فرهنگ 1 بازدید
روایت یک منتقد از سریال پرحاشیه نرگس آبیار:

چرا «سووشون» مخاطبان را جذب نکرد؟

بامداد جنوب: رمان «سووشون» اثر سیمین دانشور، نه صرفاً یک اثر ادبی، که یک منظره زنده و ملموس از تاریخ سرنوشت‌ساز ایران است. این شاهکار داستانی، همزمان با کاوش در تم‌های جهان‌شمول «عشق»، «فقدان» و «پایداری»، تصویری بی‌واسطه از جامعه ارائه می‌دهد. دانشور از مسیر شخصیت «زری»، مخاطب را به تجربه‌ زیسته‌ زنان در آن برهه تاریخی رهنمون می‌شود و به‌زیبایی نشان می‌دهد که چگونه مرز میان مسائل شخصی و ساحت سیاست، درهم‌تنیده و جدایی‌ناپذیر است. نثر جذاب، نمادگرایی هوشمندانه و تأثیرگذاری عاطفی عمیق این روایت، «سووشون» را به یکی از مهم‌ترین ستون‌های داستان‌نویسی مدرن فارسی تبدیل کرده است.

پس از گذشت دهه‌ها از انتشار، این رمان همچنان گواهی است بر تاب‌آوری روح انسان در مواجهه با ستم و سوگ. این محبوبیت و عمق ساختاری، موجب شد که این اثر، همچون سایر شاهکارهای ادبی، به حوزه سریال‌سازی راه یابد. در همین راستا، سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار، اقتباسی از همین رمان است؛ تلاشی که پس از سال‌ها کوشش برای تبدیل آن به نسخه سینمایی، نهایتا مسیر خود را به سمت تولید در شبکه نمایش خانگی گشود.

هرچند این تلاش پرهزینه که بنا بر گزارش‌ها تنها برای تولید آن چهار سال زمان برد و به یکی از گران‌ترین پروژه‌های بخش خصوصی تبدیل و در انتشار نیز با حواشی مواجه شد اما در نهایت این سریال با مجوز ساترا پخش خود را از پلتفرم «نماوا» آغاز کرد. در این سریال بهنوش طباطبایی، میلاد کی‌مرام، فرشته صدرعرفایی، سام درخشانی، مریم سعادت، ترلان پروانه، آرمین رحیمیان، مزدک میرعابدینی، بابک کریمی، سهیل مستجابیان، علی نفیسی، خالق استواری، شیدا یوسفی، حسین فرضی‌زاد، هادی آقا بزرگی، بهمن بهمن‌پور، هادی امامی‌مقدم، زهرا فراهانی، گیتا یاسری، پویا چهل‌تنان، آوینا پناهی، آتنا پناهی، یاسین کاظمی، هوتن شکیبا، آزاده صمدی و مجید صالحی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

به‌تازگی فصل نخست این سریال که شامل ۱۴ قسمت می‌شد، به پایان رسیده است، سریالی که بازخوردهای مختلفی گرفته، برخی آن را اقتباسی موفق می‌دانند و برخی دیگر آن را کاری ضعیف و شتاب‌زده خوانده‌اند و بر این باور هستند که با توجه به اینکه این اقتباس بر مبنای یکی از مهم‌ترین رمان معاصر ایرانی اتفاق افتاده است، بایستی با کیفیت بالاتر و صحنه‌آفرینی‎‌ها هوشمندانه‌تر تولید می‌شد.

یک منتقد سینما در این باره می‌گوید: فیلم‌ها و سریال‌هایی که از رمان‌ها و داستان‌های مهم و تاریخی اقتباس می‌شوند، به خاطر اینکه بیننده دوست دارد چیزی که قبلا خوانده و در ذهن خود تصور کرده را روی پرده ببیند و از طرف دیگر این رمان‌ها جذاب و پرمخاطب و پرفروش بوده‌اند و امتحان پس داده‌اند یکی از کم‌ریسک‌ترین و البته جذاب‌ترین سوژه‌ها برای ساخت فیلم و سریال است. اما رعایت برخی نکات مانند این موضوع که ترجمه یک نوشته به زبان سینمایی و تصویر، مستلزم این است که در درجه اول داستان یا رمان قابلیت اینکه به تصویر دربیاید را داشته باشد و از طرف دیگر روایتی مناسب با زبان سینما برای داستان انتخاب شود. خیلی از رمان‌ها مانند آثار داستایوفسکی با وجود اینکه جزو شاهکارهای ادبیات هستند اما وقتی به زبان سینما روایت می‌شوند چون به تصویر درآوردن افکار و احساسات شخصیت‌ها پیچیده و دشوار است خروجی جذابی ندارند.

الهام کوهی در ادامه با بیان اینکه جزئیات سیمین دانشور در توصیف صحنه‌ها و پرداخت زیاد به جزئیات ساده‌ترین اتفاقات زندگی‌ زری، یکی از بارزترین ویژگی‌های «سووشون» است و سریال در طراحی صحنه می‌تواند حس و حال رمان را به خوبی منتقل کرده و شیراز دهه ۲۰ را زنده کند، می‌افزاید: محیط‌های تاریخی، لباس‌ها، خانه‌ها، فضاهای شهری و روستایی به واقعیت نزدیک است. آبیار جمله به جمله رمان را به تصویر کشیده که البته همین مورد باعث کند شدن روایت قصه و طولانی شدن سکانس‌ها شده است اما اگر مخاطب کم‌حوصله نباشد می‌تواند از صحنه‌های زیبای فیلم (اگر لرزش دوربین امان دهد) لذت ببرد.

به عقیده وی، طراحی دقیق صحنه‌هایی چون صحنه مربوط به عروسی دختر حاکم، دیوانه خانه، مدرسه انگلیسی‌ها، فضای استعماری ایران، خانه یوسف باعث شده مخاطب تصاویری که قبلا هنگام خواندن رمان در ذهنش تصور کرده را روی مانیتور ببیند و زنده شدن این تصاویر بعد از چهار دهه از انتشار رمان حس خوشایندی برای مخاطب دارد.

کوهی بازی بهنوش طباطبایی را در این سریال درخشان می‌خواند و تاکید می‌کند: بازی قابل قبول طباطبایی با تمرکز به کشمکش‌های درونی شخصیت و نگاه‌های نگران و انتقال احساسات و ظرافت و زنانگی زری درنهایت توانسته شخصیت‌پردازی زری را قابل باور ساخته و نمادی از زن ایرانی با اصالت، مقاوم و باهوش را القا کند و به شخصیتی که سیمین دانشور از زری نوشته نزدیک باشد.

او از جمله منتقدانی است که اقتباس آبیار را از رمان «سووشون» وفادارانه و جزئی‌نگرانه می‌داند و می‎‌گوید: اقتباس وفادارانه و افراط در آن به طوری که لفظ به لفظ هرچیزی که در رمان اتفاق افتاده و به آن تاکید شده به همان شیوه به زبان تصویر دربیاورید نه تنها ویژگی مثبتی نیست که در خیلی از موارد یک ضعف محسوب می‌شود و به قول مسعود کیمیایی «از نگاه من، فیلمساز مستخدم نویسنده نیست، حتی اگر نویسنده‌ متن، خودِ فیلمساز باشد.» فیلمساز تا جایی می‌تواند به اثر وفادار باشد که این وفاداری لازمه فیلمش باشد نه اینکه به قیمت آسیب زدن به فیلم اقتباسی وفادار به اثر بسازد.

به عقیده کوهی، هرچند اقتباس وفادارانه نسبت به اقتباس آزاد و الهام از اثر اصلی، هم ریسک پایین‌تری دارد و هم برای مخاطب دلنشین‌تر است اما اثری که برای اقتباس وفادارانه انتخاب می‌شود در وهله‌ اول باید با محدودیت‌های مدیوم آشنا بوده و تاکیدش بر سلسله رویدادهای محیطی و دیالوگ، بیشتر از افکار و  احساسات درونی باشد و در مرحله دوم ساختار روایی آن و ریتم و سبکش قابلیت بازسازی را داشته باشد.

وی با تاکید بر اینکه سریال «سووشون» با فلش‌بک‌های متعددی که به گذشته زری می‌رود تا احساساتی را که دانشور در رمان قید کرده به صورت کامل منتقل کند، پردازش زیادش به جزئیات، نریشنی که گاه و بی‌گاه داستان را از ریتم می‌اندازد و پرداختن به جزئیاتی که هیچ نقشی در پیش‌برد داستان ندارد بیننده را پس می‌زند، تصریح می‌‎کند: در کنار این موضوع، شیوه روایت غلط، انتخاب روش فیلمبرداری نامناسب با داستان (دوربین روی دست) و سکانس‌های طولانی که با دوربین لرزان گرفته شده و دوربین مدام در صحنه می‌چرخد و پن و تیلت و دالی می‌رود ضربه بزرگی را به روح اثر زده است و بنابراین می‌توان گفت اقتباس وفادارانه اگر به درستی انتخاب نشده باشد بزرگ‌ترین بی‌وفایی به یک اثر ادبی است.

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.