فرهنگ 12 بازدید
گزارش بامداد جنوب از معناهای پنهان یک جشن باستانی:

«یلدا» شب روایت، حکمت و بازآفرینی پیوندهای خانوادگی

بامدادجنوب_الهام بهروزی

«یلدا» یا «شب چله» یکی از اصیل‌ترین و کهن‌ترین جشن‌های ایرانی است که در طولانی‌ترین شب سال، یعنی اول دی‌ماه برپا می‌شود. در این شب مرسوم است که با میوه‌هایی چون انار، خرمالو، هندوانه، سیب و به از میهمانان پذیرایی شود. همچنین تفال گرفتن از شاهنامه، مثنوی و حافظ دیگر رسمی است که بعدها به رسوم این شب ملحق شده است. این رسم در کنار انار به یکی از نمایه‌های اصلی شب یلدا مبدل شده تا جایی که برخی با اعتقاد راسخ نسبت به آینده یا نیت خود از دیوان حافظ تفال می‌گیرند و آن را برهانی برای دل‌آرامی، امیدواری و معنا بخشیدن به فردای خویش می‌دانند.

یلدا جشنی دیرینه است که به مانند نوروز و سده به عصر حاضر رسیده است و فرصتی برای نزدیک‌تر شدن دل‌ها و بازخوانی پیوندهای خانوادگی است که در هیاهوی روزمرگی کم‌رنگ شده‌اند. نشستن گرد بزرگ‌تر خانواده، شنیدن روایت‌ها و خاطره‌ها و گرم نگهداشتن جمع، معنایی عمیق‌تر از طولانی‌ترین شب سال به این آیین می‌بخشد.

در این شب، تاریکی نه نشانه بیم که مقدمه‌ای برای روشنایی است؛ همان فلسفه‌ای که ایرانیان از دیرباز به آن باور داشته‌اند؛ هیچ شبی ماندگار نیست؛ پایان شبه سیه، سپید است. یلدا ، آیینی است ریشه‌دار برای یادآوری صبر، امید و باور به فردایی روشن؛ جشنی که همچنان، با همه دگرگونی‌های زمان، جایگاه خود را در فرهنگ و زیست ایرانی حفظ کرده و هر سال، گرمایی تازه به خانه‌ها می‌بخشد.

به عقیده محمدجواد حق‌شناس، «یلدا» حلقه پیوند جشن‌های بزرگ ایرانی از «مهرگان» تا «نوروز» است. او با تاکید بر اینکه شب یلدا فقط یک مناسبت تقویمی یا آیینی کهن نیست، به بامداد جنوب گفت: یلدا بخشی زنده از منظومه فرهنگی ایران و حلقه‌ای پیونددهنده در زنجیره جشن‌های بزرگ ایرانی است؛ آیینی که از مهرگان آغاز می‌شود، از یلدا می‌گذرد، در سده تداوم می‌یابد و در نهایت به نوروز، جشنِ جشن‌ها، می‌رسد.

وی در ادامه با تبیین جایگاه راهبردی شب یلدا در نظام آیینی و فرهنگی ایران، این آیین دیرپا را «نقطه اتصال پاییز شکرگزاری به زمستان روشنایی و سپس به بهار زایش و نوزایی» توصیف کرد و افزود: یلدا نه یک رخداد منفرد، بلکه حلقه‌ای معناگر در پیوستار جشن‌های ایرانی است که منطق زیست فرهنگی ایرانیان را در نسبت با طبیعت و زمان آشکار می‌سازد.

این نویسنده و استاد دانشگاه با اشاره به ریشه‌های یلدای ایرانی در آیین مهر، خاطرنشان کرد: یلدا پلی فرهنگی میان مهرگان، سده و نوروز است؛ پلی که نشان می‌دهد فرهنگ ایرانی، فرهنگی گسسته و مقطعی نیست، بلکه جریانی پیوسته، زنده و معنامحور است که همه فصل‌های زندگی را به رسمیت می‌شناسد.

حق‌شناس سپس با استناد به بیت مشهور حافظ «صحبتِ حُکام، ظلمتِ شبِ یلداست/ نور ز خورشید جوی، بو که برآید» گفت: همان‌گونه که حافظ یادآور می‌شود، ایرانیان از دیرباز آموخته‌اند که بلندترین شب سال را نه با هراس، بلکه با معنا پشت سر بگذارند. یلدا جشن تاریکی نیست؛ جشن آگاهی از پایان تاریکی و ایمان به آغاز روشنایی است.

وی گردهم‌آمدن خانواده‌ها، شب‌نشینی‌ها و گفت‌وگوهای یلدایی را پاسخی فرهنگی به سرما و سیاهی دانست و افزود: این آیین به‌جای انزوا، همدلی و باهم‌بودن را برمی‌گزیند و از همین رو، یلدا بیش از آنکه جشنی فردی باشد، آیینی اجتماع‌پایه و خانواده‌محور است که سرمایه اجتماعی را بازتولید می‌کند.

این چهره فرهنگی ریشه‌های یلدا را در پیوند ژرف انسان ایرانی با طبیعت و آگاهی او از گردش زمان جست‌وجو کرد و گفت: یلدا لحظه‌ای نمادین در تقویم طبیعی است؛ جایی که پس از طولانی‌ترین شب، مسیر روشنایی آغاز می‌شود. این درک نمادین از جهان، قرن‌ها پیش از صورت‌بندی‌های فلسفی و علمی، در آیین‌های ایرانی متجلی شده است. یلدا جشن صبوری، انتظار و پذیرش چرخه زندگی است.

وی، لایه‌های معنایی یلدا را در سه رویکرد بنیادین تبیین کرد و ادامه داد: در نخستین رویکرد، یلدا نماد غلبه نور بر تاریکی است؛ روشن‌بودن خانه‌ها، گرمای جمع و حضور دیگران، ترجمان اجتماعی این باور کهن است که هیچ شبی، هرچند بلند، ماندگار نیست. پیامی ساده اما عمیق که در جهان پراضطراب امروز، معنایی دوچندان می‌یابد.

به گفته حق‌شناس، در رویکرد دوم، یلدا شب حکمت و روایت است؛ شبی که حافظ‌خوانی، شاهنامه‌خوانی، قصه‌گویی و گفت‌وگوی میان نسل‌ها، آن را به مجالی برای انتقال خرد تاریخی بدل می‌کند. شب‌نشینی‌های یلدایی صرفا برای سرگرمی نیستند، بلکه بستری برای آموزش غیررسمی، بازگویی تجربه‌ها و پیوند دوباره نسل‌ها فراهم می‌کنند. یلدا، شب کلام و اندیشه است.

او در تبیین رویکرد سوم، یلدا را آیین شکرگذاری و زندگی دانست و گفت: نمادهای یلدایی همچون انار و هندوانه، نشانه‌های فرهنگی‌اند. انار با دانه‌های فراوانش نماد برکت، زایش و همبستگی و هندوانه یادگار گرمای تابستان در دل زمستان است. این نمادها، فرهنگ قدرشناسی، قناعت و شادی‌های اصیل را یادآوری می‌کنند.

حق‌شناس با اشاره به ثبت‌جهانی آیین یلدا در فهرست میراث‌فرهنگی ناملموس یونسکو تصریح کرد: این ثبت به‌رسمیت‌شناختن سهم فرهنگ ایرانی در میراث مشترک بشری است. یلدا امروز پیامی فراتر از مرزهای ایران دارد؛ پیام گفت‌وگو، همدلی، صلح و امید.

با این اوصاف، محمدجواد حق‌شناس یلدا را آیینی زنده و پیونددهنده در سنت‌های ایرانی می‌داند؛ شبی معنادار که از مهرگان آغاز می‌شود و در پیوند با سده، سرانجام به نوروز می‌رسد. در میان آیین‌ها و نمادهای شب یلدا، خوراکی‌ها نیز حامل معناهای فرهنگی‌اند؛ نمادهایی که فراتر از سنت، بیانگر نگرش ایرانیان به زندگی، طبیعت و تداوم حیات هستند. انار به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر سفره یلدا، نمونه‌ای روشن از این پیوند معنا و زندگی است.

عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در خصوص نمود انار در آیین شب یلدا به بامداد جنوب گفت: انار و شب یلدا به هم پیوند خورده‌اند. انار در سنت‌های ایرانیان حضور جدی داشته و به تبرک و خوش‌یمنی شهره است. در جشن‌های عروسی و ازدواج، داماد اناری را گرد سر عروس می‎گرداند و به میان جمعیت می‌اندازد، هرکس انار را بگیرد، خوشبختی در اقبالش خواهد بود. انار در میان ایرانیان قدیم و شمال هندوستان و برخی جوامع دیگر نشانه زایش و نماد خوشبختی بوده و مردم به درخت انار احترام می‌گذاشتند. انار که نماد باروری و عشق در نزد اقوام ایرانی است، با نام‎های دختران در آمیخته است در مستندات و منابع از انارهایی با نام خاتون، آمنه خاتون، خانم، لیلی، پنجه عروس، نام برده شده است.

سید رضا شاکری ادامه داد: در افسانه‌های مردمی آمده‌است که در بیستون درختی است به نام «انار فرهاد» که به حال و روز فرهاد در غم شیرین اشاره دارد؛ فرهاد با شنیدن خبر مرگ شیرین، تیشه بر سر خویش زد و خونش بر زمین ریخت و از آن نهال انار رویید. موضوع رویین‌تنی اسفندیار نیز ریشه در انار دارد؛ زرتشت پیامبر چهار نعمت متبرک اساطیری را به چهار پهلوان می‎دهد: شراب به گشتاسب می‌رسد، عطرِ گل به جاماسب، شیر به پشوتن و انار به اسفندیار.

به گفته وی، نخستین و بزرگ‌ترین باغ انار تاریخ در پاسارگاد و شوش در دوره هخامنشیان احداث شده و مقدس و مورد احترام بودن انار از این دوره آغاز و در سنت‌ها و معماری و فرهنگ پس از آن دوره رواج و ترویج شده است. انار نمادی از معماری ایران در عهد‌ باستان بود‌ که بیشتر در کاخ‌های مربوط به پادشاهان هخامنشیان برای آراستن دیوارها و همچنین نقش گردنبند‌ اسب‌ها و سرستون‌ها به کار برده می‌شد‌. گلنار، گل انار یا شکوفه اناری که در دستان کورش هخامنشی دیده می‌شود‌ از نمونه‌های بارز این مهم است.

این پژوهشگر و نویسنده سپس به رد پای پررنگ انار و متعلقات آن در شعر و ادب پارسی اشاره و تصریح کرد:  درخت، دانه‌های انار، پوست انار، رنگ و طعم آن، آب و شراب انار، وضع انار (پارگی و شکاف پوست) و پرده‌های مشبک درون انار همگی در شعر فارسی نمود یافته و گواه و نشانه‌ای بر کار و بار دل و جان حال و مقام آدمی‌اند. در شعر و ادب ایران و در زبان فارسی انار در شعر بازتاب خوبی داشته است. دلِ پاره پاره از غم به پاره‌های انار تشبیه شده است (انوری)، اشک عاشق به مثابه دانه انار (مهستی گنجوی) دل، اناری است که هزار قطره خون را در بر گرفته است (سوگندنامه) خوشی و خندان بودن و رضایت از وضع خویش (مولوی).

همان‌طور که شاکری اشاره کرد انار یکی از کهن‌ترین و معنادارترین نمادهای فرهنگی ایران است که در آیین یلدا،  نماینده زایش، باروری، عشق، خوش‌یمنی و تداوم زندگی است. به عقیده او، پیوند ژرف انار با باورهای اساطیری، آیین‌های مردمی و حافظه تاریخی ایرانیان، این میوه را از یک خوراک ساده به نشانه‌ای هویتی و تمدنی تبدیل کرده است.

در این میان اسماعیل حسام‌مقدم، پژوهشگر و جامعه‌شناس، در گفت‌وگو با بامداد جنوب با تاکید بر کارکرد هویتی جشن‌های باستانی ایران گفت: جشن‌هایی مانند شب یلدا را باید به‌مثابه سازوکارهای فرهنگی بازتولید هویت جمعی فهم کرد؛ آیین‌هایی که در بستر زمان، امکان تداوم حافظه تاریخی و انتقال ارزش‌های بنیادین جامعه ایرانی را فراهم کرده‌اند. به عقیده من، یلدا صرفاً یادمانی از گذشته نیست، بلکه کنشی فرهنگی است که پیوند ایرانیان را با طبیعت، زمان و معنای زیستن جمعی بازنمایی می‌کند.

وی با تاکید بر اینکه در جهانی که روندهای شتاب‌زده مدرن، هویت‌های بومی را در معرض فرسایش قرار داده‌اند، آیین‌هایی چون یلدا نقش مهمی در مقاوم‌سازی فرهنگی ایفا می‌کنند، تصریح کرد: این جشن‌ها با تاکید بر گفت‌وگو، هم‌نشینی نسل‌ها و ارزش‌هایی چون همدلی، صبوری و امید، امکان بازتعریف معاصر هویت ایرانی را فراهم می‌کنند و نشان می‌دهند که فرهنگ اصیل ایرانی نه ایستا و موزه‌ای، بلکه پویا، سازگار و زنده است.

 

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.