و گذراست. این وضعیت شبیه «چراغی است که فقط نور کم‌رنگی دارد»؛ هست، اما روشن‌کننده نیست. کودکان اما به‌خوبی تفاوت میان حضور واقعی و حضور بی‌حوصله را تشخیص می‌دهند.

خستگی روانی همچنین باعث کاهش توان مدیریت هیجانات می‌شود. والد آرام و منطقی ممکن است در روزهای خستگی با کوچک‌ترین رفتار کودک واکنش‌های تند نشان دهد. این تغییر ناگهانی برای کودک قابل‌فهم نیست. ضرب‌المثل «آدم از بی‌طاقتی، کارهای بی‌وقتی می‌کند» به‌خوبی این وضعیت را توصیف می‌کند. کودک که نمی‌داند چه واکنشی خواهد دید، دائماً در حالت احتیاط قرار می‌گیرد.

افول نظارت تربیتی نیز از پیامدهای کمتر دیده‌شده خستگی روانی است. والدینی که دغدغه‌ی استفاده‌ی بی‌رویه فرزند از فضای مجازی را دارند، گاهی به دلیل نبود انرژی کافی، از کنترل روزانه صرف‌نظر می‌کنند. نتیجه آن است که کم‌کم کودک به «مرغی که بی‌قفس رها شده» تبدیل می‌شود؛ آزاد اما بی‌هدایت و این وضعیت می‌تواند بر رشد اجتماعی و تحصیلی اثر بگذارد.

در کنار این موارد، خستگی روانی زمینه را برای انتقال ناخودآگاه الگوهای رفتاری نامناسب فراهم می‌کند. کودک بیشتر از آنکه از توصیه‌ها یاد بگیرد، رفتار والد را بازتاب می‌دهد. اگر والد دائماً خسته و بی‌انرژی است، کمتر لبخند می‌زند، یا در برابر مشکلات سریعاً واکنش احساسی نشان می‌دهد، کودک نیز همین الگو را در رفتارهای روزانه‌اش به کار می‌گیرد. همان‌طور که می‌گویند: «بچه، آیینه‌ی تمام‌نمای خانه است.»

بااین‌حال، امید وجود دارد. والدین با تقسیم مسئولیت‌ها، استراحت‌های کوتاه، گفت‌وگو با همسر و حتی استفاده از مشاوره حرفه‌ای، می‌توانند از شدت این خستگی بکاهند. فراموش نکنیم که «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.» یعنی مراقبت از خود، نه‌تنها خودخواهی نیست، بلکه پیش‌شرط مراقبت مؤثر از فرزند است.

در نهایت، تربیت صحیح نیازمند والدین بی‌نقص نیست؛ بلکه نیازمند والدینی است که از وضعیت روانی خود آگاهند و می‌دانند آرامش آن‌ها بنیان آرامش فرزند است. همان‌گونه که در فرهنگ ما آمده: «دل آرام، خانه آرام.»

اشتراک‌گذاری: