استاد محمود فرشچیان و استحاله نگارگری سنتی
رنسانسی که در غرب به وقوع پیوست با تاخیر بسیاری به سایر جوامع از جمله ایران نیز رسید. همچنین تفکر عقلانی و خرد گرایی دوران مدرن بسیاری از قواعد و معیارهای حاکم بر جامعه سنتی را متحول کرد. در این میان هنر نیز با نظر بر اندیشههای جدید، راهی متفاوت از گذشته را در پی گرفت که نمونه آن در تغییرات نگارگری آن هم با هنرمندی استاد فرشچیان قابل مشاهده است.
بدین ترتیب هنرمندان متاثر از تغییرات دنیای نوین سعی کردند تا بیشتر از سنتها فاصله بگیرند و هویت جدیدی را که دنیای مدرن بر آنان تحمیل کرده، در هنرشان منعکس کنند. بزرگترین هنرمندان کسانی بودند که توانستند با فرایندی پویا و کارامد، نقشهای جدیدی را به جهان هنر عرضه نمایند. هنر نگارگری نیز که هنری سنتی است بدلیل ویژگی های تصویری و مفهومی تا حدی و به گونه متفاوت تری، سعی کرده با این تغییرات هماهنگ شود چنانچه در آثار استاد محمود فرشچیان این تغییر با ساختار های هنر مدرن تاحدی و به گونه شخصی شده منعکس است.
هنر نگارگری ایرانی هنری سنتی با ارزش های زیبایی شناسانه خاص، متاثر از روایت های حماسی، ادبیات و اسطوره هاست. هویت ایرانی را با تفاوت بسیار با سایر نگاره هایی که در دیگر فرهنگ ها وجود دارد می توان باز شناخت و این خاصیت منحصر فرد، ادبیاتی غنی واندیشه های عرفانی و معنوی، خاص ساختار جامعه ایرانی است که بر تصویر سازی آن تاثیر گذاشته و آن را متمایز گردانده است. از طرفی، هر هنری در طی دوران به پیچیدگی ها، فرم پردازی و شگردهای خاصی می رسد که حاصل ایجاد تنوع اندیشه ها و تغییر در بافت های فرهنگی و به ثمر رسیدن اشکال متنوع و جدیدی از مفاهیم ادبی هنری و عرفانی است که در هنرنگارگری ایرانی نیز به وقوع پیوسته است؛ از مکتب بغداد در قرون اولیه اسلامی گرفته تا آثار استاد محمود فرشچیان، تغییری به درازای قرن ها که هم اکنون هم در آثار هنرمندان نوگرا ادامه دارد را شاهد بوده است اما به شیوه ای متفاوت ترو مفهومی تر و بیشتر منطبق با اندیشه های هنر معاصر.
سادگی و عدم پیچیدگی و فقدان جزئیات در فرم پردازی های هنرمندان دوران اولیه نگارگری در طول تاریخش به شگردها و ایدهپردازیهای فرمی و خلاقانه استاد فرشچیان رسیده است. نیاز است تا سیر تاریخی رشد هنر نگارگری را در مهمترین مکاتب هنری نگارگری، از دوران اولیه اسلامی تا مکاتب سلجوقی، ایلخانی، تیموری و صفوی را در نظر داشته باشیم و سر آمدانی که این مکاتب را به سوی تحولی بزرگ سوق دادند را باز شناخت تا بتوان نظری جامع تر از هنر نگارگری معاصر بویژه آثار استاد فرشچیان را درک کرد.
هر تغییر و پدیدهای نیازمند عواملی است که بتوان آن را واکاوی کرد. تجربه نشان دادهاست که از هیچ، چیزی زاده نمی شود. رنسانس فکری فرشچیان ضمن آنکه از هنر سنتی نگارگری وام گرفته است محصول شرایط تاریخی و اجتماعی سیاسی و متاثر از ارتباط با دنیای غرب و متاثر از رویدادهای فکری و هنری دوران اوست. سبک های واقع گرایانه و رئالیستی د رمقابل سنت نگارگری ایرانی که فاقد پرسپکتیو و غیر واقع گرایانه و نماد پردازانه و انتزاعی بوده و همچنین ظهور مدرنیته که در اصول و مفاهیم هنری بسیار متفاوت از اصول نگارگری ایرانی بود، افول آن را سبب شده بود. تاثیر دیگری که بر نگارگری سنتی وارد آمد وجود صنعت چاپ و اختراع وسایلی همچون دوربین عکاسی بود که در تضاد عمیقی با تصویرسازیها و نگارگریهای ایرانی قرار گرفت بهگونهای که برخی هنرمندان را به این اندیشه سوق داد که نگارگری با ویژگیهای دنیای مدرن همخوانی ندارد.
در این میان هنرمندانی چون محمود فرشچیان ضمن توجه به بسیاری از قواعد و اصول سنتی هنر نگارگری، تغییر زاویه قابل توجهی را در بعضی از اصول نگارگری ایجاد کردند. آنچه به نگارگری سنتی هویت بخشیده، به لحاظ محتوایی وجود مضامین حماسی ادبی و عرفانی است و ویژگیهای بصری آن که به سطوح فاقد پرسپکتیو و مسطح اما با ترکیبی متعادل و رنگپردازیها و عناصر تصویری نمادینی اشاره دارد که معمولادر فضایی چند بعدی و پلانبندی شده روایتپردازی میشوند.
چرخش هنر فرشچیان از سنت نگارگری ایرانی به طراحیهای خیالانگیز و احساسی و نو آورانهای برمیگردد که بیشتر حاصل تفکر زیباییشناسانه شخصی و فردی وی بود. وی هم زمان سعی کرد تا هویتهای بصری هنرنگارگری رانیز حفظ کند. از همه مهمتر خیالپردازیهای خاص تصویری است که از ارزشهای هنر نگارگری محسوب میشود و استاد آن را با فرمپردازیهای جدید به نمایش گذاشت. مضامین تابلویهای وی علاوه بر مفاهیم اخلاقی، فلسفی و اسطورهای توجهی ویژه به مفاهیم و نمادهای مذهبی دارند و شاید مهمترین آثار وی که شهرتی خاص در بین عموم مردم دارد متعلق به همین مضمون باشد.
وی احساسی قوی از روایتی را که در نظر داشت در چهرهها و فیگورهای انسانی و حتی جانوری منعکس میکرد؛ سیالیت و فرمهای پیچیده و آزاد و گردشها و پیچشهای اندامها و پوشش و عناصر تصویری آثار وی با حالت ایستا و کادر شده و پلانبندی نگارگری سنتی مغایرت اساسی دارد و از نمونههای تمایز آثار وی تاثیر احساسات فردی و شخصی او در مضامین بکارگرفته شده است؛ نوعی القای احساسی به مخاطب که برخلاف روایتپردازی مرسوم هنر نگارگری است. به این ترتیب نقش سهیم شدن مخاطب در درک احساس موجود در اثر که قبلا کمتر مورد توجه بوده و همچنین ایجاد تعامل بین اثر و مخاطب در آثار استاد فرشچیان شکل گرفت.
با توجه به دید گاه فلسفی موجود در آثار استاد فرشچیان، میتوان اندیشههای سنتگرایانهای که بر اصول دینی و معنوی تاکید داشته و هنر را تجلیگاه حقیقتی معنوی و الهی میدانند، مشاهده کرد. به این ترتیب آثار وی مغایرتی اساسی با هنر مدرن و سکولاریسم منتج از آن دارد. از این منظر دید گاه فلسفی وی با اندیشههای مدرن و بحران معنا در دنیای معاصر در تضاد ماهوی قرار میگیرد؛ چرا که دیدگاه زیباییشناسی هنری وی مبتنی بر معنویت و در سایه امرمتعالی است.
از ویژگیهای بصری آثار استاد فرشچیان نیز میتوان به این مساله اشاره کرد که با وجود تخت بودن عناصر تصویری، مواج بودن، حرکت، سیالیتهای رنگی و استفاده بسیار از تنالیتههای رنگی نقشها از یک پرسپکتیو رنگی تبعیت میکنند؛ نوعی پرسپکتیو خود انگیخته و شخصی که متفاوت از عمقگرایی آثار هنری واقعگرا است. آثار وی نمونه درخشانی از نگارگری معاصر است که به دلیل بیتوجهی به سنتهای تصویری نگارگری به لحاظ فلسفی به اندیشه سنتگرایان دینی مرتبط میشود.