الهه شمس
الهه شمس

مروری بر کتاب «آگوستین آفریقایی»

1 بازدید

آگوستینِ هیپو (۳۵۴-۴۳۰ میلادی) چهره‌ای است که قرن‌هاست در قامت یکی از بنیان‌گذاران تفکر غربی و الهیات مسیحی تقدیس شده است. آثارش، به‌ویژه اعترافات و شهر خدا، چنان با تاروپود فلسفه و کلیسای اروپایی گره خورده‌اند که یک واقعیت ساده و بنیادین اغلب به حاشیه رفته یا عامدانه نادیده گرفته شده است: آگوستین، اروپایی نبود؛ او یک آفریقایی بود. این دقیقاً همان نقطه‌ای است که کاترین کانیبیر، پژوهشگر برجسته مطالعات کلاسیک، در کتاب جدید و تحسین‌شده‌اش، «آگوستینِ آفریقایی» (۲۰۲۵، انتشارات لیورایت)، بر آن انگشت می‌گذارد. او با کنار زدن غبار قرن‌ها تفسیر اروپامحور، به سراغ ریشه‌هایی می‌رود که هویت، اندیشه و حتی جدال‌های فکری آگوستین را شکل دادند. نتیجه، زندگینامه‌ای پژوهشی و در عین حال خوش‌خوان است که چهره‌ای آشناتر و شاید واقعی‌تر از این متفکر نامدار به دست می‌دهد.

کتاب، با هوشمندی، سفر خود را از شناخته‌شده‌ترین اثر آگوستین، یعنی اعترافات، آغاز می‌کند. کانیبیر در بخش نخست، به جای تکرار صرف روایت آگوستین از کودکی و جوانی‌اش، آن را در بستری تاریخی و جغرافیایی بازخوانی می‌کند. او با تمرکز بر تحلیل آگوستین از شعر حماسی «انه‌اید» که روایتگر سفر یک قهرمان از سرزمینی ویران به سوی امپراتوری روم است، نشان می‌دهد که چگونه موقعیت آگوستین به عنوان یک شهروند آفریقایی امپراتوری روم، از همان ابتدا در نگاه او به جهان مؤثر بوده است. این زاویه دید جدید، حتی برای خواننده‌ای که با اعترافات آشناست، دریچه‌ای تازه به سوی فهم روان‌شناسی او می‌گشاید.

اما اوج تحلیل کانیبیر در بخش دوم کتاب نمایان می‌شود؛ جایی که به مناقشه معروف آگوستین با دوناتیست‌ها در شورای قرطاج (سال ۴۱۱ میلادی) می‌پردازد. این بخش، قلب تپنده کتاب و بهترین نمونه از تحلیل دقیق نویسنده است. دوناتیست‌ها، جریانی مسیحی در شمال آفریقا بودند که بر ایده «کلیسای ناب آفریقایی»، مستقل از ساختار قدرت رومی، پافشاری می‌کردند. کانیبیر با مهارتی مثال‌زدنی، تضاد درونی آگوستین را در این بزنگاه تاریخی ترسیم می‌کند: مردی که از تجربیاتش در ایتالیا سرخورده و مشتاق بازگشت به وطن آفریقایی خود بود، اما در عمل، در برابر هم‌وطنانش ایستاد و از ایده «کلیسای جهانی» کاتولیک دفاع کرد؛ حتی اگر این دفاع به قیمت توسل به زور امپراتوری روم تمام می‌شد.

این بازخوانی، ما را وادار می‌کند تا در میراث آگوستین به عنوان یکی از معماران «ارتدکسی» کلیسایی و نقش او در سرکوب دگراندیشان، بازنگری کنیم. او در عین حال که یک «آفریقایی» بود، برای تثبیت جایگاهش در ساختار قدرت، علیه یک جنبش محلی آفریقایی موضع گرفت.

بخش سوم کتاب، مهارت کانیبیر به عنوان یک زبان‌شناس کلاسیک را به نمایش می‌گذارد و به شکلی ملموس نشان می‌دهد که «آفریقایی بودن» آگوستین، نه یک برچسب انتزاعی، بلکه یک واقعیت انکارناپذیر در زندگی روزمره او بوده است. نویسنده به چالش‌های زبانی آگوستین در ارتباط با مخاطبان متنوعش (یونانی‌زبان، لاتین‌زبان و فنیقی‌زبان) می‌پردازد. یکی از جذاب‌ترین نمونه‌ها، جدال نامه‌نگارانه میان آگوستین و جروم (مترجم کتاب مقدس به لاتین) است. این دو بر سر ترجمه نام گیاهی که در داستان یونس روییده بود (کدو؟ پیچک؟) با هم به نزاعی سخت برمی‌خیزند.

در نهایت، جروم در یکی از نامه‌هایش با کنایه‌ای تحقیرآمیز به «آفریقایی بودن» آگوستین اشاره می‌کند؛ طعنه‌ای که نشان می‌دهد این هویت، پاشنه آشیل و نقطه‌ای حساس برای تحریک او در منازعات فکری بوده است. این حربه بعدها توسط رقیب دیگرش، یولیانوس، در بحث بر سر گناه نخستین نیز به کار گرفته شد. این مثال‌های دقیق از دل متون تاریخی، ثابت می‌کنند که آگوستین در زمانه خودش کاملاً به عنوان یک «دیگری» و یک «آفریقایی» شناخته می‌شد، هرچند سنت فکری غرب بعدها تلاش کرد این وجه از هویت او را به فراموشی بسپارد.

کتاب در بخش پایانی به دوران پس از سقوط روم در سال ۴۱۰ و نگارش شاهکارش، شهر خدا، می‌پردازد. کانیبیر استدلال می‌کند که این اثر، محصول نهایی موقعیت دوگانه آگوستین است: مردی که هم «رومی» بود و هم «آفریقایی»، هم «خودی» و هم «بیگانه». او با بازنویسی تاریخ روم و پرورش ایده «زندگی به‌مثابه زیارت»، به نسلی از گمگشتگان امپراتوریِ در حال فروپاشی، حسی از تعلق و معنا بخشید؛ معنایی که از دل تجربه زیسته یک اندیشمند حاشیه‌نشین متولد شده بود.

کتاب «آگوستینِ آفریقایی» از زمان انتشار با استقبال گسترده منتقدان مواجه شده و نشریاتی چون نیویورکر، پابلیشرز ویکلی و کرکاس ریویوز آن را ستوده‌اند. روان ویلیامز، اسقف اعظم پیشین کانتربری، به نکته کلیدی کتاب اشاره می‌کند: هویتی که «هم آگوستین را در معرض تحقیر قرار داد و هم به او فاصله انتقادی ارزشمندی از ایدئولوژی‌های امپراتوری بخشید.»

مدلین میلر، نویسنده رمان‌های تاریخی، نیز بیان می‌کند که این «برداشت تازه و ظریف» دیدگاه او را نسبت به این شخصیت پیچیده متحول کرده است.

اشتراک‌گذاری: