انرژی 4 بازدید
مبین به‌سرعت تعمیر خط لوله آب را آغاز کرد؛

اورهال زودهنگام پارس و آریاساسول در پی بحران آب

بامداد جنوب – الهام بهروزی

آب و خوراک از چالش‌برانگیزترین و مهم‌ترین مسائل صنعت پتروشیمی شناخته می‌شوند که با توسعه و گسترش روزافزون واحدهای پتروشیمی شکل پیچیده‌تری به خود گرفته‌اند. در منطقه پارس جنوبی، این چالش ابعادی جدی‌تر دارد؛ چراکه تولید پایدار بسیاری از مجتمع‌ها به جریان مداوم گاز، اتان و سایر خوراک‌های گازی و همچنین آب وابسته است.

در این میان، نقش هاب‌های تامین و توزیع مانند شرکت‌های مبین انرژی خلیج فارس و دماوند انرژی حیاتی است؛ مبین با تامین یوتیلیتی‌ها و خوراک‌های واسطه‌ای موردنیاز پتروشیمی‌های مستقر در فاز یک (شرکت‌های پتروشیمی پارس، جم، آریاساسول، پردیس، زاگرس، نوری و پارسیان سپهر) و دماوند به‌عنوان تامین‌کننده اصلی سرویس‌های جانبی و خوراک مجتمع‌های فاز ۲ (کاویان، مهر، هنگام، بوشهر، سبلان، مروارید، مرجان و…)، هر کدام نقش حیاتی در تداوم تولید و پایداری زنجیره ارزش در محدوده فعالیت خود ایفا می‌کنند. این تقسیم مسئولیت باعث شده هر اختلال در عملکرد یکی از آن‌ها، مستقیماً بر تولید واحدهای تحت پوشش همان فاز اثر بگذارد.

نمونه بارز این موضوع، شکستگی خط لوله آب مبین‌انرژی بود که تامین‌کننده یوتیلیتی‌های پتروشیمی جم و واحد جم پیلن بود؛ این حادثه سبب شد جم پیلن به‌ناچار فرایند تولید خود را متوقف و وارد دوره تعمیرات پیش‌بینی‌نشده شود، رویدادی که زنجیره تامین مواد پلیمری را نیز تحت تاثیر قرار داد ولی خیلی زود این اختلال با کمک مدیریت بحران در شرکت مبین‌انرژی خلیج فارس برطرف شد.

با گذشت کمتر از یک ماه، دوباره در ۲۲ شهریور جاری حادثه‌ای مشابه رخ داد؛ این بار شکستگی خط لوله آب که خارج از محدوده عملیاتی تحت کنترل مستقیم شرکت مبین‌انرژی بود، روند تامین جریان حیاتی برای دو مجتمع بزرگ آریاساسول و پارس را مختل کرد. پیامد این رویداد، توقف بخشی از واحدهای عملیاتی و ورود هر دو مجتمع به فرایند اورهال زودهنگام بود.

طبق اعلام متخصصان حوزه انرژی، شرکت مبین‌انرژی خلیج فارس در این اختلال تقصیری نداشته و به محض وقوع حادثه، تیم‌های عملیاتی خود را برای آغاز عملیات بازسازی و تعمیر خط لوله اعزام کرده است. این شرکت بلفاصله بعد از این اتفاق اطلاع‌رسانی کرد و با انتشار اطلاعیه‌ای نوشت: «خط لوله GRP انتقال آب دریا به پتروشیمی‌های آریاساسول و پارس دچار شکستگی شده است. این حادثه که در روز ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ رخ داد، موجب توقف جریان آب به واحدهای EB/SM و آریاساسول شد.

عملیات تعمیرات اضطراری این خط لوله آغاز شده و پیش‌بینی می‌شود دست‌کم ۱۴ روز به طول بینجامد. در این مدت، واحدهای پتروشیمی پارس و آریاساسول ناچار به توقف تولید و ورود به اورهال اجباری خواهند بود. هرچند این رویداد باعث توقف موقت تولید خواهد شد، اما به دلیل پیش‌بینی‌های صورت‌گرفته در بودجه سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۱۴۰۴، این موضوع تاثیر بااهمیتی بر درآمدهای عملیاتی شرکت نخواهد داشت.»

