محسن سوهانی
محسن سوهانی

تأملی بر حکمرانیِ آینده‌ محور؛ امپراتوریِ رویاها

0 بازدید

«ثروتمند بودن گناه نیست»؛ پیشنهاد می‌کنم این مستند دیدنی را تماشا کنید؛ روایت جذابی از تحول امارات متحده عربی از فقر به ثروت، با صدای عمر شریف. کشوری که در کمتر از شصت سال، از بیابانی بایر و اقتصادی مبتنی بر صید مروارید و ماهی‌گیری، به یکی از قطب‌های نوظهور تمدن و فناوری جهان بدل شد. شاید در نگاه نخست، رشد سریع کشورهای نفت‌خیز با جمعیت محدود چندان دشوار به نظر نرسد، اما راز موفقیت عرب نشین های خلیج فارس، مدل «حکمرانی هوشمند» و «آینده‌نگاری استراتژیک» با «حفظ هویت ملی» است. الگویی که نشان می‌دهد ثروت پایدار بیش از منابع، حاصل «نگاه و نهاد» است.

در ژوئیه ۲۰۲۰، با فرمان شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، «وزارت توسعه دولت»(تاسیس ۲۰۱۶) با «دفتر امور آینده» ادغام شد و نهادی نو شکل گرفت: «وزارت دولت در امور توسعه و آینده» با مدیریت اُهود بنت خلفان الرومی، بانویی از نسل جدید سیاست‌گذاران امارات که پیش‌تر «وزیر دولت برای شادی» بود. مأموریت او: پیوند دادن آینده با ساختار دولت. حکمرانی(Governance) در تعریف علمی، شبکه‌ای از نهادها و فرآیندهایی است که تصمیم‌سازی عمومی را شکل می‌دهند. حکمرانی آینده‌محور(Future-oriented Governance) یعنی این شبکه، تصمیم‌های امروز را بر پایه پیش‌نگری، تحلیلِ داده و طراحی آینده‌های ممکن اتخاذ کند. این عرصه، سه رکن بنیادین دارد:

  • افق‌نگری(Foresight): دیدن مسیرهای ممکن آینده و آمادگی برای تغییر.
  • سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد(Evidence-based Policy): تصمیم‌گیری بر اساس داده و پژوهش، نه حدس و واکنش.
  • نهادسازی تطبیقی(Adaptive Institutions): ساختارهایی که می‌آموزند و خود را بازطراحی می‌کنند.

بر این اساس، سه محور ماموریت وزارتخانه توسعه و آینده امارات عبارت است از:

  • ارتقای کارآمدی و چابکی دولت
  • توانمندسازی منابع انسانی برای مهارت‌های آینده
  • طراحی مدل‌های نو برای دولت نسل آینده

نمونه‌هایی از پروژه‌های شاخص آن:

  • برنامه جاهز(Jahiz): آموزش مهارت‌های آینده برای بیش از ۱۶۰ هزار کارمند دولت در حوزه‌هایی چون هوش مصنوعی، تحلیل داده و تفکر سیستمی.
  • شاخص آمادگی آینده(Future Readiness Index): چهارچوبی برای سنجش آمادگی سازمان‌ها در مواجهه با آینده.
  • موزه آینده(Museum of the Future): بنایی نمادین و نهادی فرهنگی برای ترویج تفکر آینده‌پژوهی در میان مردم و مدیران.

چشم‌انداز امارات ۲۰۷۱: برنامه‌ای بلندمدت برای تبدیل امارات به یکی از پنج کشور برتر جهان تا میانه قرن.

این وزارتخانه همچنین میزبان اجلاس جهانی دولت‌ها است؛ محفلی که رهبران، دانشمندان و نوآوران جهان را برای گفت‌وگو درباره آینده گرد هم می‌آورد. اثر حکمرانی آینده‌محور بر قدرت ملی را می توان در سه مهم خلاصه کرد:

  • خلق افق مشترک: آینده‌نگری باعث می‌شود دولت، نخبگان و جامعه بر مقصدی واحد متمرکز شوند: همان چسب انسجام ملی.
  • قدرت‌سازی هوشمند: با تمرکز بر آموزش، نوآوری و انرژی‌های نو، قدرت ملی درونی و پایدار می‌شود.
  • امید به‌مثابه سرمایه: وقتی آینده طراحی‌پذیر جلوه کند، امید از شعار به نیروی محرک اجتماعی تبدیل می‌شود.

فقط امارات نیست، پیشتازان آینده سازی در جهان امروز بسیارند. از نروژ و فنلاند تا نیوزیلند و استرالیا، می‌توان نام‌های زیادی برشمرد، اما بهتر است از همین همسایگان آسیایی خودمان مثال بزنیم:

کره جنوبی: با توافق دیجیتال و توافق سبز و پروژه سَدِ داده، میان سیاست اقتصادی، فناوری و اشتغال پیوند ایجاد کرد.

قطر: در قالب چشم‌انداز ملی ۲۰۳۰، توسعه انسانی و شهری را در چهارچوبی هماهنگ و آینده‌نگر پیش برد.

عربستان سعودی: چشم انداز ۲۰۳۰، مانند پروژه نئوم(NEOM)، از جمله ورزشگاه معلق یا Sky Stadium که این روزها در خبرها وایرال شده نماد تلاش برای تبدیل آینده‌نگری به مشروعیت قدرت ‌و برند ملی است.

سنگاپور: با برنامه‌ریزی شهری بلندمدت، مرکز حکمرانی داده و سیاست‌های نوآوری فناوری، یکی از پیشرفته‌ترین مدل‌های آینده‌محور را در آسیا ایجاد کرده است.

حکمرانی آینده‌محور، نه رویاست و نه تجمل مدیریتی؛ ضرورتی تمدنی است. آنجا که دولت‌ها به‌جای واکنش، پیش‌نگری می‌کنند، آینده از مُبهمِ نامعلوم به قابل طراحی و قابل ساخت بدل می‌شود. در این پارادایم(گفتمان)، دولت دیگر فقط مدیر امروز نیست، بلکه معمار فرداست. شاید زمان آن رسیده ما نیز از روزمرگی به آینده‌سازی عبور کنیم؛ از دغدغه‌محوری به چشم‌اندازمحوری و از تفکرِ تقدیرگرا به تفکرِ معمارانه. هر مدرسه، دانشگاه و اداره می‌تواند وزارت آینده کوچکی باشد؛ اگر باور کنیم آینده از راه نمی‌رسد، بلکه ساخته می‌شود.

اشتراک‌گذاری: