محمد کاتبی
محمد کاتبی

گفت‌وگوی جهانی با کتاب‌های محلی

1 بازدید

در دیپلماسی فرهنگی، کتاب می‌تواند با روایت درست و قابل فهم نقش‌آفرینی کند. برای جهان اسلام، به‌ویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی، کتاب یکی از مهم‌ترین دروازه‌های ورود به گفت‌وگوی جهانی درباره اخلاق، عدالت، معنویت و هویت انسانی است. قدرت کتاب در آن است که بدون هیاهو، با زبان اندیشه وارد گفت‌وگو می‌شود. گاه یک کتاب خوب، با نگاهی روشن به مفاهیم اسلامی، بیش از هر سخنرانی یا کمپین رسانه‌ای می‌تواند پل ارتباطی میان فرهنگ‌ها بسازد، به‌ویژه وقتی که با زبانی فراملی، مخاطب را به تأمل و گفت‌وگو دعوت کند. کتاب مستقیماً با جوامع علمی، استادان، دانشجویان و روشنفکران وارد تعامل می‌شود.

امروز، تصویر اسلام در ذهن بسیاری از مخاطبان جهانی، زیر فشار رسانه‌ها، خشونت‌های سیاسی و پیش‌فرض‌های آکادمیک شکل گرفته است. نشر سنجیده و ترجمه هدفمند علوم انسانی اسلامی، می‌تواند این تصویر را بازسازی کرده و چهره‌ای عقلانی و انسانی از اسلام عرضه کند. بزرگ‌ترین مانع در مسیر جهانی‌شدن علوم انسانی اسلامی، زبان است. ترجمه در این حوزه، صرف انتقال واژه نیست؛ آفرینشی دوباره است. مفاهیم باید از بستری فرهنگی به بستر دیگر سفر کنند بی‌آنکه جوهره‌شان تحریف شود. بسیاری از ترجمه‌های موجود یا بیش از حد تحت‌اللفظی‌اند یا از معنا تهی شده‌اند. واژه‌هایی چون «عدل»، «نفس» یا «عقل» در معادل‌های رایج غربی، بار معنایی تمدن اسلامی را از دست می‌دهند. کمبود مترجمانی که هم «دوزبانه» و هم «دوفرهنگی» باشند، مانع اصلی است. در کنار آن، تمرکز صرف بر انگلیسی موجب غفلت از زبان‌های پرظرفیت دیگر مانند عربی، اردو، ترکی، مالایی و اسپانیایی شده است.

بسیاری از متون تولیدشده در حوزه‌های حوزوی یا دانشگاهی ایران، با فرض مخاطب آشنا به پیش‌زمینه‌های بومی نوشته می‌شوند. این متون برای خواننده بین‌المللی، شبیه گفت‌وگویی پشت درهای بسته‌اند: پر از اصطلاحات و ارجاعات خاص. اگر قرار است پیام جهانی شود، باید به زبان مسائل مشترک انسانی بازگو شود؛ مفاهیمی چون عدالت، اخلاق، آزادی، هویت و کرامت.

مشکل تنها در متن و ترجمه نیست؛ ضعف ساختاری در عرضه کتاب هم وجود دارد. از نبود همکاری با ناشران معتبر و تحریم‌ها، تا ناآشنایی با پلتفرم‌هایی مثل Amazon یا Google Books، همه باعث می‌شوند آثار در حلقه‌ای بسته بمانند. حتی ترجمه‌های خوب هم گاه با جلد و صفحه‌آرایی ضعیف، متادیتای ناقص و نبود شاخصه‌های بین‌المللی (ISBN/DOI) عرضه می‌شوند که مانع جدی دیده‌شدن‌اند.

جهانی‌سازی یعنی «جهانی فهمیده شدن». اندیشه اسلامی را نباید رقیق کرد، بلکه باید آن را در قالب مسائل امروز بشر صورت‌بندی کرد. وفاداری به هویت فکری همراه با شناخت ذهنیت جهانی، متن را از حالت انتزاعی یا تبلیغی بیرون می‌آورد و وارد گفت‌وگویی حقیقی می‌کند.

ترجمه باید از پراکندگی و مقطعی‌بودن خارج شود و در قالب سیاستی منسجم دنبال گردد. ایجاد هسته‌های دائمی ترجمه در مراکز علمی، تربیت «مترجمان مفهومی» و تنوع‌بخشی به قالب‌ها (چکیده، نسخه کوتاه، ویدئو، پادکست و اینفوگرافی) بخشی از این رویکرد است.

کتاب باید در فضای تعامل دیده شود. همکاری با دانشگاه‌ها، انجمن‌های علمی، ناشران جهانی و استفاده از ظرفیت نخبگان ایرانی خارج از کشور، حلقه ارتباطی حیاتی در این مسیر است. تفاهم‌نامه‌ها، نشست‌ها و کنفرانس‌های مشترک می‌توانند این پیوند را عملی کنند.

ظاهر کتاب، معرفی درست، همراهی یک چهره معتبر بین‌المللی و حضور در پلتفرم‌های اصلی نشر، از الزامات اعتمادسازی برای خواننده جهانی است. فعالیت رسانه‌ای، برگزاری گفت‌وگو با نویسنده و ارائه خلاصه چندزبانه، مکمل مسیر انتشارند.

آثار برخی اندیشمندان ایرانی چون علی شریعتی و علامه طباطبایی توانسته‌اند به کتابخانه‌های دانشگاهی غرب راه یابند. نهادهایی مانند جامعه‌المصطفی و مجمع جهانی اهل بیت نیز قدم‌هایی برداشته‌اند، هرچند بیشتر این تلاش‌ها به‌دلیل نبود راهبرد بلندمدت و شبکه توزیع جهانی، نیمه‌تمام مانده‌اند.

کشورهایی چون ترکیه، مالزی و قطر با دیپلماسی کتاب، مسیرهای منسجم‌تری پیموده‌اند. ترکیه با نهادهایی مانند «یونس امره» توانسته نسخه‌ای روزآمد از اندیشه اسلامی-عثمانی را جهانی کند و مالزی با بهره‌گیری از IIUM Press، آثار دوزبانه و موثر در جهان اسلام و فراتر از آن عرضه کرده است.

اشتراک‌گذاری: