جامعه گوشبهزنگ
۱۴۰۴-۰۶-۰۳
جنگ تحمیلی ۱۲ روزه فعلاً متوقفشده است. بزرگترین تلخی این جنگ، نفوذ عمیق اطلاعاتی و امنیتی دشمن بود که منجر به ترور جنایتآمیز و شهادت همزمان برجستهترین فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای کشور و خانوادههای مظلوم آنها در منازل مسکونیشان شد. در مقابل بزرگترین شیرینی که در این جنگ ظهور پیدا کرد، همبستگی یک ملت با هم در پشتیبانی و دفاع از ایران عزیزشان و همراهی با حاکمیت در حفظ آرامش و همکاری با دولت در اداره امور زندگی شهروندان بود.
ظهور این همبستگی و همراهی در بستری اتفاق افتاد که در سالهای گذشته نشانههایی از افزایش شکاف بین حاکمیت و مردم بروز کرده بود. میزان مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس سال ۱۴۰۲ بهخصوص در تهران که مرکز تأثیرگذارترین جمعیت کشور است به ۲۴ درصد واجدان شرایط رای دادن رسید. برخی از نمایندگان محترمی که از تهران به مجلس راه یافتند، حدود چهار تا پنج درصد آرای واجدان شرایط رای دادن را داشتند. در انتخابات ریاستجمهوری نیز باوجودآنکه آقای دکتر پزشکیان جزو کاندیداهای احراز صلاحیتشده قرار گرفته بود در دور اول مشارکت در انتخابات ۴۰ درصد و در دور دوم با افزایش حساسیت مردم بهاحتمال انتخاب شدن نامزد دیگر و تشویق مقام معظم رهبری به شرکت در انتخابات، مشارکت رایدهندگان به ۵۰ درصد رسید که هنوز رضایتبخش نیست.
باوجود شکاف مزبور، با شروع جنگ ۱۲ روزه، برای دفاع از ایران، همراهی و همکاری ملی شکل گرفت. گویی در طی ۱۲ روز اعتراضات و گلایهمندیهای مردم از حاکمیت و شکاف بین مردم و حاکمیت فراموششده و به عقب راندهشده بود. از بین رفتن شکاف بین مردم و حاکمیت سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد. سرمایه اجتماعی در کنار سرمایههای مادی و انسانی برای پیشرفت و توسعه و دفاع از کشور ضروری است. بهخصوص که افزایش سرمایه اجتماعی موجب به میدان آمدن سرمایه مادی و ماندگاری سرمایههای انسانی نخبه برای توسعه و پیشرفت جامعه میشود.
برای پایداری همکاری و هماهنگی بین مردم و حاکمیت باید مردم احساس کنند سیاستها و تصمیمات حاکمیت مطابق نظر اکثریت آنها است. مردم باید در حاکمیت مشارکت داشته باشند و سیاستهای حاکمیت منعکسکننده خواستههای آنها باشد. بهعنوانمثال اگر خواست اکثریت مردم ایجاد ارتباط سیاسی، اقتصادی و علمی با دنیا اعم از شرق و غرب باشد؛ بهرهمندی از علم و تکنولوژی جهان صنعتی باشد؛ جذب سرمایهگذاری خارجی برای رشد و توسعه کشور باشد؛ خروج از انزوای سیاسی، اقتصادی و صنعتی باشد؛ تمرکز روی توسعه و رشد اقتصادی کشور به جای گسترش نفوذ سیاسی و ایدئولوژیک در منطقه باشد؛ تقویت آموزشوپرورش و ارتقای کیفیت آن با مدیریت افراد دانشمند و خبره و مطابق با یافتههای جدید جهانی در آموزشوپرورش باشد؛ توقف گزینشهای سیاسی و عقیدتی در بهکارگیری دانشمندان و متخصصان وطندوست در آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی و علمی و صنعتی باشد؛ آزادی در انتخاب لباس و پوشش خود مطابق عرف قابل تایید در جامعه باشد؛ عدم کنترل انحصاری رسانه ملی توسط یک گروه سیاسی باشد؛ مشارکت متخصصان و دانشمندان و خبرگان وطندوست با گرایشهای مختلف سیاسی در رسانه ملی و سایر رسانههای جمعی باشد؛ آزادی بحث و گفتوگو و اظهارنظر در مورد سیاستهای مهم و تصمیمات حاکمیت باشد؛ تمرکز نیروهای دفاعی و امنیتی روی مأموریت اصلی و خروج از فعالیت غیرمرتبط با دفاع و امنیت باشد و … . اگر خواست اکثریت مردم آن باشد که در بالا آمد و حاکمیت به نحوی سامان بگیرد که تصمیمات و سیاستهایی مطابق خواست اکثریت اتخاذ کند، آنگاه اکثریت مردم خود را در حاکمیت شریک و همراه میبینند. در چنان شرایطی شکاف بین حاکمیت و مردم کاهش مییابد یا حذف میشود. سرمایه اجتماعی بهعنوان عاملی مهم برای پیشرفت کشور افزایش مییابد و کشور پیشرفت میکند. با اتکا به سرمایه اجتماعی و پیشرفتی که حاصل میشود، دشمنان فکر تهاجم به کشور را در سر نمیپرورانند و در صورت تهاجم توان مقابله با هر تهاجمی وجود خواهد داشت.
ممکن است خواست اکثریت مردم از آنچه در بالا آورده شد، متفاوت باشد؛ ولی مهم آن است که مردم احساس کنند سیاستها و تصمیمات حاکمیت دور از خواست آنها نیست و کشور بهصورت رضایتبخشی در حال پیشرفت است. برای آنکه حاکمیت دور از خواست مردم قرار نگیرد و در شرایطی قرار گیرد که بیانگر خواست مردم باشد، باید حداقل در سازوکارهای انتخابات مجلس و ریاستجمهوری تجدید نظر شود. نباید با نظارت استصوابی افراد وطندوست و پاکدست، متخصص و دانشمند را به دلایل وابستگیهای سیاسی و حزبی یا افکار متفاوت از آنچه حاکمیت میخواهد، رد صلاحیت کرد.
باید اجازه داد اکثریت مردم با مشارکت گسترده و خرد جمعی افرادی را انتخاب کنند که معرف خواستهها و سیاستهای مطلوب آنها هستند؛ این خواستهها ممکن است شبیه آنچه در بالا آمد یا غیر از آن باشد. رای مردم و خرد جمعی آنها تصمیم میگیرد و انتخاب میکند. در آن صورت تصمیمات و سیاستهایی که از حاکمیت بیرون میآید با آنچه مردم میخواهند، نزدیک خواهد بود. اکثریت مردم احساس میکنند حاکمیت از خود آنهاست و شکافی بین حاکمیت و مردم ایجاد نمیشود.
همبستگی مردم با حاکمیت نهتنها در زمان دفاع از کشور ضروری است، بلکه پیشرفت ایران و حل چالشهای عظیمی که جامعه با آن مواجه است نیز تنها با همبستگی مردم و حاکمیت قابل دسترس میشود. چالشهای بزرگی مانند کمبود آب، کمبود انرژی، کسری عظیم صندوقهای بازنشستگی برای پرداخت حقوق بازنشستگان، کسری بودجه و کاهش ارزش پول ملی، مهاجرت نگرانکننده تحصیلکردگان نخبه از کشور، تورم کمرشکن تحمیلی بر مردم، آموزشوپرورش در هم شکسته که متوسط معدل پایه چهارم دبیرستان آن ۱۰ یا زیر ۱۰ است، کاهش سرمایهگذاری به زیر استهلاک در سطح ملی و بسیاری چالشهای دیگر نیاز به همبستگی و اعتماد بین مردم و حاکمیت دارد، نیاز به ارتقای سرمایه اجتماعی دارد.
۱۴۰۴-۰۶-۰۳
۱۴۰۴-۰۴-۲۴
۱۴۰۴-۰۵-۲۲