پدرام پاک‌آیین
پدرام پاک‌آیین

جامعه گوش‌به‌زنگ

0 بازدید

 پدرام پاک‌آیین نماینده مدیران رسانه‌ها در هیئت نظارت بر مطبوعات در تحلیلی با عنوان «جامعه گوش‌به‌زنگ» که در عصر ایران منتشر شده، به نقش حیاتی رسانه‌ها در دوران پس از بحران‌های کوتاه‌مدت مانند جنگ ۱۲ روزه پرداخته است.

پس از یک درگیری شدید و کوتاه‌مدت مانند جنگ ۱۲ روزه، جامعه وارد مرحله‌ای به نام «گوش‌به‌زنگی افراطی» ‌می شود که در آن، کوچک‌ترین رویداد سیاسی یا محرک خبری می‌تواند نشانه‌‌ای شوک آور تفسیر شده و مانع از ترمیم روانی و اجتماعی شود. رسانه‌ها در این شرایط قادرند با اجرای راهبردهای ذیل به تثبیت فضای جامعه و اطمینان بخشی به افکار عمومی کمک کنند:

 ۱. ایجاد حس تداوم و پیش‌بینی‌پذیری زندگی روزمره

رسانه‌ها می‌توانند با پوشش مستمر روند بازگشت به شرایط عادی زندگی (بازگشایی مدارس، فعالیت بازارها، سرمایه‌گذاری‌های جدید و برنامه‌های فرهنگی و هنری) به بازسازی «حس تداوم» کمک کنند. تمرکز بر عادی‌سازی زندگی، پادزهر گوش‌به‌زنگی افراطی است.

۲. مشارکت‌جویی از مردم

مشارکت جویی از مردم بر انسجام و تاب‌آوری اجتماعی در برابر بحران می‌افزاید. رسانه‌ها می‌توانند فراخوان نهادهای رسمی برای مشارکت عمومی در فعالیت‌های خیرخواهانه، صنفی و اجتماعی را با ضریب افزاینده منعکس کنند. برای نمونه، فراخوان رئیس محترم قوه قضائیه از جامعه رسانه‌ای در خصوص اصلاح قانون مطبوعات، از شاخص‌ترین الگوهای مشارکت‌جویی از مردم در هفته‌های اخیر بود که رسانه‌ها به‌خوبی آن را بازتاب دادند.

۳.مدیریت گفت‌وگوهای عمومی

بر اساس «نظریه کاشت» (جورج گربنر)، رسانه‌ها می‌توانند با برجسته‌سازی، محورهای اصلی گفت‌وگوهای عمومی را تعیین کنند و این گفت‌وگوها را به سمت مضامین راه حل گرا و آینده‌نگرانه سوق دهند. تاکید بر سرعت و قطعیت در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و اجتماعی، ضرورت همکاری نخبگان فارغ از اختلاف‌ دیدگاه‌ها، اولویت‌بندی برنامه‌های بلندمدت و تشویق نخبگان خارج از کشور به بازگشت از جمله محورهایی است که می تواند به گفت‌وگوهای عمومی جهت دهد.

۴.کمک به افزایش اعتماد عمومی

«امنیت» تنها نبود تهدید فیزیکی نیست، بلکه به معنی«اطمینان» به ظرفیت نهادهای رسمی برای مدیریت بحران و تأمین رفاه است. از این رو انعکاس موفقیت‌ها (هرچند کوچک) این پیام را منتقل می‌کند که ساختارهای حکمرانی، پاسخگو و کارآمدند.

۵.  نقد و آسیب‌شناسی بدون قطبی‌ سازی

رسانه‌ها برای جلوگیری از قطبی‌شدن جامعه می‌توانند به جای تمرکز بر مقصرخوانی و حذف رقبا «روندها و سازوکار‌ها» را نقد و آسیب شناسی کنند. این گونه نقد، دستگاهی سنجشی است که به جای تعمیق شکاف ها، به یادگیری جمعی و اصلاح زیرساخت‌ها می‌انجامد.

سخن آخر این که استفاده هوشمندانه از ابزار ارتباطی، در گرو‌ ایجاد شرایط پایدار برای فعالیت حرفه‌ای رسانه‌هاست؛ زیرا اگر نهاد رسانه خود دچار گسست در پایه‌های وجودی، بی‌اعتمادی به آینده حرفه‌ای و عدم قطعیت در حیات اقتصادی باشد، نمی‌تواند هیچ یک از راهکارهای فوق را عملی کند. دولت باید با حمایت مؤثر و عادلانه از رسانه به عنوان حلقه‌ای راهبردی از زنجیره دفاعی کشور، امنیت روانی جامعه را ارتقا بخشد و به افزایش اعتماد‌ عمومی کمک کند؛ موضوعی که در ماه‌های گذشته تا حد زیادی مغفول مانده است.

اشتراک‌گذاری: