اقتصاد 0 بازدید
بورس بازنده بازارهای موازی در 4 سال اخیر؛

طلا با ۸۱۵ درصد رشد اول شد

بامداد جنوب – داود علیزاده

اگر کسی بخواهد حال و روز اقتصاد ایران در چهار سال گذشته را در یک نگاه خلاصه کند، کافی‌ست به مسیر دارایی‌ها و قیمت‌ها نگاهی بیندازد. داده‌های رسمی اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران، بانک مرکزی، اتحادیه طلا و جواهر و همچنین بورس تهران نشان می‌دهد که در این سال‌ها طلا و رمزارزها جهش کردند، هزینه‌های زندگی چند برابر شد و بازارهای رسمی همچون بورس از نفس افتادند. این تصویر، روایتی روشن از اقتصادی است که تورم مزمن، نااطمینانی سیاسی و ضعف نظام مالی، آن را به سمت «سرمایه‌گری دفاعی» و تلاطم‌های پی‌در‌پی سوق داد.

در این چهار سال، میانگین قیمت طلا حدود ۸۱۵ درصد رشد کرد. ضمن آنکه باید یادآور شد که در سال ۱۴۰۰، بازار طلا و سکه ایران تحت تأثیر نوسانات شدید نرخ ارز و تورم داخلی قرار داشت. متوسط قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار در آغاز آن سال حدود یک میلیون و ۵۰ هزار تومان بود و در پایان همان سال به حدود یک میلیون و ۲۳۰ هزار تومان رسید. قیمت سکه تمام بهار آزادی نیز در فروردین ۱۴۰۰ حدود ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان معامله می‌شد و تا اسفند همان سال با نوسان‌هایی در محدوده‌ی ۱۲ تا ۱۳ میلیون تومان تثبیت شد حال این قیمت‌ها را با نرخ امروز مقایسه باید کرد. روز دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴: طلای ۱۸ عیار حدود ۱۰٫۹ میلیون تومان، طلای ۲۴ عیار حدود ۱۴٫۳۵ میلیون تومان، سکه امامی حوالی ۱۱۳٫۸ میلیون تومان، ربع‌سکه حدود ۳۳٫۴ میلیون تومان و سکه گرمی نزدیک ۱۶٫۸ میلیون تومان معامله شد. این اعداد نشان می‌دهد که اعتماد عمومی به پول ملی چقدر فرسایش یافته است. بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که طلا در هر نقطه‌ای از بحران، به پناهگاه تبدیل شده است و عاملش نه صرفاً جذابیت فلز زرد که فرار از ریال بوده است.

در همین سال‌ها، سکه تمام به‌عنوان شاخص دیگری از اعتماد مردم، حدود ۷۹۶ درصد رشد کرده است. اختلاف بین قیمت بازار و ارزش ذاتی سکه گاهی تا ۳۰ درصد رسیده؛ یعنی مردم حاضرند تنها برای «احساس آرامش مالی»، بهای بیشتری بپردازند. این پدیده پیش‌تر در بحران‌های ارزی دهه ۱۳۹۰ نیز مشاهده شد و دوباره تکرار شده است.

گزارش‌های اتحادیه طلا و تحلیل‌های بین‌المللی نشان می‌دهد تقاضا برای سکه و طلا در ایران، برخلاف روند جهانی، در دوران رکود هم بالا رفته است. مردم، طلا را نه برای زیبایی که برای بقا می‌خرند. بیت‌کوین طی همین دوره حدود ۸۰۰ درصد رشد داشته؛ جهشی که بیش از آنکه ریشه در فناوری یا پذیرش رسمی داشته باشد، از سقوط ریال تغذیه کرده است. سرمایه‌گذاران ایرانی در نبود مسیرهای سرمایه‌گذاری آزاد، رمزارز را به گزینه‌ای برای حفظ ارزش دارایی تبدیل کرده‌اند. هر بار نرخ ارز جهش کرده، موج ورود به رمزارزها نیز شدت گرفته است. این رفتار نه از علاقه به فناوری مالی، بلکه از ناامنی مالی حکایت دارد.

اما تورم، ستون فقرات این داستان است: ۳۴۴ درصد افزایش در شاخص قیمت مصرف‌کننده طی چهار سال و میانگین سالانه حدود ۴۰ درصد تورم که اقتصاد ایران را در میان تورمی‌ترین ده کشور دنیا قرار داده. داده‌های TradingEconomics و مرکز آمار ایران نشان می‌دهد نرخ تورم ماهانه اغلب در محدوده ۳ تا ۵ درصد نوسان داشته و تقریباً هیچ دوره پایداری زیر ۳۰ درصد در سال‌های اخیر ثبت نشده است. به زبان ساده، قدرت خرید خانوار ایرانی هر سال حدود یک‌سوم فرو ریخته است.

در چنین شرایطی، مسکن با رشد میانگین حدود ۲۴۸ درصدی هرچند نسبت به طلا عقب‌تر است، اما هنوز پناهگاه مطمئن طبقه متوسط محسوب می‌شود. رکود ساخت‌وساز، هزینه بالای مصالح و افت قدرت خرید خریداران باعث شده رشد قیمت در این بازار کمتر از تورم عمومی باشد. با این حال، سرمایه‌گذاران عمده همچنان مسکن را انتخاب می‌کنند، چون نقدشوندگی پایینش دست‌کم در برابر تورم، حفاظی نسبی فراهم می‌کند.

در سوی دیگر، صندوق‌های درآمد ثابت با ۱۸۵ درصد بازدهی، عملاً از تورم جا مانده‌اند. نرخ‌های سود بانکی نزدیک به ۲۳ تا ۲۵ درصد نه‌تنها جبران تورم نکرده‌اند، بلکه اعتماد عمومی به نظام بانکی را کاهش داده‌اند. بخش زیادی از منابع مردم به جای سپرده، به بازارهای غیرمولد و سفته‌بازانه رفته است؛ رفتاری که ریشه در ثبات‌نداشتن ارزش ریال دارد.

و اما بازار سرمایه یا همان بورس: بر خلاف انتظار، تنها ۹۴ درصد رشد داشته است؛ کمتر از یک‌چهارم تورم چهارساله. بعد از سقوط تاریخی ۱۳۹۹. بورس به‌جای آینه تولید، به صحنه‌ی فرار سرمایه بدل شده. هنوز بدبینی نسبت به سیاست‌گذاری ادامه دارد و سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند به بازارهایی پناه ببرند که کمتر تحت کنترل دولت است.

در مجموع، این داده‌ها روایتگر تغییر رفتار سرمایه‌گذاری در ایران‌اند: سرمایه‌گذاران به‌جای انتخاب مبتنی بر بازده واقعی، بر پایه‌ی «ترس از تورم» تصمیم می‌گیرند. نتیجه، پیشی‌گرفتن دارایی‌های غیرمولد و کاهش ارزش ابزارهای رسمی است. در اقتصادی که تورمش همیشگی و نرخ بهره‌اش منفی است، هر چیزی که به ریال سنجیده نشود، محبوب‌تر است.

در پایان، این آمارها نه صرفاً عدد که تصویر چهار سال زندگی اقتصادی ایرانیان‌اند؛ مردمی که هر روز، میان طلا، رمزارز و تورم، راهی برای نجات دارایی‌هایشان جسته‌اند.

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.