محمدرضا بلادی
محمدرضا بلادی

روایتی مستند از تأسیس نخستین مدرسه مدرن ایران در بوشهر

2 بازدید

در تاریخ آموزش مدرن ایران، تأسیس مدرسه دارالفنون در سال ۱۲۳۰ ه.ش (۱۸۵۱ میلادی) نقطه عطفی شناخته می‌شود؛ اما حدود سه دهه پیش از آن، در بندر بوشهر، مدرسه‌ای به سبک «لنکستری» با هدف آموزش ارامنه، یهودیان و مسلمانان ایرانی تأسیس شد؛ مدرسه‌ای که با توجه به اسناد معتبر، نخستین نمونه از آموزش مدرن، چندمذهبی و چندزبانه در ایران محسوب می‌شود.

مدرسه‌ای که در سال ۱۸۲۴ میلادی به همت جوزف ولف در بوشهر بنیان گذاشته شد، هرچند در ابعاد و امکانات، محدود و محلی بود، اما از منظر تاریخی و آموزشی، گامی کاملاً پیشرو و فراملی در مسیر آموزش نوین در ایران به شمار می‌آید. این مدرسه به‌عنوان یکی از نخستین نهادهای آموزشی چند مذهبی و چند زبانه، با بهره‌گیری از سیستم آموزشی لنکستری و با حمایت جامعه ارامنه، مقامات کمپانی هند شرقی و کمک های فرامنطقه ای از بمبئی، کلکته، مدراس، رانگون، باتاویا و اچمیازین شکل گرفت. اگرچه این مدرسه از نظر ساختار و دامنه فعالیت قابل مقایسه با مدارس بزرگ تر و شناخته شده‌ای مانند مدرسه رشدیه تبریز نیست، اما می‌توان آن را در بستر مدارس تبشیری قرن نوزدهم در ایران، همچون مدارس ارومیه و تبریز (۱۸۳۹م/۱۲۱۷ ش)، مقایسه و مورد مطالعه قرار داد.

نظام آموزشی لنکستری، به همت جوزف لنکستر در انگلستان و ابتدای سده نوزدهم توسعه یافت. این روش برای آموزش گسترده دانش‌آموزان فقیر طراحی شده‌بود و مبتنی بر استفاده از دانش‌آموزان باسوادتر به‌عنوان ناظر آموزشی (مانیتور) برای آموزش دیگران بود. در کلاس‌هایی که گاه تا صدها دانش‌آموز داشتند، یک معلم اصلی مسئول هدایت و سازمان‌دهی بود، اما تدریس روزمره از طریق مانیتورها انجام می‌شد. این شیوه به سرعت در بریتانیا، هند، مصر، آمریکا و مستعمرات اروپایی گسترش یافت و این در حالی است که افتتاح این نوع مدرسه در بوشهر پیش از بسیاری کشورها از جمله کانادا بوده است. مزیت اصلی آن، کارآمدی اقتصادی و قابلیت اجرا در مناطق دارای کمبود معلم بود.

جوزف ولف، مبلغ مسیحی یهودی‌تبار انگلیسی، در پنجم نوامبر ۱۸۲۴ میلادی وارد بوشهر شد. پیش از آن، او در بندر بصره اقدام به تأسیس مدرسه‌ای به شیوه لنکستری کرده بود و با تجربه‌ای که از آنجا اندوخته بود، تصمیم گرفت مدرسه‌ای مشابه را در بوشهر بنیان نهد.

در نامه‌ای به تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۸۲۴ که در جلد سوم دفتر او منتشر شده، ولف شرح می‌دهد که پس از ورود به بوشهر، با استقبال گرمی از سوی سرهنگ استنرز، نماینده سیاسی کمپانی هند شرقی، روبه‌رو شد. او همچنین با چهره‌هایی چون کاپیتان جرویس، دکتر ریاخ، ستوان استرانگ و کاپیتان واکر آشنا شد که همگی از افسران بریتانیایی مستقر در خلیج فارس بودند و در حمایت از طرح مدرسه با ولف همکاری کردند.

در میان جامعه ارامنه بوشهر، شخصیت برجسته‌ای به نام «آرتون کنستانتین» نقش محوری در راه‌اندازی مدرسه ایفا کرد. او یکی از خانه‌های خود را با هزینه‌ای حدود ۱۰۰۰ روپیه بازسازی کرد و برای استفاده مدرسه در اختیار ولف نهاد. ولف همچنین تأکید می‌کند که این مدرسه برای آموزش کودکان ارمنی، یهودی و مسلمانان محلی (که او از آن‌ها با عنوان «اهالی فارس» یاد می‌کند) تأسیس شده و در آن، زبان‌های فارسی، ارمنی و انگلیسی تدریس می‌شده است. شیوه آموزشی مدرسه بر پایه نظام لنکستری طراحی شده بود که بر مبنای آموزش گروهی با استفاده از دانش‌آموزان ناظر (مانیتورها) شکل می‌گرفت. علاوه بر این، برنامه‌هایی برای تأمین معلم انگلیسی و تهیه کتاب‌های درسی و مذهبی از جمله نسخه‌های ارمنی و فارسی انجیل در نظر گرفته شده بود.

ولف در همان نامه تأکید می‌کند که طرح تأسیس مدرسه با استقبال گرم جامعه ارامنه بوشهر مواجه شد و آنان حتی برای جذب کمک‌های مالی، با ارامنه مقیم بمبئی، کلکته، مدراس، رانگون، باتاویا و اچمیازین مکاتبه کردند. سرهنگ استنرز نیز با حمایت کامل از این طرح، چند نامه رسمی خطاب به فرماندار بمبئی (الفینستون) و دیگر مقامات کمپانی هند شرقی ارسال کرد تا حمایت سیاسی و مالی لازم برای استمرار مدرسه فراهم شود.

نکته‌ای بسیار قابل توجه که در جلد دوم کتاب خاطرات و سفرهای ولف آمده، نقش فعال زنان ارمنی در این روند است. برخلاف تصور رایج از محدودیت اجتماعی زنان در آن دوره، در جریان مراسم افتتاح مدرسه، گروهی از بانوان ارمنی از حریم خود (اندرونی) خارج شدند، و برای نخستین بار در عمر خود به کلیسا رفتند. برخی از آنها به گفته ولف، با شرم و تردید، اما در نهایت با جسارت وارد فضای عمومی شدند. ولف پس از مراسم، در کلیسا، سخنرانی به زبان فارسی ایراد کرد و در آن، بر اهمیت آموزش‌های مسیحی تأکید کرد. این روایات نشان می‌دهد که مدرسه بوشهر علاوه بر یک نهاد آموزشی، یک کانون فرهنگی و اجتماعی نوظهور در جنوب ایران بود که در آن، آموزش، مذهب و تعامل فرهنگی در حال شکل گرفتن بوده است.

حدود هشت سال پس از تأسیس مدرسه، جی.اچ. استاکولر، روزنامه‌نگار و سفرنامه نویس انگلیسی، در سفرنامه خود با عنوان ۱۵ ماه زیارت در خوزستان و ایران (نسخه اصلی به زبان انگلیسی)، از بازدید از بوشهر و مشاهده مستقیم مدرسه‌ای که به همت ولف تأسیس شده بود، گزارش می‌دهد. او همچنین اشاره می‌کند که سر جان مک دونالد و دیگر مقامات بریتانیایی مقیم ایران، برای پیشبرد اهداف مدرسه، مبلغی قابل توجه در آن زمان معادل ۷۰۰ پوند استرلینگ جمع‌آوری کرده بودند.

هفت سال پس از گزارش استاکولر، ریچارد میگنان، افسر ارتش بریتانیا، در جلد دوم از سفرنامه خود با عنوان سفر زمستانی در روسیه و قفقاز و زاگرس (نسخه اصلی به زبان انگلیسی)، باز هم از ادامه فعالیت این مدرسه در بوشهر یاد می‌کند: «ارامنه بوشهر، کلیسایی آراسته و گورستانی منظم دارند، و همچنین مدرسه‌ای برای آموزش فرزندانشان که توسط آن شخصیت خاص و غریب، جوزف ولف، یهودیِ تازه مسیحی شده، تأسیس شده‌است.» این گزارش، علاوه بر تائید ادامه فعالیت مدرسه تا سال ۱۸۳۹، نشان می‌دهد که مدرسه تبدیل به بخشی تثبیت شده از نهادهای اجتماعی ارامنه بوشهر شده بود.

مدرسه‌ای که در سال ۱۸۲۴ میلادی به همت جوزف ولف در بوشهر و با الهام از شیوه آموزشی لنکستری تأسیس شد، نه تنها یکی از نخستین مدارس مدرن در ایران آن زمان بود، بلکه از نظر چند فرهنگی بودن، تعدد زبانی و رویکرد بین مذهبی در نوع خود بی‌سابقه بود. دو گزارش از جوزف ولف منتشر شده در سال ۱۸۲۴ و ۱۸۶۱ و همچنین مشاهدات جی.اچ. استاکولر (۱۸۳۲) و ریچارد میگنان (۱۸۳۹) همگی به روشنی نشان می‌دهند که این مدرسه تا دست کم پانزده سال پس از تأسیس فعال بوده و تأثیر اجتماعی-فرهنگی ماندگاری در بوشهر داشته است.

اشتراک‌گذاری: