آغاز دیپلماسی انرژی از عسلویه
عسلویه امروز تنها یک بندر صنعتی یا منطقه اقتصادی ویژه نیست؛ بلکه قلب تپنده انرژی ایران و مرکز ثقل دیپلماسی انرژی در منطقه است. اینجا جایی است که روزانه میلیاردها دلار ارزش افزوده خلق میشود و سرنوشت بخشی از اقتصاد ملی در اتاقهای مدیریت و سالنهای تولید آن رقم میخورد؛ اما در میانه این حجم عظیم سرمایهگذاری، فناوری و تصمیمگیری، عنصر «روابطعمومی» اغلب نادیده گرفته میشود..
این در حالی است که اگر دیپلماسی انرژی قرار است به ابزاری برای تقویت جایگاه ایران در سطح منطقه و جهان تبدیل شود، این مسیر باید از عسلویه آغاز شود و سربازان خط مقدم آن، روابط عمومیهای شرکتهای نفت، گاز و پتروشیمی خواهند بود؛ به عقیده کارشناسان علوم ارتباطات، روابط عمومی یک واحد تزئینی نیست، بلکه «رکن چهارم مدیریت انرژی» است.
در این راستا، کارشناسان روابط عمومی بر این باورند که عسلویه واجد شرایطی است که هیچ منطقه صنعتی دیگری در ایران ندارد؛ تمرکز صدها شرکت نفت، گاز و پتروشیمی در یک محدوده جغرافیایی؛ تنوع بازیگران آن از مدیران ارشد بینالمللی تا کارگران محلی و حساسیت رسانهای از شرایط ویژه این منطقه بهشمار میرود.
در این راستا، مهدی احمدی، استاد ارتباطات سازمانی، در این باره میگوید: «اگر مدیرعامل یک شرکت پتروشیمی در اصفهان یا تبریز تصمیمی بگیرد، بازتاب آن محدود است؛ اما در عسلویه هر تصمیمی بهسرعت در سطح ملی و حتی منطقهای بازتاب پیدا میکند. این یعنی روابط عمومی در عسلویه نه یک واحد پشتیبان، بلکه یک مرکز فرماندهی برای مدیریت افکار عمومی است.»
در یک بازدید میدانی از منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، با چند مدیر روابط عمومی صحبت کردیم. فضای عمومی ساختمانهای اداری و صنعتی نشان میدهد که روابط عمومیها اغلب با نیروهای محدود، بودجه اندک و فشارهای رسانهای بالا مواجه هستند. در این میان، خانم کریمی، کارشناس ارشد روابط عمومی یکی از پتروشیمیهای منطقه، میگوید: «وقتی یک آلودگی زیستمحیطی کوچک رخ میدهد یا یک حادثه کارگری اتفاق میافتد، رسانهها فوری به سراغ ما میآیند. در حالیکه ما فقط چند نیرو داریم و باید همزمان پاسخگوی رسانههای محلی، ملی و حتی خارجی باشیم. اینجا هر اشتباه کوچک میتواند حیثیت کل صنعت انرژی ایران را تحت شعاع قرار بدهد.:
همچنین در این زمینه آقای سهرابی، مدیر روابط عمومی یک شرکت گازی با انتقاد از جایگاه فعلی روابط عمومی در منطقه پارس جنوبی گفت: «ما سالهاست در جلسات هیاتمدیره میگوییم روابط عمومی باید در سطح معاونت راهبردی ارتقا پیدا کند. مدیرعامل بدون مشاور رسانهای توانمند مثل ناخدایی است که بدون قطبنما وارد دریای طوفانی میشود؛ اما متأسفانه هنوز نگاه به روابط عمومی ابزاری است.»
حال از گفتوگو با مدیران روابط عمومی میتوان چند چالش کلیدی را استخراج کرد که شامل کمبود منابع انسانی متخصص؛ فشار بحرانهای محیطی و اجتماعی؛ نبود استراتژی هماهنگ؛ چالش تحریم و رسانههای خارجی میشوند. در این میان کارشناسان ارتباطات بر این باورند که روابط عمومی در عسلویه باید از سطح پاسخگویی به رسانهها فراتر رود و به «دیپلماسی عمومی انرژی» تبدیل شود.
لیلا صادقی، پژوهشگر ارتباطات انرژی، معتقد است: «وقتی ما درباره دیپلماسی انرژی حرف میزنیم، ذهنها به وزارت نفت یا مذاکرات بینالمللی میرود. اما واقعیت این است که دیپلماسی انرژی از کف کارخانهها و روابط عمومیها آغاز میشود. اگر شما نتوانید با جامعه محلی، رسانههای داخلی و افکار عمومی ارتباط مؤثر برقرار کنید، هیچ مذاکره بینالمللی هم ثمر نخواهد داد.»
حال با این شرایط در سالهای اخیر برخی شرکتهای پتروشیمی در عسلویه پروژههای موفق روابط عمومی داشتهاند که مهمترین آنها عبارت است از: راهاندازی برنامههای مسئولیت اجتماعی در حوزه سلامت و آموزش؛ تولید مستندهای کوتاه درباره محیط زیست و ایمنی کار؛ ایجاد کانالهای ارتباط مستقیم با جامعه محلی از طریق رسانههای محلی و شبکههای اجتماعی.
آقای نادری، مدیر روابط عمومی یک شرکت موفق در این حوزه، در این باره میگوید: «ما یاد گرفتیم که اگر میخواهیم در برابر بحرانها مقاوم باشیم، باید قبل از بحران سرمایه اجتماعی بسازیم. وقتی شما مدرسه میسازید، یا در پروژههای بهداشتی مشارکت میکنید، جامعه محلی شما را شریک خود میداند نه مزاحم. همین باعث میشود در زمان بحران اعتماد بیشتری به شما داشته باشند.»
بر اساس گفتوگوهای میدانی و دیدگاه کارشناسان علوم ارتباطات، چند راهکار کلیدی نظیر ارتقای جایگاه سازمانی؛ ایجاد «کنسرسیوم روابط عمومی عسلویه»؛ سرمایهگذاری در آموزش؛ پروژههای اجتماعی مشترک؛ دیجیتالسازی روابط عمومی و … برای ارتقای جایگاه روابط عمومی در عسلویه پیشنهاد میشود.
در پایان این نوشتار یادآوری میشود که عسلویه امروز خط مقدم اقتصاد ایران است و روابط عمومی خط مقدم دیپلماسی انرژی. اگر مدیران عامل بخواهند میراثی ماندگار از خود برجای بگذارند، باید روابط عمومی را نه بهعنوان یک بخش فرعی، بلکه بهعنوان شریک استراتژیک در مدیریت سازمان ببینند. بیشک در جهانی که تصویر و اعتماد عمومی بهاندازه تولید و صادرات اهمیت دارد، روابط عمومی دیگر «حاشیه» نیست؛ بلکه «متن» اصلی دیپلماسی انرژی ایران است.