این شکستگی در خط لوله اصلی تامین آب دریا، بار دیگر اهمیت زیرساخت‌های حیاتی برای پایداری تولید در مجتمع‌های پتروشیمی منطقه عسلویه را یادآور می‌شود. البته سرعت واکنش و بسیج فوری نیروها بلافاصله پس از شکستگی، نشان از جدیت مدیریت بحران و اهمیت حفظ پایداری تامین یوتیلیتی در پارس جنوبی دارد.

هرچند در این میان برخی از شبه‌رسانه‌ها تلاش کردند موضوع را به سمت حاشیه‌سازی سوق دهند، اما نتوانستند افکار عمومی را منحرف کنند. در حالی که شکستگی خط لوله آب مبین‌انرژی خلیج فارس، تامین یوتیلیتی‌های حیاتی برای مجتمع‌های پتروشیمی پارس و آریاساسول را دچار اختلال کرد، مدیران این دو مجموعه با اتخاذ تصمیمی سریع، سنجیده و مبتنی بر منافع بلندمدت وارد عمل شدند.

به جای توقف صرف تولید و انتظار برای رفع مشکل، پارس و آریاساسول این رخداد را به فرصتی عملیاتی تبدیل کردند. آن‌ها با ارزیابی دقیق زمان‌بندی، منابع موجود و نیازهای تعمیراتی، تصمیم گرفتند فرایند اورهال زودهنگام را آغاز کنند. این رویکرد موجب شد علاوه بر کاستن از آثار اقتصادی اختلال، بخشی از تعمیرات اساسی که قرار بود در مقاطع بعدی انجام شود، پیش از موعد به سرانجام برسد.

چنین انعطافی در تصمیم‌گیری نشان‌دهنده بلوغ مدیریتی در صنعت پتروشیمی است؛ صنعتی که با سرمایه‌گذاری‌های هنگفت و فرایندهای پیچیده، کوچک‌ترین توقفش می‌تواند پیامدهای زنجیره‌ای در بازار داخلی و حتی صادرات به همراه داشته باشد؛ پتروشیمی‌های پارس و آریاساسول با این تصمیم نه‌تنها چرخه نگهداری و تعمیرات خود را بهینه‌سازی کردند، بلکه پس از رفع کامل محدودیت‌های تامین آب از سوی شرکت مبین‌انرژی، می‌توانند بدون دغدغه تعمیرات پیش‌بینی‌شده، با حداکثر ظرفیت به فعالیت بازگردند.

در نهایت، این اتفاق نشان داد که مدیریت بحران لزوما به معنای واکنش به حادثه نیست، بلکه بهره‌برداری هوشمندانه از شرایط ناخواسته برای بهبود بلندمدت عملکرد است؛ رویکردی که پیش از این جم‌پیلن اتخاذ کرد و در برهه‌ای که تامین یوتیلیتی مورد نیاز وی مختل شده بود، تعمیرات اساسی خود را انجام بدهد تا پس از تامین یوتیلیتی‌های موردنیاز تولید خود را پرقدرت از سر بگیرد.

پیش آمدن چنین اتفاقاتی بیش از هر چیزی اهمیت یوتیلیتی‌ها را در صنعت پتروشیمی یادآوری می‌کند؛ اینکه چگونه کوچک‌ترین اختلال در تامین یوتیلیتی می‌تواند یک زنجیره کامل از تولید تا فروش را تحت تاثیر قرار دهد. توقف ناخواسته فرایند تولید، علاوه بر کاهش عرضه محصول و ایجاد فشار بر بازار، ممکن است قراردادهای صادراتی را نیز با خطر تاخیر یا لغو مواجه سازد. ادامه این روند می‌تواند به افت سودآوری، افزایش هزینه‌های عملیاتی و کاهش توان رقابتی واحدها بینجامد. چالش‌های تأمین یوتیلیتی تنها با برنامه‌ریزی دقیق، بهبود زیرساخت‌ها و مدیریت هوشمند بحران است که می‌توان از چنین آسیب‌هایی پیشگیری و پایداری تولید را تضمین کرد.

