آیا بحران برق حل شدنی است یا خیر؟
۱۴۰۴-۰۶-۲۴
انتخابات هیاترئیسه کمیسیونهای تخصصی مجلس دوازدهم در هفتهای که گذشت، برگزار و ترکیب اعضای آن برای اجلاسیه سال دوم مشخص شد. کمیسیون انرژی بهعنوان یکی از حساسترین و پرچالشترین کمیسیونهای دوازدهگانه مجلس، بار دیگر در کانون رقابتهای درون پارلمانی قرار گرفت؛ رقابتهایی که گرچه بخش طبیعی از فرایندهای دموکراتیک پارلمانی محسوب میشوند اما گاه با سنگینی سایه لابیهای سیاسی و جناحی مواجه میشوند. این در حالی است که اکنون بیش از هر زمان دیگری، کشور در بزنگاه ییچیده و پر ریسک سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیک قرار دارد. نقش این کمیسیون و کارکرد آن در یک سال پیشرو – ورای هر گونه حواشی که طبیعی است در سایه این انتخابات رقم بخورد – اگر بخواهد و بتواند با نگاه تخصصی، هر پدیده یا چالشی در حوزه انرژی را مورد مداقه قرار دهد، میتواند به نهادی موثر در سیاستگذاری انرژی در سطح داخلی و بینالمللی تبدیل شود. در چنین شرایطی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی باید به اقداماتی فراتر از پاسخ به بحرانهای مقطعی انرژی در کشور روی آورد.
این بار و در آغاز سال دوم فعالیت مجلس دوازدهم، موقعیت کمیسیون انرژی بسیار سرنوشتساز به نظر میرسد. این کمیسیون ناچار است که تصمیم بگیرد همچنان میان تکرار روزمرگیهای گذشته قرار بگیرد یا ماموریت اصلی خود را در مسیر سیاستگذاری انرژی کشور بازتعریف کند؟ افکار عمومی و ناظران حوزه انرژی انتظار دارند که کمیسیون انرژی نه با تمرکز بر روی مسائلی مانند انتخاب و چینش اعضای هیات رئیسه، بلکه با دیدی آیندهنگرانه به جای حاشیهنشینی، حکمرانی در حوزه سیاستگذاری انرژی را در دستور کار خود قرار دهد.
ناگفته پیداست که نقش حیاتی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی در اقتصاد ایران، وظیفه این کمیسیون را به خودی خود سنگینتر میکند و پر بیراه نیست اگر از آن کمیسیون به عنوان قلب تپنده مجلس شورای اسلامی یاد شود.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا کمیسیون انرژی در پس این انتخاباتی که گذشت میتواند نقش گمشده خود را بازیابد و به نقطه تحول در ساختار تصمیمسازی کشور تبدیل شود یا فرصتی دیگر نیز به سادگی از دست خواهد رفت؟
در بررسی عملکرد و کارکرد این کمیسیون در دورههای گذشته گاه به مواردی بر میخوریم از جمله تلاش برای رفع چالش بزرگ مشعلسوزی در مناطق نفتخیز کشور یا بهتازگی پیگیری مساله قطع گاز و مشکل تامین خوراک پتروشیمیها و نیز معضلاتی همچون ناترازی برق و گاز و امثالهم که گرچه مهم و ضروری هستند؛ اما به نظر میرسد کمیسیون در مواجهه با این چالشها، اغلب رفتاری واکنشی داشته و نه رویکردی سیاستسازانه. کمیسیون انرژی در چنین مواردی بیشتر در هیبت یک مطالبهگر ظاهر شده است تا نهادی تقنینی.
توجه به حواشی، رقابتهای شخصی میان اعضای این کمیسیون یا دخالت بر سر موضوعاتی چون انتصاب مدیران باعث شده که در این سالها، کمیسیون انرژی از کارکرد تخصصی خود فاصله گرفته و نتواند در حوزه انرژی اقداماتی اساسی و تحولآفرینی داشته باشد.
یکی دیگر از وظایف مغفولمانده کمیسیون انرژی در سالهای گذشته، تدوین نقشهراه جامع انرژی برای کشور بودهاست. سندی بالادستی که بتواند مسیر حرکت ایران را در گذار از اقتصاد نفتمحور به اقتصاد دانشبنیان با محوریت امنیت انرژی و تنوع منابع روشن سازد. متاسفانه صد و اندی سال پس از اکتشاف نفت در ایران، هنوز فاقد یک سند جامع و الزامآور در حوزه سیاست انرژی هستیم که بر اساس آن بتوان مسیر توسعه نفت، گاز، پتروشیمی و حتی انرژیهای تجدیدپذیر و هیدروژنی کشور را مشخص کرد.
مساله بسیار مهم دیگر، توجه به بازنگری در مدل قراردادهای نفتی از نوع IPC و حذف موانع اجرای آن و همچنین اعمال نظارت موثر بر شرکت ملی نفت ایران و وزارت نفت است که در این زمینه کمیسیون انرژی مجلس میتواند با استفاده ابزارهای نظارتی نظیر مرکز پژوهشها یا حتی دیوان محاسبات، آن وزارتخانه را پاسخگو نگه دارد.
در بحث بینالمللی نیز مجلس میتواند با بهرهگیری از فن دیپلماسی در استفاده از ظرفیت مجامع بینالمللی نظیر اوپک یا کشورهای صادرکننده گاز، نقش خود را در سیاستگذاری بینالمللی پررنگتر کند؛ چراکه باید پذیرفت در برهه کنونی، ایران در بازارهای جهانی انرژی منزوی شده و نیازمند تحرک هوشمندانه دیپلماتیک است. کمیسیون انرژی مجلس میتواند به جای تمرکز صرف بر پاسخگویی به بحرانهای روزانه نظیر قطعی برق یا کمبود گاز، رویکردی آیندهنگرانه در زمینه داخلی و خارجی در پیش گیرد.
علاوه بر این مسائل و دهها مساله ریز و درشت دیگر در این حوزه، موضوع مهمتری که به کلافی سردرگم تبدیل شده، این است که در داخل کشور و در حوزه انرژی تصمیمات متعدد از سوی نهادهای مختلفی مانند وزارتخانههای نفت و نیرو، محیط زیست و مجلس اتخاد میشود که فاقد هماهنگی لازم است و مدیریت یکپارچهای برای تصمیمگیری میان این نهادها وجود ندارد.
کوتاه سخن این که در حوزه انرژی کشور متاسفانه بسیاری از مسائل مهم همچنان حل نشده باقی ماندهاند. از توجه به اهمیت توسعه میادین مشترک نفتی و گازی که دست رقبا را برای برداشت هر چه بیشتر از این ثروت بازگذاشته گرفته تا صادرات خام و نیمه خام محصولات پتروشیمی که فرصت درآمد بیشتر را از کشور گرفته است. از نیاز به تغییر در استراتژی تولید نفت و گاز تا توجه به مساله نیروی انسانی و دیگر مسائل که در این یادداشت نمیگنجند.
آنچه که امروز ضرورت آن بیش از پیش احساس میشود -فارغ از بحث لابیگری در انتخابات و همچنین توجه و تمرکز بر اشخاص به جای حاکمیت اندیشه و تفکر و تخصص در کمیسیون انرژی – این است که ایران برای عبور از چالشهای ساختاری صنعت نفت و گاز و پتروشیمی به مجلس و کمیسیونی قدرتمند، مستقل و آیندهنگر نیاز دارد.