از همین رو، بررسی ابعاد کمی و کیفی تامین خوراک و یوتیلیتی اهمیت ویژه‌ای می‌یابد؛ چراکه هرگونه تغییر در ظرفیت، ترکیب یا منبع آن‌ها می‌تواند مسیر تولید و توسعه صنعت را تحت تأثیر قرار دهد. به گفته کارشناسان حوزه انرژی، نیاز صنعت پتروشیمی ایران به خوراک در سال‌های اخیر به حدود ۵۰ میلیون تن در سال رسیده است. از این مقدار، گاز طبیعی و ترکیبات مرتبط مانند اتان و پروپان بیشترین حجم مصرفی را دارند. حدود ۹۰ درصد از خوراک پتروشیمی‌ها گاز طبیعی است که بیشتر آن از سوی صنایع گاز و پالایشگاهی تأمین می‌شود. افزایش نیاز به خوراک با بهره‌برداری از واحدهای جدید پتروشیمی بیشتر شده و این صنعت به‌تدریج به منابع بیشتری نیاز خواهد داشت.

همچنین رشد روزافزون واحدهای پتروشیمی باعث شده که مصرف آب در این صنعت درشرایط کم‌آبی کنونی به به یک چالش جدی تبدیل شود؛ چراکه در کنار منابع گازی، آب نیز به‌ویژه برای پتروشیمی‌های الفینی و واحدهایی که فرایندهای خنک‌کاری حجیم یا تولید بخار گسترده دارند، از ارکان اصلی خوراک و پایداری تولید محسوب می‌شود. بنابراین نیاز این مجتمع‌ها به آب صنعتی، نه‌تنها به ظرفیت تولید؛ بلکه به شرایط اقلیمی، فناوری به‌کاررفته و پیک بار عملیاتی آن‌ها وابسته است. هرگونه خلل در تامین آب، می‌تواند همچون اختلال در خوراک گازی، موجب توقف زودهنگام واحدها یا کاهش بهره‌وری خطوط تولید شود؛ مسئله‌ای که اهمیت سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های تامین و انتقال آب را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

در منطقه پارس جنوبی، این اهمیت دوچندان است؛ چراکه شرکت‌های پتروشیمی الفینی و پلیمری مستقر در فازهای مختلف، برای پایداری خطوط تولید خود به جریان بی‌وقفه آب صنعتی وابسته‌اند. همان‌طور که در بالا هم اشاره شد مبین انرژی خلیج فارس در فاز یک و دماوند انرژی در فاز دو، نقشی تعیین‌کننده در تامین و توزیع آب موردنیاز این مجتمع‌ها ایفا می‌کنند.

پتروشیمی‌های بزرگی مانند پارس، آریاساسول، جم، نوری، کاویان و مروارید، در فرایندهای خنک‌سازی تجهیزات، تولید بخار با حجم بالا و بازیافت حرارت، به مقادیر عظیم آب صنعتی نیاز دارند. کوچک‌ترین وقفه در تأمین این آب، نه‌تنها می‌تواند بخشی از ظرفیت تولید را از مدار خارج کند، بلکه با ایجاد فشار مضاعف بر سیستم‌های فرایندی، ریسک توقف کامل واحدها را افزایش می‌دهد؛ هرچند که این ریسک، با مدیریت هوشمندانه و هماهنگی بالای واحدهای پشتیبان در منطقه، تاکنون به‌خوبی کنترل و از بروز پیامدهای گسترده آن جلوگیری شده‌است.

وقایع اخیر در شکستگی خط لوله آب ورودی به برخی از این مجتمع‌ها، بار دیگر نشان داد که عملکرد پایدار مبین‌انرژی و دماوندانرژی، حلقه‌ای حیاتی در زنجیره خوراک و یوتیلیتی پارس جنوبی است؛ حلقه‌ای که بدون آن، حتی در شرایط تامین کامل گاز و مواد اولیه دیگر، استمرار تولید در پتروشیمی‌های الفینی و پلیمری ممکن نخواهد بود.

اشتراک‌گذاری:

نظرات

نظر خود را بنویسید

نام و ایمیل اختیاری هستند. فقط نظر شما ضروری است.